من به عنوان یک بریتانیایی ، و علی رغم یک برکسیشن کمی ، من یک دیدگاه عاشقانه خاص از اروپای مرکزی دارم. من می دانم که تنها نیستم. من مطمئن هستم که مکانی از فرهنگ عالی ، مکالمات کافی شاپ های انیمیشن و پیاده روی های عاشقانه در خیابان های سنگفرش است. خورشید همیشه گرم است ، و زندگی با سرعت آرام تر از اینجا در انگلیس بازی می کند – همانطور که سه پرچم در حال پرواز در محل بزرگ بروکسل برای من تأیید کردند ، مکانی برای “عشق” ، “زنده” و “متحد” است.
همانطور که آنها به سمت ما عضله می کردند ، با لباس اسلامی مختلط ، که به طور آزادانه به پاهای ما تف می کردند ، ما تلاش کردیم تا پاسخ دهیم
با یک آخر هفته برای کشتن در بروکسل ، من کاری را که هر مرد همجنسگرا بود انجام دادم: برنامه ها را بارگیری کردم و یک تاریخ ترتیب دادم. شاید این جادوی شهر ، یک کلان شهر بسیار آرام و یا زیبایی نسیم باغهای گیاه شناسی بود ، جایی که ما ملاقات کرده بودیم ، اما همه چیز خوب پیش رفت. با بیرون آمدن از باغ ها ، من از عاشقانه های کوچک اروپایی خودم لذت بردم – من می دانستم که همه چیز ممکن بود و خورشید می درخشد. و بعد ، همانطور که از پارک ، بی دقتی و دست به دست آمدیم ، مورد حمله قرار گرفتیم.
برای کسی که هرگز آن را تجربه نکرده است ، توصیف احساسات مبهوت از رویارویی مانند این غیرممکن است. ابتدا سردرگمی وجود دارد ، با کمی کفر – فرد فراموش می کند که این اتفاق می افتد و حتی استدلال که زیربنای پرخاشگری است ، بیگانه است. پس از آن آگاهی از روده وجود دارد که شما در معرض خطر هستید ، به همراه یک غریزه برای محافظت از پسری که دست شما را نگه می دارد. شما اعداد را در مورد شش در مقابل دو شمارش می کنید ، و بیهوده به دنبال راهی برای انتشار آن پرخاشگری غیرقابل درک هستید. اگر خوش شانس باشید ، از ترساندن خود دور می شوید ، اما در آن لحظه می دانید که گزینه دیگری وجود ندارد. ما خوش شانس بودیم که بی ضرر از بین برویم ، اما روزها بعد با این تجربه دست و پنجه نرم کردیم.
جرم ما؟ فرانسوی آنها شکسته شد ، اما ، وقتی نفرت به اندازه کافی بلند فریاد می رود ، زبان متوقف می شود که یک مانع است. بچه هایی در پارک بودند ، رفتار ما هم منزجر کننده و هم غیراخلاقی بود و ما باید فوراً ترک کنیم. همانطور که آنها به سمت ما حرکت می کردند ، با لباس مذهبی آمیخته اسلامی ، که به طور آزادانه به پاهای ما تف می کردند ، ما تلاش کردیم تا پاسخ دهیم. دستان خود را بالا می بریم و با نمایش تظاهرات ، عقب نشینی کردیم. خوشبختانه ، آنها ما را فقط در نیمی از جاده به پایین جاده دنبال کردند. در حال حاضر کاملاً از هم جدا از هم جدا شده ، خیابان ها جنبه دیگری به خود گرفتند. با جستجوی ایمنی ، قبل از اینکه دوباره خیابانی پیدا کنیم که شبیه بروکسل باشد ، برای سه بلوک قدم زدیم.
همانطور که به دنبال ایمنی بودیم ، آنچه را که اغلب در انتزاع گفته می شود احساس می کردم و تا آن لحظه احساس انتزاعی کرده است: این یک روش زندگی و ارزش های آن در معرض تهدید مستقیم قرار دارد. وقتی آزادی های شخصی شما تحت تهدید مستقیم خشونت محدود می شوند ، بسیار واقعی تر احساس می شود.
طی چند روز آینده داستان خود را با همه از سیاستمداران محلی تا بارمن به اشتراک گذاشتم. چهره آنها همان استعفای خسته را نشان داد. آنها از شنیدن این اتفاق متاسفم ، اما تعجب نکردند. یکی گفت: “آن قسمت از شهر بعد از تاریکی امن نیست.” به من گفته شد: “این همیشه اتفاق می افتد”.
اتهام بی اخلاقی همان چیزی است که ماندگار است. این رمان مطابق با استانداردهای هموفیبی خوب قدیمی انگلیس است. اگر دوست دارید با من “fag” بنامید ، اما “غیراخلاقی” کاملاً موذی تر است.
تغییر عمیق از برتری اخلاقی دشوار است-و با این وجود این همان چیزی است که “ادغام” کیمریک به آن نیاز دارد. آیا می توانم آن پسرانی را که در آغوش بی اخلاقی من هستند ، متقاعد کنم ، فضیلتی خواهد بود؟
آیا می توانم آن پسرانی را که در آغوش بی اخلاقی من هستند ، متقاعد کنم ، فضیلتی خواهد بود؟
با توجه به محدود بودن آنها – در دامنه ، اما نه در اعتقاد به لنزهای اخلاقی ، مجاز بودن غربی چیزی برای تقلید نیست: این چیزی است که می توان از آن استفاده کرد. همه ما غیراخلاقی هستیم.
همه اینها می تواند ما را به راحتی به سمت این احساس سوق دهد که ادغام در حال شکست است و مناظر شهرهای ما و زندگی ما در اطراف ما بازنویسی می شود. در واقع ، شاید آن آزادی بیان ، برابری آسان و توانایی زندگی آشکارا که من بزرگ شده ام که به عنوان یک حقوقی بزرگ شده ام ، دیگر تضمین نشده است. من اکنون آن جریان را احساس می کنم ، و احساس سرخوردگی حاد که به ارمغان می آورد ، زیرا در بروکسل با من روبرو شد.
آنچه در آن روز به شدت مورد اصابت قرار گرفت این است که تهدید تا زمانی که شما را تهدید کنید ، واقعی نیست – تا زمانی که این آزادی و امنیت شما در معرض خطر باشد. کسانی که امروزه در سراسر انگلیس و اروپا اعتراض می کنند ، علیه شکست در ادغام اجتماعی ، از یک ناامیدی و عصبانیت که نادیده گرفته می شوند ، به خشونت متوسل می شوند. شاید با این وجود ، آنها فقط اولین کسی هستند که در آن لحظه احساس کردم ، زیرا این اجتماعات آنها هستند که با آن شکست ها روبرو می شوند.
این که آیا این خیابان شما است که دیگر بعد از تاریکی ایمن نیست ، یا شما متهم به بی حرمتی اخلاقی و مجبور شدن از خیابان های پایتخت اروپا هستید ، یک چیز به طرز ناسازگار و کاملاً واضح و روشن می شود: باید کاری انجام شود.