گفتوگو با علیرضا رئیسیان: روایتی از فرهنگ و اندیشه
در دل کویر ایران، جایی که آفتاب طلایی بر روی تپههای شنی میرقصید، مردی با چشمانی پر از حکمت و قلبی سرشار از عشق به فرهنگ و ادب، نشسته بود. این مرد، علیرضا رئیسیان، نویسندهای بود که آثارش مانند رودخانهای جاری، از دل تاریخ و فرهنگ ایران میگذشت و به قلب خوانندگانش راه مییافت.
صحنهای از زندگی
در یک روز بهاری، در باغی پر از گلهای یاس و نارنج، رئیسیان با دوست قدیمیاش، مریم، به گفتوگو نشسته بود. مریم پرسید: «علیرضا، چه چیزی تو را به نوشتن واداشت؟»
رئیسیان با نگاهی به افق پاسخ داد: «مریم، من در کودکی، زیر سایه درختان توت، داستانهای مادربزرگم را میشنیدم. هر کلمهاش مانند گنجی بود که در قلبم جا میگرفت. من میخواستم این گنجها را با دیگران تقسیم کنم.»
نمادها و شعر
در میان گفتوگو، رئیسیان شعری از حافظ خواند:
«درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد…»
و سپس ادامه داد: «این شعر برای من نماد پیوند انسانهاست. درخت دوستی، ریشه در فرهنگ ما دارد و میوهاش صلح و همدلی است.»
مفاهیم فلسفی
رئیسیان در ادامه به مفاهیم فلسفی پرداخت: «ما در دنیای مدرن، گاهی فراموش میکنیم که انسانیت چیست. من در کتابهایم سعی کردهام این مفهوم را زنده نگه دارم. مثلاً در رمان سایههای کویر، شخصیت اصلی، علی، با چالشهای اخلاقی روبرو میشود و در نهایت، راه درست را انتخاب میکند. این داستان، نمادی از مبارزه بین خوبی و بدی در وجود هر انسان است.»
تأثیرات تاریخی و مدرن
مریم پرسید: «چگونه تاریخ ایران را در آثارت منعکس میکنی؟»
رئیسیان پاسخ داد: «تاریخ ما پر از درسهای زندگی است. در کتاب چراغهای قدیم، من به زندگی مردم در دوران قاجار پرداختهام و نشان دادهام که چگونه سنتها و ارزشها میتوانند در دنیای مدرن نیز کاربرد داشته باشند.»
دیالوگهای فرهنگی
در میان گفتوگو، مریم به رئیسیان گفت: «تو همیشه از ضربالمثلها استفاده میکنی. چرا؟»
رئیسیان خندید و گفت: «ضربالمثلها گنجینههای فرهنگ ما هستند. مثلاً وقتی میگویم آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم، میخواهم بگویم که گاهی پاسخ سوالاتمان در نزدیکیمان است، اما ما به دنبال آن در دوردستها میگردیم.»
آثار ماندگار
رئیسیان با افتخار از کتابهایش صحبت کرد: «سایههای کویر و چراغهای قدیم دو اثر مهم من هستند. این کتابها نه تنها داستانهایی جذاب هستند، بلکه درسهایی اخلاقی و فلسفی نیز در خود دارند.»
پایان داستان
با غروب آفتاب، رئیسیان و مریم از باغ خارج شدند. رئیسیان گفت: «مریم، امیدوارم داستانهایم بتوانند پیام عشق و انسانیت را به نسلهای آینده منتقل کنند.»
مریم پاسخ داد: «مطمئنم که اینگونه خواهد بود. تو گنجینهای از فرهنگ و ادب هستی.»
با ما در مرشدی همراه شوید
علیرضا رئیسیان، با آثار ماندگار و اندیشههای عمیقش، چراغی روشن در دنیای ادبیات ایران است. برای کشف بیشتر دنیای او و غوطهوری در فرهنگ غنی ایران، با ما در مرشدی همراه شوید.
تصویر بالا تزئینی است.