با مأموریتی که در درجه اول شامل مهندسی و ساخت و ساز برای کشورهای ارتش و متفقین ایالات متحده در خاورمیانه است ، سپاه مهندسین ارتش آمریكا منطقه خاورمیانه جدا از كارهای داخلی سپاه ، مدیریت آبراه و تلاش برای پاسخ به فاجعه است.
با این حال ، با آتش سوزی های اخیر در هاوایی و کالیفرنیا و سیل در NC ، کارمندان در سراسر USACE می خواستند کمک کنند ، و کارمندان منطقه خاورمیانه هیچ تفاوتی نداشتند. شعار سپاه ، “مقاله” ، به معنای “اجازه دهید سعی کنیم” ، بنابراین وقتی به این فرصت داده می شود که داوطلب شود تا مستقر شود ، دقیقاً همان کاری است که کارمندان منطقه تصمیم به انجام آن گرفتند.
سرهنگ جری آندز ، مأمور پیمانکار با این ولسوالی که به طور معمول در زمینه قراردادهای مهندسی و ساخت و ساز بین USACE و ملل متفقین در خاورمیانه کار می کند ، گفت که انتقال وی به پاسخ آتش سوزی یکپارچه بود.
آند گفت: “من توانستم از قراردادهای صادر کننده منطقه لس آنجلس برای مواردی مانند حذف زباله ها حمایت کنم. بیشتر پرسنل USACE که من با آنها روزانه کار می کردم ، قبلاً هرگز ملاقات نکرده بودم ، اما ما مانند یک ماشین روغنی به سرعت شگفت زده شدیم. از آنجا که پرسنل با شروع و پایان چرخش 30-45 روزه خود به داخل و خارج می چرخند ، ما استمرار بسیار کمی از دست دادیم. “
یکی از این غیرنظامیان زاخاری رابرتز ، تحلیلگر برنامه در بخش ساخت و ساز منطقه خاورمیانه بود. بر خلاف آند ، شغل وی به عنوان یک بازرس تضمین کیفیت در هنگام استقرار کاملاً متفاوت از آنچه او معمولاً انجام می داد. وی گفت که علاوه بر رضایت ، احساس می کند که به نوعی کمک می کند. این مأموریت همچنین به وی در مورد موقعیت فعلی خود چشم انداز داد.
“به طور معمول ، من بودجه ای برای کدهای کارگری یا صدور درخواست خرید برای اصلاح قرارداد برای پروژه ها تأمین می کنم اما هرگز نمی بینم که این پول به کجا می رود. در حالی که مستقر شده ام ، من به معنای واقعی کلمه در سطح زمین بودم که دلار در آن هزینه می شد ، دیدم که بیل مکانیکی کامیون ها را بارگیری می کند.”
رابرتز ، که تقریباً همه را از تلاش خود حمایت می کند ، روزانه 12 ساعت یا بیشتر کار می کرد ، گفت که او از اینکه چقدر زمان می گذرد شگفت زده شد و این احساس را به این احساس نسبت داد که او به نوعی تغییر می کند.
وی گفت: “این فقط خانه ها نبودند بلکه همه جنبه های جامعه بودند: مدارس ، کتابخانه ، فروشگاه های مواد غذایی ، کلیساها ، پمپ بنزین ها ، بانک ها و رستوران ها. همه چیز که یک جامعه برای عملکرد نیاز دارد فقط از بین رفته است. تفاوت شدید مشاهده شده پس از 29 روز و چند خواص پاک شده یا به صاحب خانه بازگردد ، احساس می کند که من می دانم بخشی از آن است.”
مگان هوور ، یک مدیر کیفیت طراحی با منطقه ای که در هنگام استقرار در تضمین کیفیت کار می کرد ، همچنین مدت زمانی که از بین رفته بود ، اشاره کرد و سایر غیرنظامیان USACE را در صورت امکان داوطلب می کرد.
“این اولین استقرار من بود. مدت زمان تعیین شده در 29 روز” نقطه فروش “هنگام در نظر گرفتن این نقش بود – خیلی طولانی نیست که از خانواده ام دور باشم ، اما خیلی کوتاه نیست که یک تجربه یادگیری عالی را از دست بدهم. این در معرض دید بسیار خوبی بود که تأثیر عظیمی از چنین رویدادهای قابل توجهی در سراسر کشور ما داشته باشد.
در حالی که رابرتز ، هوور و آند برای مدت زمان نسبتاً کوتاهی مستقر شدند ، تونی سیرنا ، متخصص سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) با این منطقه ، بیش از شش ماه از 15 مورد آخر تلاش برای پاسخگویی به USACE در سراسر کشور گذرانده است. در حین فاجعه ، کار GIS برای نقشه برداری و تجزیه و تحلیل مناطق پاسخ بسیار مهم است و داده هایی را ارائه می دهد که به اولویت بندی تلاش ها کمک می کند. سیرنا ، مانند سایرین گفت که احساس می کند وظیفه وی کمک به اوست.
وی گفت: “طی 15 ماه ، من به لیست كوتاهی از پرسنل كه در شروع این نوع مأموریت ها نام درخواست شده اند ، دریافت كرده ام. من واقعاً از اینكه شناخت خود را برای تخصص و عملکرد خود در زمینه خود دریافت كرده ام ، قدردانی می كنم ، اما من به این مأموریت ها برای شناخت نمی روم.
در حالی که مواردی مانند میزان بقایای حذف شده یا مناطق نقشه برداری شده روشهای ملموس برای اندازه گیری تأثیر کارهایی است که انجام می دهند ، هر یک از اعضای این گروه گفتند که این داستانهای شخصی کسانی است که به آنها کمک می کردند و بیشترین تأثیر را بر آنها گذاشتند.
رابرتز یک داستان از این دست را به اشتراک گذاشت.
وی گفت: “بهترین بخش کار ، ملاقات و گذراندن وقت با صاحبان خانه و گوش دادن به داستانهای آنها و منبع راحتی در چنین فرایندی دردناک بود.
یک صاحب خانه با خدمه من و من هر روز در آنجا بود. وی در زندگی حرفه ای خود 30 سال گذشته را به عنوان پیمانکار متخصص در ساخت خانه ها در دامنه ها گذراند. خانه او نیز بر روی شیب ساخته شده بود که به یک دره کوچک می رفت و یک نهر کوچک داشت که در تمام طول سال اجرا می شد. وی به یکی از کارهای مورد علاقه خود اشاره کرد که وقتی در خانه بود این بود که عصرها در بیرون بنشیند و به قورباغه ها در کریک گوش فرا دهد. در آخرین روز پاکسازی ما ، وی نزدیک شد و گفت که پس از اتمام خدمه برای روز قبل ، آویزان شد و فقط به نوعی طراحی برنامه های خود را برای بازسازی هنگام شنیدن آن بود. بعد از اینکه اوضاع ساکت شد و عصر نزدیک شد که قورباغه ها شروع به آواز خواندن کردند. او با لبخند بزرگی گفت: “آنها هنوز اینجا هستند!” “بعد از همه اینها ، آنها هنوز در اینجا هستند.”