در سال 2023 ، رهبر طالبان ، هیبات الله آخوندزادا دستور تشکیل کمیسیون را برای بررسی و تجدید نظر در برنامه درسی دانشگاه افغانستان دستور داد. این کمیسیون ، متشکل از بیش از 50 عضو – روحانیون مذهبی و افراد متناسب با ایدئولوژی طالبان – وظیفه ارزیابی و اصلاح موضوعات دانشگاهی را داشت. نتیجه: 18 نفر به طور کامل برداشته شدند ، و 201 مورد دیگر “مشکل ساز” و فقط پس از تجدید نظر و جایگزینی مواد درسی قابل آموزش بودند. این اقدام اولین رژیم طالبان (2001-2001) را تکرار می کند ، هنگامی که بسیاری از رشته های علوم اجتماعی از دانشگاه ها پاکسازی شدند و یک کمپین طولانی برای “اسلامی سازی” آغاز شد.
موضوعات حذف شده بیشتر از زمینه های حقوق ، علوم سیاسی ، جامعه شناسی ، فلسفه ، مدیریت عمومی و سیاست و مطالعات جنسیتی است. از مهمترین آنها می توان به قانون اساسی ، جامعه شناسی زنان ، حاکمیت و سیاست های عمومی ، حقوق بشر و دموکراسی ، دین تطبیقی ، فلسفه اخلاقی و مباحث مربوط به آزار و اذیت جنسی اشاره کرد. به گفته طالبان ، این افراد برای هماهنگی با شریعت و جلوگیری از محتوا ، برخلاف سیاست های امارات اسلامی از بین رفتند. 201 موضوع دیگر تحت نظارت باقی مانده و فقط در صورت تجدید نظر در چارچوب ایدئولوژیک رژیم مجاز خواهند بود.
چندین عامل این حرکت را توضیح می دهند. اول ، با از بین بردن دوره های اصلی علوم انسانی و علوم اجتماعی ، طالبان قصد دارند سیستم آموزش و پرورش را در مورد اصول ایدئولوژیک خود شکل دهند و از آموزش مفاهیم یا دیدگاه هایی که با جهان بینی خود مغایرت دارند جلوگیری کنند. دوم ، این کنترل بیشتر بر افکار عمومی را تسهیل می کند. دانشگاه ها با از بین بردن رشته های مهم و جایگزین کردن آنها با محتوای ایدئولوژیکی محور ، به مراکز تولید مثل تفکر وابسته به رژیم تبدیل می شوند و ظهور اندیشه مستقل را سرکوب می کنند. سوم ، تضعیف جامعه مدنی و نهادهای حقوق بشر به نظر می رسد یک هدف استراتژیک است. با محدود کردن آموزش در این مناطق ، طالبان حاکمیت اقتدارگرایان خود را بیشتر می کنند و مخالفان احتمالی را سرکوب می کنند.
عواقب بسیار دور از دسترس است. حذف موضوعات کلیدی از علوم اجتماعی و علوم انسانی ، از ظرفیت دانشگاه ها برای تولید متفکران مستقل و انتقادی کاسته می شود. موسساتی که باید فضایی برای تحقیق و تحقیق رایگان باشند ، به وسایل نقلیه برای انتشار ایدئولوژیک تبدیل می شوند. این امر باعث تضعیف کیفیت آموزش و تحقیق می شود ، برابری جنسیتی را محدود می کند و باعث توسعه اجتماعی و فرهنگی می شود. از بین بردن دوره هایی مانند جامعه شناسی زنان و مطالعات جنسیتی نه تنها از حقوق زنان نادیده می گیرد بلکه به خطر می افتد که نابرابری ساختاری طولانی مدت در جامعه افغانستان را تحریک کند.
این روند موازی با ایران پس از تجدید نظر در سال 1979 ، هنگامی که دانشگاه ها بسته شدند و برنامه های درسی به سمت محتوای اسلامی هدایت شدند. مقامات ایرانی ، از جمله آیت الله خامنه ، بارها و بارها درباره “حمله فرهنگی” توسط غرب و تأثیر مضر علوم انسانی و علوم اجتماعی هشدار دادند. نگرانی های طالبان در افغانستان از نزدیک آینه های جمهوری اسلامی را آینه می کند – هر دو رژیم ها این رشته ها را به عنوان تقویت اندیشه مستقل و انتقادی درک می کنند ، که آنها را تهدیدی برای کنترل ایدئولوژیک خود می دانند.
تجدید نظر درسی و حذف موضوعات مهم تأثیرات طولانی مدت بر توسعه اجتماعی و فرهنگی افغانستان خواهد داشت. از یک طرف ، این اقدامات باعث می شود دانش آموزان از مهارت در تجزیه و تحلیل انتقادی ، تحقیقات مستقل و تعامل مدنی استفاده کنند. از سوی دیگر ، آنها دسترسی به دانش در زمینه هایی مانند حقوق بشر ، جامعه مدنی ، حاکمیت و سیاست را محدود می کنند – با توجه به کیفیت آموزش و منزوی کردن افغانستان از مبادله دانشگاهی و فرهنگی جهانی. این می تواند از رقابت فارغ التحصیلان دانشگاه افغانستان در سطح منطقه ای و بین المللی کاسته شود.
در پایان ، حذف 18 موضوع و بررسی 201 نفر دیگر منعکس کننده استراتژی مداوم طالبان برای تغییر شکل دانشگاه ها در راستای اهداف ایدئولوژیک آنها است. این تغییرات صرفاً تنظیمات درسی نیست – آنها تلاش برای بازنویسی هویت فرهنگی و اجتماعی افغانستان هستند. تاریخ نشان می دهد که چنین محدودیت ها پیامدهای گسترده ای برای آزادی دانشگاهی ، حقوق بشر ، توسعه اجتماعی و توانایی یک کشور در تعامل با جهان گسترده تر دارد. دانشگاه ها به جای خدمت به عنوان مراکز دانش و تفکر انتقادی ، به ابزاری برای اجرای ایدئولوژیک و کنترل ذهن عمومی تبدیل می شوند. در این شرایط ، آینده آموزش عالی در افغانستان با چالش های عمیق اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی روبرو است.
محمد سلیم ماتین مدرس سابق دانشگاه با مدرک کارشناسی ارشد جامعه شناسی از تهران است. وی پس از بازگشت طالبان به قدرت ، آکادمی ها را ترک کرد و هم اکنون در یک کشور اروپایی زندگی می کند.
نظرات بیان شده در این نسخه از نویسنده است و لزوماً منعکس کننده موضع سرمقاله تلویزیون AMU نیست.