Marziyeh Amirizadeh می گوید فقط یک کشور در این کشور وجود دارد خاورمیانه که او معتقد است می تواند به یک ملت مسیحی تبدیل شود – ایران.
امیریزاده به سیگنال دیلی گفت: “من مردم من را می شناسم ، قلب آنها را می شناسم و می دانم که چقدر از اسلام خسته شده اند.” “و ایران می تواند باشد یک کشور ، یک کشور مسیحی در آینده ، امیدوارم به جای صادر کردن تروریسم ، مکانی برای صادرات مبلغین به سایر کشورهای خاورمیانه ، به سایر مسلمانان باشد تا حقیقت را از طریق عیسی پیدا کنند. ”
امیریزاده در جنوب ایران متولد شد ، اما بعداً به آنجا منتقل شد پایتخت ایران تهرانبشر در حال رشد ، امیریزاده می گوید که او با پدرش رابطه فوق العاده ای داشته است ، و والدینش هرگز در مورد اسلام رادیکال در خانه به او آموختند ، اما وقتی از سن 7 سالگی به مدرسه رفت ، “سیستم شستشوی مغزی” آغاز شد.
امیریزاده گفت: “وقتی به مدرسه می روید ، آنها شما را مجبور می کنند که نماز را دعا کنید.” “آنها شما را وادار کردند که قوانین اسلامی را تمرین کنید ، آنها را مجبور کردند که …” مرگ به آمریکا و مرگ بر اسرائیل. ”
امیریزاده توضیح داد ، دانش آموزان موظفند نوعی کلاس الهیات را در مدارس سراسر ایران بکشند و این دوره را “مسلمان بسیار رادیکال” توصیف کنند.
امیریزاده خاطرات واضحی از معلم خود دارد که روش هایی را توصیف می کند که خداوند هنگام مرگ آنها در صورت نافرمانی از حکومت اسلامی ، آنها را شکنجه می کند.
در حالی که ادعاهایی که معلمش مطرح کرده بود ترسناک بود ، حتی در سنین جوانی ، امیریزاده می گوید که او در این باور مشکل داشت که خدا چنین کارهای وحشتناکی را برای افرادی که ایجاد کرده بود انجام دهد ، زیرا پدرش یک مرد دوست داشتنی بود و در مورد عشق و احترام به او آموخت.

امیریزاده برای چند سال اسلام را تمرین کرد ، اما همیشه به دنبال دانستن حقیقت در مورد خدا بود. هنگامی که او 18 ساله بود ، امیریزاده می گوید ، “سفر طولانی” او برای آشنایی با عیسی به عنوان پروردگار و ناجی خود با رویایی آغاز شد که در آن خدا “عشق خود را نشان داد”.
چند سال بعد ، هنگامی که امیریزاده هنوز در جستجوی اطلاعات بیشتر در مورد خدا بود ، دوستی که داشت به مسیحیت تبدیل شد در مورد عیسی به او گفت. او یک کتاب مقدس گرفت و شروع به حضور در یک کلیسای خانگی کرد و در نهایت انتخاب را برای پیروی از عیسی انجام داد و در روح القدس تعمید یافت.
امیریزاده داستان کامل تبدیل خود را در کتاب دوم خود می گوید ، “یک سفر عاشقانه با خدا: از درد تا عشق ، اسارت تا آزادی ، ایران به ایالات متحده ، “در سال 2022 منتشر شد.
امیریزاده پس از پذیرش عیسی به عنوان ناجی خود ، شروع به گفتن به دیگران در مورد خداوند کرد و به دنبال فرصت هایی برای یادگیری در مورد مسیح بود ، از جمله گذراندن هفت ماه در ترکیه در مطالعه الهیات. هنگامی که امیریزاده به ایران بازگشت ، او و دوستش مریموازپور ، یک وزارتخانه را به طور مخفیانه توزیع کتاب مقدس را آغاز کردند.
وی گفت: “در سه سال ، ما 20،000 کتاب مقدس را در تهران و چند شهر دیگر توزیع کردیم و سپس این ایده را گرفتیم که کلیساهای خانگی را در بین زنان شروع کنیم.”
سرانجام ، مقامات فهمیدند که بشارت مسیحیان امیریزاده درگیر آن شده است ، و او و اوستامپور دستگیر شدند.
یک قاضی با آویزان کردن جرم خود در ارتداد و امتناع از تبدیل به اسلام ، امیریزاده را به اعدام محکوم کرد. او و دوستش 259 روز را در زندان بدنام ایران ایران در تهران گذراندند و با بازجویی های شدید و آزار و اذیت روبرو شدند.
در داخل دیوارهای زندان ، این دو زن نمی دانستند که مسیحیان در ملل دیگر از حبس خود مطلع شده اند و در حال انجام اقدامات فشار بزرگی علیه رژیم ایران برای آزاد کردن امیریزاده و بیش از حد هستند.
یکبار پاپ بندیکت شانزدهم درگیر این پرونده شد و نامه ای را به رژیم ایران ارسال کرد و خواستار آزادی امیریزاده شد.
پس از گذراندن ماهها زندان ، این دو دوست آزاد شدند و به آنها گفتند که در شش ماه تاریخ دادگاه دیگری خواهند داشت. پس از آزادی و یادگیری فشار بین المللی ایران به دلیل پرونده وی ، امیریزاده معتقد بود که این رژیم او را آزاد کرده است به این امید که وی از کشور فرار کند و سپس ادعا کند که فرار کرده است.
امیریزاده گفت: “و ما دعا کردیم ، و فکر کردیم ،” نه ، ما نمی خواهیم ترک کنیم ، زیرا این یک ترفند است. ”
هنگامی که زمان بازگشت به دادگاه بود ، امیریزاده ووستامپور چیزهای خود را بسته بندی کردند و آماده شدند “حتی اگر می خواستند ما را اعدام کنند ، به زندان برگردند.

در دادگاه ، قاضی اعلام كرد كه او امیریزاده و غلظتپور را آزاد می كند ، اما به آنها هشدار داد كه مقامات نمی توانند از ایرانی ها كه ممكن است آنها را برای ایمان مسیحی خود هدف قرار دهند ، محافظت كنند.
امیریزاده می گوید: “شما ممکن است در یک تصادف بمیرید ، خانه شما ممکن است آتش بکشد.” پس از این هشدار ، امیریزاده ووستامپور تصمیم گرفتند که بهتر است ایران را ترک کند و ابتدا به مدت نه ماه به ترکیه رفت. در سال 2011 ، امیریزاده به آمریکا نقل مکان کرد و اولین کتاب خود را منتشر کرد ، “اسیر در ایران، “با Rostampour در سال 2014.
امروز ، امیریزاده همچنان داستان خود را به اشتراک می گذارد و امیدوار است که کلیسای زیرزمینی در ایران در حال رشد باشد. او گفت که ایرانیان از اسلام خسته شده اند.
“من فکر می کنم تنها چیز خوب در مورد این رژیم شیطانی این است که آنها نشان دادند چهره واقعی اسلام امیریزاده از رژیم فعلی می گوید ، به مردم ایران می گوید ، به همین دلیل است که او معتقد است که بسیاری از ایرانیان آماده هستند “پشت خود را به اسلام برگردانند و آماده هستند تا قلب خود را به عیسی بکشند.”