تلاش اسرائیل برای ترور رهبران حماس در دوحه فقط یک عملیات نظامی ناموفق نبود – این یک شکستگی ژئوپلیتیکی قابل توجهی را نشان می داد. این آسیب پذیری حاکمیت خلیج فارس ، محدودیت های اتحادهای غربی و نیاز فشرده به خودمختاری منطقه ای را نشان داد. مهمتر از همه ، یک لحظه نادری از سرپیچی را مشتعل کرد. پاسخ شجاعانه قطر در واقع ممکن است شروع بیداری منطقه ای باشد.
اعتصاب به معنای ارعاب بود
حمله اسرائیل واکنشی به حوادث جدا شده خشونت در اورشلیم یا غزه نبود. در عوض ، این یک تلاش محاسبه شده برای تضعیف مذاکرات صلح و اجرای کاپیتولاسیون فلسطین بود. این عملیات به عنوان یک تصمیم استراتژیک ارائه شد ، نه یک ضرورت تاکتیکی. رسانه های اسرائیلی در ابتدا آن را به عنوان یک پیروزی تاریخی مورد ستایش قرار دادند ، و تنها به عقب نشینی در شک و تردید در حالی که موفقیت این عملیات تحت نظارت قرار گرفت ، عقب نشینی کردند.
مطابق قاهرهاعتصاب خودجوش نبود ، بلکه یک حرکت طولانی مدت بود که به دلیل محاسبات سیاسی داخلی اسرائیل و در انتظار تصویب آمریکا به تعویق افتاد. این حمله برای ارسال پیام به همه واسطه ها و بازیگران منطقه ای طراحی شده است: بدون صلح بدون تسلیم کامل فلسطینی.
توهم مشارکت
ایالات متحده ، که طبق گزارش ها از قبل مطلع شده است ، نتوانست از اعتصاب جلوگیری کند. رئیس جمهور دونالد ترامپ به طور خلاصه و تصمیم گرفت که مداخله نکند ، در عوض به فرستاده خود دستور داد که دوحه را پس از این واقعیت مطلع کند. این یک واقعیت دردناک را نشان داد: اتحادهای غربی از محافظت اطمینان نمی دهند. کشورهای خلیج فارس ، که اغلب به عنوان شرکای استراتژیک در نظر گرفته می شدند ، یادآوری می شد که در یک منظره ژئوپلیتیکی نامتقارن هستند که منافع اسرائیل را نسبت به ثبات منطقه ای در اولویت قرار می دهد.
این حادثه در معرض دید تضمین های دیپلماتیک قرار گرفت. همدستی منفعل واشنگتن اعتبار خود را به عنوان یک واسطه خنثی تضعیف کرد و به یک متحد استراتژیک خیانت کرد. به عنوان قاهره خاطرنشان كرد كه آمریكا صرفاً آگاه نبوده است – در واقع یك شریک در این عملیات بود.
با این حال ، قطر تصمیم گرفت که رعایت نکند.
موضع جسورانه قطر
قطر به جای عقب نشینی ، یک ضد دیپلماتیک را آغاز کرد. این محکومیت بین المللی را تجمع کرد ، اجلاس های اضطراری عرب و اسلامی را تشکیل داد و نقش خود را به عنوان واسطه در امور فلسطین تأیید کرد. با انجام این کار ، این الگوی انفعال خلیج فارس را خرد کرد و نمونه ای نادر از مخالفت اصولی را ارائه داد.
نقش رهبری قطر اکنون غیرقابل توصیف است. با امتناع از عملکرد ، خود را به عنوان قهرمان حاکمیت و حقوق فلسطین تأسیس کرده است. این می تواند به سایر کشورها ، به ویژه آنهایی که در مورد عادی سازی مردد هستند ، انگیزه دهند تا در مورد یک موضع منطقه ای حیاتی تر متحد شوند.
این فقط دفاع از حاکمیت ملی نبود – این دفاع از عزت منطقه ای بود. موضع قطر به میلیون ها نفری که دولت خود را تماشا کرده اند ، به طور عادی اشغال می کنند ، فلسطین را رها می کنند و آینده خود را به قدرت های خارجی برون سپاری می کنند.
بخوانید: نخست وزیر قطر مذاکرات در دوحه با رئیس Centcom ایالات متحده دارد
تغییر در وضعیت استراتژیک
این حادثه در دوحه اساساً پویایی تعامل منطقه ای را تغییر داده است. این خطرات دیپلماسی آرام را در معرض دید خود قرار داده و مجدداً ارزیابی قوانینی را که مدت هاست بر روابط عرب و اسرائیل حاکم است ، مجدداً ارزیابی کرده است. پاسخ قطر نشانگر تغییر در وضعیت استراتژیک است – از میانجیگری محتاطانه به مقاومت فعال.
این تغییر نمادین نیست. قطر دارای دسترسی دیپلماتیک ، نفوذ رسانه ها و اهرم اقتصادی برای شکل دادن به گفتمان منطقه ای است. اتحادهای آن با بازیگران کلیدی بین المللی ، از جمله ترکیه و نهادهای تأثیرگذار غربی ، آن را برای منزوی کردن دیپلماتیک اسرائیل و به چالش کشیدن مصونیت از آن در مرحله جهانی قرار می دهد.
با استفاده از توانایی های خود ، قطر می تواند به تعریف مجدد شرایط تعامل کمک کند – جایی که حاکمیت ، پاسخگویی و عدالت دیگر قابل مذاکره نیست. این در مورد رویارویی به خاطر خودش نیست ، بلکه در مورد بازگرداندن تعادل به منطقه ای است که مدتها تحت سلطه عدم تقارن و اجبار است.
لحظه ای از بیدار شدن
اعتصاب دوحه ممکن است نه به خاطر شکست نظامی خود ، بلکه به خاطر آنچه بیدار شده است ، به یاد داشته باشید. این به دنیای عرب یادآوری کرد که حاکمیت هدیه ای نیست – این یک موضع است. این خطرات مربوط به پرخاشگری بدون بررسی اسرائیل و فوریت وحدت منطقه ای را در معرض دید قرار داد. این نشان داد که سکوت همدستی است ، و مقاومت – دیپلماتیک یا در غیر این صورت – هنوز هم ممکن است.
این حادثه همچنین شکستگی های عمیقی را در تأسیسات امنیتی خود اسرائیل نشان داد. در حالی که بنا بر گزارش ها ، برخی از مقامات طرفدار تأخیر در اعتصاب تا پس از مبادله زندانی بودند ، برخی دیگر به اقدام فوری برای قدرت پروژه فشار آوردند. هر دو رهبر نظامی و سیاسی در اسرائیل با همان هدف مشترک بودند: حذف رهبری حماس و از بین بردن کانال های دیپلماتیک.
جاده پیش رو
اگر این لحظه معنا داشته باشد ، باید با عمل دنبال شود. کشورهای عربی باید اتحادهای خود را مجدداً ارزیابی کنند ، دیپلماسی جمعی را احیا کنند و نقش خود را در شکل گیری آینده غرب آسیا پس بگیرند. مسیر پیش رو از طریق ارسال نیست ، بلکه از طریق افزایش ارتباطات و استراتژی های دفاعی هماهنگ در سراسر منطقه است.
این حادثه همچنین باید در چارچوب وسیع تر ایدئولوژیک دیدگاه گسترش گرایانه اسرائیل مشاهده شود – که اغلب به عنوان “اسرائیل بزرگ” گفته می شود. در حالی که به طور رسمی سیاست اعلام نشده است ، این مفهوم در گفتمان سیاسی و مذهبی تکرار شده است ، و کنترل اسرائیل بر سرزمین های بسیار فراتر از مرزهای شناخته شده آن را پیش بینی می کند. این موارد شامل همه فلسطین تاریخی ، جنوب لبنان تا رودخانه لیتانی ، بخش هایی از سوریه از جمله ارتفاعات جولان ، عراق غربی ، عربستان سعودی شمالی و حتی شبه جزیره سینا در مصر است. چنین جاه طلبی هایی ، چه نمادین و چه استراتژیک ، تهدیدی مستقیم برای حاکمیت کشورهای همسایه و ثبات منطقه ایجاد می کند.
در پی اعتصاب دوحه ، رسانه های اسرائیلی به سرعت از پیروزی به اضطراب منتقل شدند. جشن های اولیه جای نگرانی از اثربخشی این عملیات و سقوط دیپلماتیک آن را فراهم کرد. عدم از بین بردن رهبری حماس ، در صورت تأیید ، می تواند مذاکرات آینده را از بین ببرد و اسرائیل را بیشتر منزوی کند. ترکیب این انزوا موج رو به رشد همبستگی دریایی بین المللی با غزه است. شناورهای غیرنظامی و کشتی های بشردوستانه-که برخی از بازیگران منطقه ای با حمایت از بازیگران منطقه ای حمایت می شوند-قایقرانی به سمت محاصره محاصره شده ، محاصره اسرائیل را به چالش می کشند و توجه جهانی را به بحران بشردوستانه جلب می کنند. این تلاش ها ، در حالی که نمادین است ، نشانگر تغییر دیپلماسی عمومی است: محاصره دیگر به عنوان وضع موجود پذیرفته نمی شود و آبهای اطراف غزه به مرحله ای برای مقاومت تبدیل می شوند. قطر با دستیابی به دیپلماتیک و ظرفیت لجستیکی خود می تواند نقش مهمی در تقویت این ابتکارات داشته باشد ، بیشتر به اسرائیل فشار آورد و روایت را از مهار تا رویارویی تغییر داد.
قطر جرقه ای روشن کرد. این که آیا این شعله تبدیل می شود بستگی به این دارد که آیا منطقه آماده گفتن است ، با هم ، به اندازه کافی کافی است.
نظر: غزه ، ژنرال Z و حسابداری در پردیس ها
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده سیاست تحریریه مانیتور خاورمیانه نیست.