روزهایی دور دور در شهری پر از پوشیده از راز و رمانتیک، یک جوان به نام محمد با مشتاقی های بزرگ و خیالات پرپیچ و خم بود. او از کودکی عاشق دیدن فیلم ها بود و به خیالات خود در دنیای سینما غرق می شد. یک روز، با تصادف وارد یک سالن سینما شد و به دنیای اسرارآمیز و شگفتی هایی که فیلم سیاه و سفیدی که در حال پخش بود، فرو رفت.
هر صحنه از این فیلم، محمد را به دنباله ای از ماجراهای شگفت انگیز و درهم تنیده می کشاند. او همراه با قهرمانان و شریران فیلم، در رده های شهر و جنگل، به دنبال رازهای والایی می گردد. غم و شادی، تراژدی و کمدی، همه در این داستان جا پیدا می کنند.
از آن روز به بعد، محمد به دنیای سینما علاقه عاشقانه ای پیدا کرد و به تمام فیلم های جوانانه و بعد اثرات فراموش نشدنی اسکورسیزی پی برد. او مغرورا فراموش نکرد که همیشه باید با فارغ از نوع عشق خود را جلب کند و شروع به کاری کرد که او را به یک مرشد تبدیل کند.
اکنون، محمد داستان هایش را به دیگران برای نشان دادن جادویی که در این دنیای سینما پنهان شده است بازگو می کند. او همیشه از قدرت تصاویر و داستان های جذاب نیم رزق کرده است و این توانایی او را به یکی از معروف ترین داستان نویسان شهر تبدیل کرده است.
با ما در مرشدی همراه شوید.
تصویر بالا تزئینی است.