به دیاری خیالی و دور افتاده از عالم ما، جایی که طبیعت و خیال مردم با هم تنظیم شده و هرچه کنجکاوی و احساسات انسانی در آن می شکونند، سفر خواهیم کرد. در این داستان، از شخصیت های بزرگ داستان های مارسل پروست الهام گرفته شده است تا یک روایت فراموش نشدنی و بی نظیر خلق کنیم.
در شهری پر از رنگ و بوی گل و باران، یک جوان خیال پرداز به نام آرس نقشه های زیادی رسم می کرد. او با خیال بی پایانش، زندگی را به یک صفحه پاک می کشید و با نقاشی های خود، داستان های عاشقانه و تراژیکی را به تصویر می کشید. اما درونش همواره جستجوی حقیقت بود، رازی که دست نخوردنی بود و همواره او را به سوی جستجو و کشف معناهای عمیقتر می کشاند.
در سفری عجیب و غریب، آرس به یک قصر با شکوه و زیبایی فراخوانده شده بود. در آن قصر، با پرستوهایی بالاتنه و با حرکات آزاد و روشن به رقص و آواز می پرداختند. اما آرس نه تنها زیبایی این قصر و پرستوهای پر پر شان را می دید، بلکه یک داستان غم انگیز و عمیق را نیز در آن مکان متوجه می شد.
پرستوها، آفریده ای از خیالات و خواسته های مردم بودند. آنها با رقص و آوازشان، درونه های تاریک و گندیده انسان ها را تمیز می کردند. اما هر چه زیبایی آنها بیشتر می شد، داستان تلخ تری از رنج و دردهای پنهان خود را نشان می دادند.
آرس به سفری معنوی برای کشف رازهای پنهان این قصر پرداخت. با هوشی که از خیال پردازی آموخته بود، او توانست به خیالات خود واقعیت بخشد و با دست یافتن به حقیقت، زندگی واقعی انسان را به تصویر کشید.
با ما در مرشدی همراه شوید، و با غواصی در اعماق داستان بنویس، تا عظمت و شکوه این شخصیت های بزرگ را همواره محافظه کنیم.
تصویر بالا تزئینی است.