تقریباً نیم قرن ، جمهوری اسلامی ایران یک پروژه منطقه ای گسترده و ایدئولوژیکی را دنبال کرد. این چشم انداز که از انقلاب اسلام گرایانه در سال 1979 متولد شد ، با هدف ساخت محور شیعه فراملی که نفوذ تهران را در خاورمیانه ایجاد می کند. این یک امپراتوری بدون مرز بود ، نه توسط معاهدات یا نهادهای رسمی بلکه توسط غیرت ایدئولوژیک ، شبه نظامیان پروکسی و نگهبانان انقلابی ایران (IRGC) در کنار هم قرار گرفتند.
در اوایل دهه 2020 ، جمهوری اسلامی خود را در اعماق بافت سیاسی و نظامی عراق ، سوریه ، لبنان و یمن جاسازی کرده بود. پروکسی های تهران بر نهادهای دولتی حاکم بودند ، تعادل قدرت محلی را مختل کردند و به تبدیل رژیم ایران به مخرب ترین نیروی منطقه کمک کردند. آن امپراتوری تا 7 اکتبر 2023 با دوام و حتی غیرقابل تحمل به نظر می رسید.
آن روز ، حماس ، یک ستون اصلی در شبکه پروکسی ایران ، حمله تروریستی وحشیانه ای به اسرائیل را آغاز کرد. این که آیا تهران آن را ارکستر کرده و یا صرفاً از آن الهام گرفته است ، نتیجه یکسان بود: این امر باعث تغییر لرزه ای در استراتژی امنیتی اسرائیل شد. اسرائیل ، که طولانی به آموزه های “جنگ بین جنگ ها” – عملیات محاسبه شده و عمدتاً پنهانی به معنای تضعیف اما تحریک نشد – سیاست محدودیت خود را رها کرد. صبر استراتژیک جای خود را برای رویارویی باز کرد. دکترین جدید اسرائیل به دنبال این بود که از بین برود بلکه به سر زدن هشت پا ایران. برای اولین بار ، خود ایران به هدف مستقیم تبدیل شد.
اولین ضربات در دفاع بیرونی ایران رخ داد. حماس و حزب الله تحت حمله بی امان قرار گرفتند و بیشتر توانایی های خود را از دست دادند. اما نقطه عطف زمانی پیش آمد که رژیم بشار اسد ، که مدتها از حمایت ایران پایدار بود ، تحت فشار هماهنگ اسرائیل و شورشیان شروع به فروپاشی کرد. از دست دادن سوریه فقط ایران را از دولت مشتری جدا نکرد. این راهرو زمین را که ایران را به لبنان و جبهه اسرائیل متصل می کند ، قطع کرد. این ستون فقرات استراتژیک به اصطلاح ایران “هلال. “
سپس اعتصابات داخل ایران آمد. برای دوازده روز متوالی ، اسرائیل یک کارزار مجازات هوایی را هدف قرار داد که تأسیسات هسته ای ، مراکز فرماندهی نظامی و زیرساخت ها را در اعماق قلمرو ایران هدف قرار داد. حذف نزدیک به رهبری نظامی ارشد ایران موج های شوک را از طریق رژیم به وجود آورد. با این حال تهران دوباره برگشت و قصاص شد و والی های مخرب را راه اندازی کرد موشک در شهرهای اسرائیل و تبدیل نبرد به جنگ جذابیت ، در دامنه و شدت بی سابقه.
نیروی هوایی ایالات متحده با ترس از درگیری گسترده تر منطقه ای ، ایالات متحده قدم گذاشت. پس از اعتصابات هوایی ، رئیس جمهور ترامپ به سرعت خواستار آتش بس بین اسرائیل و ایران شد و به امید جلوگیری از نوع تعامل طولانی مدت که چندین دهه سیاست خارجی آمریکا را آزار داده است.
اما آتش بس هیچ بسته ای به همراه نیاورد. این صرفاً درگیری را یخ زد که در آن هر دو طرف ، با وجود تحمیل ضربات سنگین ، نتوانستند به اهداف استراتژیک خود برسند. اسرائیل نتوانست رژیم ایران را پایین بیاورد یا برنامه هسته ای خود را به طور کامل از بین ببرد. ایران نتوانست اسرائیل را از قلمرو خود دور نگه دارد یا آن را از دنبال کردن تلاش های بیشتر در مورد تغییر رژیم باز دارد. با فروکش کردن خصومت ها ، هر دو طرف در حالی که همچنان به مبادله تهدیدهای با شدت قابل توجهی در برابر یکدیگر ، پیروزی را اعلام کردند.
امپراتوری شیعه تهران برای ده ها سال در حال کشت بود – استانهای بیرونی آن از دست داده ، ارتش آن را از بین برد و برنامه هسته ای آن به شدت آسیب دید. هنوز جمهوری اسلامی زنده مانده است. این کنترل مجدداً کنترل داخلی را تأیید کرد و در بعضی از محله ها حتی توانست احساسات میهنی را تجمع کند. در همین حال ، متحدین جهانی تهران ، به ویژه چین و روسیه ، شروع به ارزیابی مجدد رویکرد خود کردند. در مقیاس و سرعت جنگ ، محافظت شده در خارج از کشور ، آنها به احتمال زیاد پشتیبانی پنهانی را به ایران ارائه می دهند و به آن کمک می کنند تا در برابر حملات آینده اسرائیل در برابر حملات اسرائیلی و بازسازی بخش هایی از بازدارندگی استراتژیک خود به آن کمک کند.
علاوه بر این ، بسیاری از مخالفان رژیم ، چه در ایران و چه در خارج از کشور ، نگرانی های عمیق در مورد آنچه ممکن است از سقوط هرج و مرج آن پیروی کند ، دارند. چشم انداز یک جنگ طولانی و جذاب ؛ عدم وجود یک جایگزین متحد و دموکراتیک ؛ تهدید جنگ داخلی ، تجزیه ایالتی و حتی فروپاشی تمدن. و تردید کشورهای همسایه برای گرفتار شدن در یک انتقال بالقوه بی ثبات کننده – همه به یک وضعیت محتاطانه و محاسبه شده در سطح داخلی ، منطقه ای و بین المللی کمک می کنند.
همانطور که من طولانی است استدلال، مردم ایران ، همسایگان آنها و بسیاری از جامعه جهانی بدون شک مایل به تغییر در ایران هستند ، اما آنها هیچ آشوب نمی خواهند که بتواند همه آنها را مصرف کند.
آنچه اعتصابات اسرائیلی را روشن کرده است این است که تغییر رژیم در ایران از طریق عملیات سرخوشی و حملات هوایی به تنهایی حاصل نمی شود. سرنگونی یک رژیم به عنوان پیچیده و عمیقاً ریشه دار است زیرا ایران نیاز به حمله زمینی دارد – چیزی که تنها ایالات متحده می تواند به طور امکان پذیر انجام دهد. اما با توجه به اینکه هم دموکرات ها و هم جمهوریخواهان از “جنگ های همیشه” خسته شده اند ، و با پایگاه MAGA خود ترامپ محکم با یک خفگی دیگر در خاورمیانه مخالف است ، چنین حرکتی از نظر سیاسی غیرقابل تحقق است.
در عوض ، واشنگتن ممکن است در یک کمپین طولانی از تخریب استراتژیک ، از اسرائیل حمایت کند – در حال افزایش انتقال اسلحه ، همکاری اطلاعاتی و پشتیبانی لجستیکی. در حال حاضر ، وجود دارد صحبت در کنگره از بمب افکن های B-2 و بمب های Bunker-Buster GBU-57 که در اختیار اسرائیل قرار می گیرند. هدف این است که به امید اینکه احساسات محبوب علیه رژیم را بکشاند ، زیرساخت های نظامی ، هسته ای و حتی غیرنظامی ایران را از بین ببریم.
این دوره ، با این حال ، خطرات قابل توجهی برای امنیت منطقه ای و جهانی و ثبات دارد. ادامه اعتصابات اسرائیل ممکن است از سرنگونی رژیم ایران کم شود ، اما آنها می توانند تهران را به سمت یک تصمیم سرنوشت ساز سوق دهند: تسریع در توسعه سلاح های هسته ای و جنگ وسیع تر – نه تنها در برابر اسرائیل ، بلکه همچنین کشورهای خلیج فارس و علایق غربی. یک رژیم ناامید کننده مسلح به موشک های بالستیک حتی می تواند مستقیماً به خاک اروپا حمله کند. چنین درگیری این پتانسیل را دارد که فراتر از خاورمیانه تشدید شود ، در قدرت های جهانی ترسیم کند و با عواقب دور و غیرقابل پیش بینی ، درگیری کند.
خاورمیانه وارد دوره جدید و پس از شیعه-امپیر شده است. دستور قبل از اکتبر 7 از بین رفته است. امپراتوری منطقه ای ایران در ویرانه ها نهفته است و اسرائیل با تهاجمی ادعا می کند که تسلط خود را ادعا می کند. تعادل منطقه ای قدرت به سرعت در حال تغییر است و بازیکنان اصلی ، از جمله کشورهای عربی ، پاکستان و ترکیه ، اکنون در انتظار آنچه در آینده می آید ، موقعیت های خود را دوباره ارزیابی می کنند. آینده ممکن است تعادل شکننده قدرت و همزیستی ناخوشایند ، یا جنگ کامل و درگیری گسترده داشته باشد. نتیجه هر چه باشد ، یک چیز مشخص است. همانطور که من مورد توجه در آن زمان ، خاورمیانه هرگز به آنچه قبل از “11 سپتامبر اسرائیل” باز نخواهد گشت.
رزا پارچیزاده ، دکترا، یک دانشمند سیاسی ، متخصص سیاست خارجی و متخصص خاورمیانه است. وی به طور گسترده در مورد برنامه هسته ای ایران و جاه طلبی های ژئوپلیتیکی نوشت. وی در الربیا ، بی بی سی ، فاکس نیوز و رادیو اسرائیل ظاهر شده است و یک تحلیلگر میهمان معمولی در مورد صدای دولت آمریکا در آمریکا است.