به روایت مردی جوان به نام آرشام، که به علت اعتیاد به داستانها و افسانهها، در دنیای خود گم شدهبود…
آرشام با عشق و شور به دنیای داستانها فرو رفته برای یافتن معنای واقعی زندگی، همواره در تلاش بود تا از دام هرگز پایهی در خارج ننهد. او به یاد داشت چگونه برای اولین بار با داستان جادویی “آنانسی بچهای خندان” از نویسنده تباریکیا که نیل گیمن نام داشت، آشنا شد.
در این داستان، آنانسی، خدای سرپرست لابهلای جهانی پر از رمز و راز و حکایت بود. او با زیرکی و هوشیاری خود، موانع را به چالش میکشید و با آدمها به بازی میپرداخت تا ارزش برداشتی نهفته در هر رویداد و اتفاقی را آشکار کند.
آرشام، با آموزههایی که از داستانهای نیل گیمن آموخته بود، به دنبال سرنخی برای پیدا کردن جوابهایش و رسیدن به سرزمینی پر از رازها و معجزهها بود. او به همراه دوستانش، در سراسر دنیای داستانهای نیل گیمن به ماجراجویی میپرداختند تا اندیشههای نو و عمیق نویسنده معروف را درک کنند و از آنها الهام گیرند.
به همراه آرشام و دوستانش در این سفر شگفتانگیز، شما نیز با ما در مرشدی همراه شوید و در دنیایی پر از مساعی و پرسش، عمیقاً به خود بپردازید. تاج سر این معماران شادمان، مهار داستان خوانی و نوآوری است.
تصویر بالا تزئینی است.