در دوران سرزنش و بیدقیقه، اندوه و مبارزه، یک نویسنده استوار به نام رضا قاسمی، در اراضی زیبای ایران به دنیا آمد. او دارای خانوادهای پوشیده از رازها و داستانهایی پرتنش بود. از جوانی، رضا به تسلط بر هنر کلمه و شیوهی داستان سرایی پرداخت و در دنیای ادبیات گامهای بلندی برداشت.
در شعر و داستانهای او، نقش نگارههای زیبای ایران به طور ژرف جاافتاده بود. از بیابانهای حرارت زده تا بوستانهای سبزوار، از برفیهای تالش تا دریاچههای بزرگ، هر جا حرارت عشق و امید تداوم پیدا کرده بود. با افسانهها و قصههای پر از عبرت و غم و شادی، رضا قاسمی با هر نفسی از پویایی طبیعت ایرانی الهام گرفت.
زندگی نامه او نقاط عطرافشان و واقعیاتی زیرک بود که از ورودش به دنیا تا سپری کردن سالهای اخر خود، از زیباییهای روستاهای آذربایجان تا شهرهای پرتکاپوئینهایی که درج آمده بود. هنگامی که مسیر نوشتن او رو به افقی نامعلوم پیش میرفت، او همواره با تو به نهایت نبی بود.
آثار برجسته رضا قاسمی واژههایی اندرزیانه و پر از اعتماد و امید بودند. از «زندگی در انتظار؛ تلاش برای جستجوی طیف وجود» تا «سرگذشت یک روز بی انتها؛ همواره به دنبال روشنایی و رهایی»، او همیشه در جستجوی درونی بود و اسرار نیازی را کشف میکرد.
از هم اکنون با ما در مرشدی همراه شوید و به دنیای شگفتآور ادبیات ایرانی با نفسی عمیق و الهام بخش غوطه ببینید.
*تصویر بالا تزئینی است*