مبارزه مداوم بین دولت ترامپ و رسانه های خاص در مورد میزان کامل خسارت به برنامه هسته ای ایران از حملات هوایی ایالات متحده ، تصویر بسیار بزرگتر از آنچه برای آینده خاورمیانه معنی دارد ، از دست نمی دهد.
به سادگی ، در تمرکز نزدیک بینی خود بر اینکه تأسیسات فوردو چقدر آسیب دیده است ، هم رسانه ها و هم دولت تأثیر واقعی آنچه اتفاق افتاده و نتیجه را از دست نمی دهند ، از دست نمی دهند.
تصمیم رئیس جمهور ترامپ برای حمله به تأسیسات اصلی هسته ای ایران-و ضرب و شتم تهران در طول جنگ 12 روزه خود با اسرائیل-در را برای تغییرات اساسی در خاورمیانه باز کرد.
مهمترین آنها در میان آنها شانس قابل توجهی برای صلح واقعی در منطقه است ، به ویژه اگر ایالات متحده و اسرائیل این فرصت را از طریق دیپلماسی فعال به دست آورند تا برنده های تاکتیکی را به پیروزی های استراتژیک تبدیل کنند.
با توجه به این ، رسانه های اسرائیلی گزارش شده در تماس تلفنی بین ترامپ و نخست وزیر اسرائیل نتانیاهو به دنبال اعتصابات ایالات متحده ، جایی که آنها در مورد مراحل بعدی بحث کردند.
این موارد شامل خاموش کردن جنگ در غزه و گسترش توافق نامه های ابراهیم برای شامل سوریه ، عربستان سعودی و دیگران بود.
به هیچ وجه نامشخص ، اگر ایالات متحده و اسرائیل در واقع بر اساس این تحولات ایجاد کنند ، خاورمیانه از زمان سقوط امپراتوری عثمانی عمیق ترین لرزش خود را خواهد دید.
راه دیگری را به عنوان من قرار دهید نوشته شده هفته گذشته در این صفحات ، “کشورهای معتدل عربی اکنون قادر به ایجاد توافق نامه های ابراهیم و توسعه منطقه ای مرفه تر و عاری از خطرات یک ایران مسلح هسته ای خواهند بود.”
مطمئناً ، احتمال روزافزون خاورمیانه مسالمت آمیز تنها به دلیل تصمیم ترامپ برای اعتصاب فوردو ، نطنز و اصفهان نیست.
در عوض ، اوج جنگ بیش از 20 ماهه اسرائیل-با کمک ایالات متحده-علیه پروکسی های ایران و سرانجام خود رژیم جنگیده است.
در واقع ، نزدیک به پنجاه سال ، رژیم ایران عامل اصلی هرج و مرج فوق العاده در خاورمیانه بوده است.
هنگامی که شاه در سال 1979 سرنگون شد ، رژیم جدید گسترش یافت و سپس جنبش های اسلامی را پرورش داد ، که به زودی به گروه های تروریستی تبدیل شد ، در سراسر منطقه ، سرانجام “هلال شیعه” تشکیل شد.
از حماس و جهاد اسلامی فلسطین در غزه از طریق حزب الله در لبنان ، رژیم اسد در سوریه ، شبه نظامیان شیعه در عراق و خلیج فارس ، و به یمن از طریق شورشیان حوثی ها ، ایران شاخک های خود را به دور و گسترده گسترش داد.
از طریق پشتیبانی مستقیم – بودجه و اسلحه – یا پشتیبانی غیرمستقیم – الهام بخش اعتقادات رادیکال یک دولت واقعی اسلامی – آیت الله ایران و پروکسی های تروریستی آن به طور موثری گروگان خاورمیانه را در اختیار داشتند.
با گسترش نفوذ ایران ، تقریباً هر کشوری که به زودی به جنگ داخلی می رسید ، باعث ناکامی کشورها و گسترش تروریسم می شود ، که هر دو به ده ها سال خشونت در خاورمیانه کمک کرده اند.
علاوه بر این ، تأثیر خورنده ایران نیز به مشاجره ترین درگیری منطقه گسترش یافته است: بین اسرائیل و فلسطینی ها.
ایران ایران ایران با قرار دادن خود به عنوان قدرتمندترین و آواز ترین حامی “علت فلسطین” در “خیابان عربی” که در آن احساسات ضد اسرائیل به ویژه در بین جمعیت های مراکش تا عراق متحرک است ، تأثیر زیادی گذاشت.
عربستان سعودی – دشمن دیرینه ایران – با تأکید بر اینکه چقدر قدرتمند و بی ثبات کننده تهران شده است ، قرن ها دشمنی را برای عادی سازی روابط در مارس 2023 کنار گذاشت.
این معامله ، که توسط کارگزار چین ، منعکس کننده نگرانی های شدید عربستان سعودی در مورد قدرت ایران برای تحمل احساسات در پادشاهی بود ، و به طور بالقوه عربستان سعودی – و منطقه – را به جنگ می کشاند.
هنگامی که آن جنگ-هفت ماه پس از توافق ایران-سودی-آغاز شد-این آغاز پایان شبکه پروکسی ایران بود و سرانجام با شکست تحقیرآمیز برای خود رژیم ایران به اوج خود رسید و درها را به یک لرزش اساسی در خاورمیانه باز کرد.
اکنون ، با ضرب و شتم و تضعیف ایران ، حماس و حزب الله عملاً نابود شده و اسد در مسکو پنهان شده است ، نفوذ ایران بر امور کشورهای عربی از بین خواهد رفت.
علاوه بر این ، ترکیبی از بازگرداندن بازدارندگی آمریکا با نبوغ قابل توجه اسرائیل به عنوان یادآوری واضح برای کشورهای عربی از مزایای نزدیک شدن به غرب و بیشتر از مسکو و پکن خدمت می کند.
از آنجا که جت های اسرائیلی بر آسمان بر فراز ایران مسلط شدند ، بزرگترین نیکوکاران تهران – روسیه و چین – از کلمات کمی ارائه دادند.
در همین زمان ، حملات هوایی ایالات متحده و اسرائیل در حال تپش تسهیلات هسته ای ایران بود که توسط روسیه ، چین و کره شمالی ساخته شده بود و در حالی که دیپلمات های ایران به مسکو و پکن برای کمک به کمک می کردند ، و نه پوتین و نه xi حاضر نبودند که “کمترین کمک نظامی” را به “متحد” بدهند.
تضاد روسیه و چین از کمک به ایران در زمینه قدرت و همکاری بی نظیر نمایش داده شده توسط ایالات متحده و اسرائیل به دلیل روندی که در دوره اوباما و بایدن پدید آمده است ، قابل توجه است.
سپس ، این تصور مبنی بر اینکه ایالات متحده یک قدرت رو به زوال است که از خاورمیانه دور می شود ، کشورهای خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات را به سمت مسکو و پکن شروع می کند.
تمایل ترامپ برای رها کردن ارتش آمریکا و برتری سلاح های آمریکایی و اسرائیل بر سلاح های روسی و چینی ایران باید بلافاصله آن روند را دستگیر و معکوس کند.
سرانجام ، حتی اگر رژیم خامنه ای از جنگ 12 روزه جان سالم به در برد ، نباید از تأثیر جنگ بر روی طول عمر رژیم غافل شد.
ایرانیان عمیقاً از دولت خود متنفر هستند و گرچه فرض بر این بود که فرض می شود جمعیت در وسط نبردها برخیزد ، کاملاً ممکن است که جنگ و پس از آن سرکوب شهروندان این تنش را تشدید کند و منجر به قیام مردمی شود.
اتفاقاً اتفاق می افتد و رژیم فعلی برای یک دولت معتدل تر یا بالقوه حتی سکولار ، دموکراتیک ، کنار گذاشته شد ، تأثیر صلح و ثبات در خاورمیانه با آنچه در اروپا رخ داد با سقوط اتحاد جماهیر شوروی قابل مقایسه خواهد بود.
با این حال ، تغییر رژیم یک پیش نیاز نیست. آنچه ایالات متحده و اسرائیل قبلاً انجام داده اند بیش از حد کافی است تا چرخ ها در جهت درست حرکت کنند ، به خصوص در منطقه ای که ممکن است ماسه ها به آرامی تغییر کنند ، قبل از اینکه به سرعت شتاب دهند.
البته این امکان وجود دارد که ایران برنامه هسته ای خود را مجدداً بازسازی کند ، شبکه پروکسی خود را بازسازی کند و درگیری های بیشتری را نادیده بگیرد. جلوگیری از این امر نیاز به دسترسی مداوم به کشورهای منطقه دارد.
با این وجود ، با استفاده از ایران ، و فواید روابط با اسرائیل و ایالات متحده به نظر می رسد که به طور فزاینده ای برای کشورهای معتدل عربی جذاب به نظر می رسد ، صلح و سعادت در خاورمیانه نزدیکتر از هر نقطه در سالهای اخیر است.
داگلاس شون یک مشاور سیاسی دیرینه دموکرات است. Saul Mangel معاون رئیس جمهور در Schoen Cooperman Analysis است