روزی در شهری دوردست، یک جوان شجاع به نام رضا زندگی میکرد. او از خانوادهای فقیر بود، اما با دستکاری و خلاقیت خودش توانست برای خودش یک زندگی بهتر بسازد.
رضا همیشه با افراد نیازمند همدرد بود و به آنها کمک میکرد. او با شجاعت و صداقت در مقابل ستم و ظلم قرار میگرفت و همیشه برای حقوق محرومان میجنگید.
یک روز، یک تندر درون شهر وحشتی بزرگ را ایجاد کرد و مردم را به وحشت انداخت. همه روزها، آنها در خانههایشان محبوس بودند و نمیتوانستند به کارهای روزمره خودشان بروند. اما رضا به طور خیلی شجاعانه بیرون از خانهاش رفت و به مبارزه با این تندر پرداخت.
با استفاده از دانش و خرد خود، رضا به تدریج نقاط ضعف تندر را کشف کرد و در نهایت توانست آن را شکست دهد. با این انتصار بزرگ، او به قهرمان شهر تبدیل شد و مردم از شجاعت و دستاوردهای او یاد میکردند.
داستان ارزشمند رضا با صلح و عدالت ماندگار شد و به عنوان یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ ادبیات ایران شناخته شد.
با ما در مرشدی همراه شوید.
تصویر بالا تزئینی است.