مهم نیست که چقدر خوب صحبت کردم هلندی یا یکپارچه در جامعه ، من همیشه “آمریکایی” خواهم بود – سخنگوی تمایلی برای هر کاری که دولت ایالات متحده در آن زمان انجام می داد. در سالهای اولیه ، WMDS و Guantanamo بود. اکنون این تیراندازی های گسترده ، مراقبت های بهداشتی و “چگونه می توانید یک جنایت را انتخاب کنید؟”
قبل از حرکت ، من تحول سیاسی خودم را شروع می کردم. من آرزو داشتم دنیا را فراتر از نحوه بزرگ شدن درک کنم. به جای روشنگری ، من با برداشت های بین المللی از من روبرو شدم. مردم لهجه من ، شلوار جین لوی من ، اشتیاق من برای تهویه مطبوع و احتمال اینکه من به این مرد رای دادم و سپس جنگ را در افغانستان شروع کردم ، بررسی کردند. من خودم را دائماً دفاعی پیدا کردم و سعی کردم قبل از اینکه کسی بتواند من را به حمایت از رئیس جمهور جورج دبلیو بوش متهم کند ، ضد آمریکایی ترین عضو این گروه باشم. این خود بینی کار کرد ، اما باعث شد احساس تنهایی کنم.
این هویت قوی که باعث حرکت شما می شود – پس از جابجایی چه اتفاقی برای آن می افتد؟ من احساس اشتیاق عمیقی از تماشای آمریکایی ها برای زندگی در زندگی سیاه و یا هیچ اعتراضی پادشاهان احساس کرده ام. من می توانم اینجا راهپیمایی کنم ، اما خشم سیاست داخلی من به همان شیوه شادی نمی شود.
اگر موضوعات مشابهی را در کشور اتخاذ شده خود ببینید ، چه می کنید؟ آیا شما صحبت خواهید کرد ، مانند من در مورد سنت نژادپرستانه هلند زوارته پیت (شخصیت های سیاه و سفید که مدت ها با Sinterklaas همراه بودند)؟ چندین بار عصبانی مردم هلندی انگیزه های من را زیر سوال بردند: “آیا شما در آمریکا مشکلات کافی ندارید؟ از کار ما دور باشید!” آیا برای جلوگیری از درگیری سعی خواهید کرد سکوت کنید؟ چه احساسی خواهد داشت؟
برعکس ، شما می توانید سعی کنید از سیاست دور شوید ، اما فرار آنها سخت خواهد بود. شما ممکن است به هدف نارضایتی در مورد تصمیمات سیاست خارجی آمریکا تبدیل شوید که هیچ نقشی در ساخت آن نداشتید. فقط باز کردن دهان خود از اظهار نظر دعوت می کند: “آیا شما آمریکایی هستید؟ بنابراین … نظر شما در مورد ترامپ چیست؟” آیا شما آماده هستید که برای یک دهه آینده چهره دولت فعلی در مهمانی های شام شوید؟