اگر این شنوایی تا حد زیادی مورد توجه قرار نگرفته است ، به این دلیل است که با توجه به رئیس جمهور ایالات متحده ، همه چشمان در جای دیگری در صحنه جهانی بوده است دونالد ترامپجنگهای تجاری ، به ویژه با چین. اما بیشتر در مورد چین در یک لحظه.
بیایید با چند رویداد که طی یک ماه گذشته اتفاق افتاده است ، شروع کنیم ، که اولین مورد آنها به سختی در عناوین خبری جهان ثبت شده است. این آزادی شهروند 66 ساله آمریکایی جورج گلزمان ، مکانیک و توریستی هواپیمایی بود که دو سال را در زندان طالبان در افغانستان گذرانده بود.
بیشتر بخوانید: حكم دستگیری كه برای وزیر ارشد اسرائیل به دنبال بازدید مخفی انگلستان فاش شد
به گفته کسانی که برای آزادی گلزمان کارزار کرده اند ، وی به افغانستان سفر کرده بود “برای کشف چشم انداز فرهنگی و تاریخ غنی کشور” ، و در دسامبر سال 2022 توسط طالبان بازداشت شد ، حدود 16 ماه پس از این گروه پس از عقب نشینی کنترل کشور به دنبال عقب نشینی ناگوار ایالات متحده ، نیروهای را در آنجا رهبری کرد.
اما در معامله ای که به دستور واشنگتن توسط ترامپ متحد ، زالمی خلیل زاد ، نماینده ویژه سابق ایالات متحده برای افغانستان ، گلیسمن اکنون آزاد و در ایالات متحده است.
سریع به جلو و سپس به 7 آوریل 2025 ، و ظاهر یک گزارش شگفت انگیز که توسط خامه مطبوعات افغانستان منتشر شده است مبنی بر اینکه یک هواپیمای باری نظامی مرموز C-17 ایالات متحده به سمت پایگاه هوایی Bagram افغانستان از دوحه ، قطر پرواز کرده است ، حمل وسایل نقلیه نظامی ، تجهیزات و مقامات ارشد از جمله مدیر CIA EXTY مدیر مایکل الیس.
در همان گزارش ، مطبوعات Khaama حتی ادعا كردند كه طالبان پایگاه هوایی باگرام را به آمریکایی ها تحویل داده اند ، كه ترامپ ابراز علاقه به بازپس گیری در طول انتخابات ریاست جمهوری خود داشت.
در کنار این ، تأیید شده است که ایالات متحده 10 میلیون دلار فضل برای رهبران طالبان ، از جمله سیرج الدین حقانی ، وزیر فعلی دولت طالبان را حذف کرده است.
به نوبه خود نشانه هایی را اضافه کنید که افزایش پراکنده سفارت سابق ایالات متحده در کابل در حال انجام است و شما نمی توانید به فکر این فکر کنید که چیز قابل توجهی از بین می رود.
به خوبی شناخته شده است که ترامپ همیشه از این واقعیت که در عجله خود برای ترک افغانستان ، ایالات متحده مجبور شد حدود 7 میلیارد دلار تجهیزات نظامی از جمله هواپیما ، مهمات هوایی ، وسایل نقلیه نظامی ، سلاح ، تجهیزات ارتباطات و سایر مواد را پشت سر بگذارد ، مجبور شود.
اینکه ترامپ دوست دارد آن را برگرداند ، نه تنها به این دلیل که ارزش چند دلار دارد بلکه برای جلوگیری از ناراحتی بیشتر حاکمان واقعی طالبان که بارها و بارها کیت ایالات متحده را در جشن های به اصطلاح روز پیروزی خود به نمایش می گذارند ، هر سال از زمان تصرف آن جلوگیری می کنند.
اما همه اینها توضیح در مورد تعامل ایالات متحده با طالبان را توضیح نمی دهد و به این نتیجه می رسد که چیز دیگری دوباره در پشت انگیزه های دولت ترامپ نهفته است.
اولین چیزی که باید در اینجا تشخیص دهیم این است که انگیزه های آمریکا – مانند بسیاری از اشغالگران تاریخی دیگر افغانستان – هرگز توسط نوعدوستی یا نگرانی مردم افغانستان رانده نشده است.
بیشتر بخوانید: خشم به عنوان کار “فرش قرمز” را برای دیدار مخفی با وزیر ارشد اسرائیل دور می کند
تعداد کمی از افراد خارجی افغانستان را بهتر از همکار روزنامه نگار کانادایی من ، کتی گانون ، یک خبرنگار طولانی برای آسوشیتدپرس (AP) در کشور و همسایگان پاکستان می شناسند.
دانش گانون از همه چیز افغانستان دائره المعارف است و تقریباً همیشه به ناخن روی سر برخورد می کند. دلایل بیشتر توجه به مشاهدات اخیر وی در خبرنامه Substack خود مبنی بر اینکه اگر ایالات متحده به افغانستان بازگردد ، “این به این دلیل خواهد بود که رئیس جمهور دونالد ترامپ می بیند که پول از منابع کشور ساخته می شود.”
که من را به چین باز می گرداند ، که همانطور که گنون به درستی خاطرنشان می کند ، از نظر دیپلماتیک قبلاً پاهای خود را در زیر میز کشور قرار داده و به همان منابع بسیار دلخوری دولت ترامپ می پردازد.
به طور خلاصه ، تیم ترامپ سهام خود را در افغانستان می خواهد 4 تریلیون دلار از مواد معدنی نادر و بحرانی تخمین زده شود که تا حد زیادی دست نخورده باقی مانده است ، و در انجام این کار برای خنثی کردن جاه طلبی های چین ، که در حال حاضر در افغانستان مجانی آزاد دارند.
در حالی که پکن هرگونه حضور نظامی در کشور را انکار کرده و دولت طالبان را به رسمیت نمی شناسد ، به خوبی شناخته شده است که شرکت های چینی چندین امضا کرده اند تجارت با گروه حاکم سروکار دارد.
اینها از پروژه های زیرساختی گرفته تا سرمایه گذاری منابع ، که به استخراج نفت و مواد معدنی ، از جمله عناصر نادر زمین مانند لیتیوم تبدیل می شوند ، متغیر است.
در یادداشت پنتاگون در سال 2010 ، که پتانسیل معدنی افغانستان را مورد بررسی قرار داد ، تخمین زده می شود که لیتیوم به راحتی بیش از 1 دلار ارزش دارد و این گزارش را وادار به دوبله آن را “عربستان سعودی لیتیوم” می کند.
به همین ترتیب ، طبق ابتکار جهانی مبتنی بر ژنو در برابر فراملی جنایت: “سایر منابع معدنی افغانستان از پتانسیل های فوق العاده دست نخورده برخوردار است. این کشور در حدود 2.2 میلیارد تن سنگ معدن آهن ، 60 میلیون تن مس ، 183 میلیون تن آلومینیوم و ذخایر وسیع از عناصر نادر زمین مانند لانتانوم ، سسیم و نیدیمیوم قرار دارد.”
در حال حاضر در دنیایی که از یک جنگ تجاری رو به رشد بین ایالات متحده و چین روبرو شده است ، دسترسی به چنین مواد معدنی فوریت جدیدی را به همراه داشته و موضوع امنیت ملی است.
بیشتر بخوانید: آناس ساروار خواستار صحبت کردن در حالی که سیاستمداران کارگر اسکاتلند با اتهامات جنایی روبرو هستند
این بدان معناست که این مسابقه برای کنترل کنترل زنجیره های تأمین مواد معدنی بحرانی ادامه دارد و چین در حال حاضر از بلوک ها خارج شده است ، به این معنی که افغانستان به یکی از تئاترهای مهم تبدیل می شود که این مسابقه در آن بازی می شود.
این امر بیش از حد بیشتر توضیح می دهد که تماس با ما در تماس با طالبان ، آزاد کردن زندانیان ، برداشتن فضیلت ، پروازهای احتیاطی به پایگاه هوایی باگرام و تازه شدن سفارت سابق که به آن اجازه می دهد به 17 سفارت دیگری که در حال حاضر در افغانستان باز می شوند ، از جمله چین ، روسیه و ژاپن به آن بپیوندند.
همچنین یک بار دیگر به آمریکا جایگاهی در پایگاه هوایی باگرام می دهد و اهرم استراتژیک خود را با ایران افزایش می دهد ، کشوری که دقیقاً با بهترین شرایط با طالبان نیست. اما مهمتر از همه این فقط یک فصل دیگر در نبرد جهانی برای آن منابع است که برای هر یک از بزرگترین اقتصادهای جهان در ایالات متحده و چین بسیار حیاتی است.
هرکسی که حتی دانش صعودی از تاریخ منطقه داشته باشد می فهمد که افغانستان همیشه در پویایی ژئوپلیتیکی و استراتژیک آسیا موضع اصلی داشته است.
در طول آن زمان ، این افراد معمولی افغانستان بوده اند که “بازی عالی” را که توسط رقبای امپریالیستی ، متعصبان مذهبی و کسانی که علاقه مند به غارت منابع طبیعی کشور خود هستند ، در کشورشان انجام داده اند.
همانطور که گانون به درستی می گوید ، خواه تحت ریاست جمهوری جو بایدن ، باراک اوباما یا جورج بوش ، درگیری واشنگتن در افغانستان هرگز در مورد افغان ها نبوده است.
با ترامپ هیچ فرقی نخواهد کرد زیرا او هیچ محدودیتی ندارد ، حتی اگر این بدان معناست که ایالات متحده از انواع خود به افغانستان بازگردد و به طرز ناامیدی به دنبال بیرون کشیدن خود باشد.