برای Slatest ثبت نام کنید برای به دست آوردن روشنگری ترین تحلیل ، انتقاد و مشاوره در آنجا ، روزانه به صندوق ورودی خود تحویل داده می شود.
رئیس جمهور دونالد ترامپ با خرد کردن رویاهای خود در مورد برنده شدن در یک جایزه نوبل برای پایان دادن به جنگ در اوکراین ، اکنون با ایجاد معامله ای که متوقف می شود ، پیگیری ایران از سلاح هسته ای را متوقف می کند ، دیدگاه های خود را در تاریخ به همان اندازه بزرگ تنظیم می کند. او به احتمال زیاد این Reverie را به همان اندازه خارق العاده می یابد.
اول ، این واقعیت ناخوشایند وجود دارد که در دوره اول خود ، ترامپ توافق نامه ای را که دقیقاً چنین معامله ای را انجام داد ، گرفت. به دلیل تنها این معامله توسط سلف و موضوع دلهره او ، باراک اوباما مذاکره شده بود. در هفت سال پس از خرابکاری ، رهبران تهران برنامه هسته ای خود را احیا کردند و اکنون هستند نزدیکتر از همیشه برای ساختن یک بمب واقعی. از جمله موارد دیگر ، این امر بعید است که آنها با یک معامله موافقت کنند بیشتر محدود کننده از اوباما – یا اینکه ترامپ و همراهان معامله ای را که گیره های سبک تری را بر اهداف و توانایی های جمهوری اسلامی می گذارد ، بلع می کند.
دوم ، حتی ترک تاریخ ، شرایطی که ترامپ و همراهان او می گویند که آنها در یک قرارداد هسته ای جدید قرار می گیرند ، این همه را برای آخوندهای تهران غیرممکن می کند. مانع اصلی اصرار ترامپ بر ایران است “برچیدن کل“از هر جنبه ای از برنامه هسته ای خود ، از جمله امکانات غنی سازی اورانیوم آن. تصور کردن هر پاداش که ایرانیان را مجبور به پیشبرد آن می کند ، دشوار است.
در مرحله اول مذاکرات هسته ای اصلی ایران ، اوباما و شرکای مذاکره کننده P5+1 وی (چین ، فرانسه ، آلمان ، روسیه و انگلستان) بر ممنوعیت غنی سازی اصرار داشتند. اما آنها به زودی فهمیدند که پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای– در سال 1970 ، تصویب شده توسط سازمان ملل متحد ، و توسط 190 کشور (از جمله ایران) امضا شد – صریح به امضا کنندگان اجازه می دهد تا اورانیوم را به میزان خلوص 3 درصد غنی سازند. به اندازه کافی برای تولید برق. مقامات آمریکایی و اتحاد جماهیر شوروی که نیم قرن پیش NPT را تهیه کردند ، سایر کشورها را فریب دادند تا نه تنها با اجازه دادن به آنها برای مهار انرژی هسته ای بلکه توسط کمک کننده آنها برای انجام این کار ؛ پیمان تضمین شده آنها به عنوان بخشی از برنامه ای به نام “اتم برای صلح” ، آنها فناوری لازم را به آنها می دهند.
اورانیوم غنی شده به 3 درصد مسیری طولانی از سطح تقریباً 90 درصد مورد نیاز برای موارد درجه سلاح است. اما این فناوری یکسان است و قدم به 90 درصد از 60 درصددر حال حاضر سطح ایران – جزئی است.
این همیشه یک حفره در NPT بوده است. یک کشور می تواند وارد سیستم شود ، در حالی که در محدوده پیمان می ماند ، شروع به غنی سازی اورانیوم کند ، و سپس یک روز ناگهان از آن محدودیت ها فراتر رفته و خود را به عنوان یک سلاح های هسته ای اعلام می کند.
با این حال ، نمایندگان ایران در مذاکرات دوران اوباما استدلال کردند که نباید آنها را انکار کرد حق این پیمان بین المللی تقریباً به هر کشور دیگری روی زمین اعطا شده است. علاوه بر این ، یک ضمیمه به NPT – که ایران نیز امضا کرده بود – برای تأیید رعایت محدودیت های پیمان ، بازرسان بین المللی را به وی باز کرد. این استدلال بسیار قانع کننده بود-و معامله دوران اوباما بازرسی ها را محکم کرد. (اولین وزیر دفاع ترامپ ، ژنرال بازنشسته جیمز ماتیس ، در اوایل دوره خود شهادت داد که بندهای تأیید این معامله ، که به گفته وی سه بار خوانده است ، “قوی. “)
معاون رئیس جمهور جی دی ونس اخیراً گفته است که تنها کشورهایی که اکنون اورانیوم را غنی می کنند ، کشورهایی هستند که دارای سلاح هسته ای هستند. اگر این واقعیت داشته باشد ، این یک استدلال قانع کننده خواهد بود که پیمانی که ایرانیان را از سلاح های هسته ای منع می کند ، باید آنها را از غنی سازی منع کند – اما این درست نیست. پنج کشور دیگر در اختیار داشتن هیچ سلاح هسته ای – آرژانتین ، برزیل ، آلمان ، ژاپن و هلند – برای غنی سازی اورانیوم وجود دارد. به عبارت دیگر ، برنامه ایران – به ویژه برنامه ای که سطح غنی سازی آن با توافق کنترل اسلحه محدود است – هیچ چیزی در مورد قصد آن نیست.
خوب خواهد بود اگر مقامات ارشد آمریكا با مشاوران خبره – یا حتی با گوگل مشورت كنند – قبل از صحبت در ملاء عام در مورد یك موضوع صحبت كنند.
البته ترامپ الگویی برای کسانی است که قبل از Yammering هیچگونه تعهدی برای بررسی واقعیت ندارند. در مورد این مسئله ، ترامپ گفت خوب است اگر ایران از اورانیوم برای انرژی الکتریکی استفاده کند تا زمانی که از آن برای ساخت سلاح های هسته ای استفاده نکند-ناچیز یا شاید نمی داند که NPT و توافق هسته ای ایران در دوره اوباما دقیقاً این تمایز را فراهم می کنند. او همچنین گفت که دوست دارد اقتصادی را بلند کند تحریم در برابر ایران ، به مردم خود اجازه می دهد تا در ازای برچیدن برنامه های هسته ای خود ، زندگی بهتر و ثروتمندتری را پشت سر بگذارند – دوباره نادیده گرفتن ، یا شاید دقیقاً نمی دانند که این جوهر معامله اوباما است.
شایان ذکر است که بنیامین نتانیاهو درباره این همه فکر می کند. نخست وزیر اسرائیل در متقاعد کردن ترامپ ، در سال 2018 ، برای اولین بار توافق هسته ای ایران نقش مهمی داشت. بسیاری از افسران نظامی و امنیتی اسرائیل از معامله اوباما حمایت کردند، برخی در ملاء عام ، برخی دیگر بی سر و صدا ، خاطرنشان می کنند که حداقل بهتر از هیچ معامله ای نبود. برخی از این افسران در آن زمان فکر می کردند – من نمی دانم که آیا آنها دانستن– این نتانیاهو نه چندان به بخش محدود کردن هسته های ایران بلکه به بخش هایی که تحریم ها را برطرف می کند ، اعتراض کرد و به این ترتیب به ایران اجازه می داد تا اقتصاد جهانی را مجدداً مجدداً مجدداً در دیپلماسی مشروع خاورمیانه مجدداً مجدداً انجام دهد. ترامپ ، پس از آخرین وارونگی خود ، چشم اندازهای دوم را به عنوان یک مثبت توسعه
ترامپ امیدوار است در اواخر این ماه پس از اولین بازدید از عربستان سعودی ، با رئیس جمهور ایران مسعود پشکیان صحبت کند. پشکیان ، معتدل مطابق با استانداردهای کشورش ، از بازگرداندن روابط با غرب حمایت کرده است ، حتی اگر این به معنای بلند کردن تحریم ها باشد ، برخی از نسخه های توافق هسته ای را از سر می گیرد. این امکان وجود دارد که دو رئیس جمهور بتوانند امضا کنند بیان اصول راهنمایی مذاکرات هسته ای جدید.
اما این جزئیات مهم است. دو سال به ایران و کشورهای P5+1 طول کشید تا جزئیات توافق نامه 159 صفحه ای را مورد بررسی قرار دهد. برنامه جامع عمل مشترک، در سال 2015 امضا شده و تصویب شده توسط سازمان ملل متحد. در این حالت ، او نمی داند – یا فکر می کند که او باید بداند – طرح های گسترده ای از آنچه باعث می شود یک معامله جدید برای همه طرف قابل قبول باشد. و تا آنجا همه.