داستان: صدای خاموش
در کوچههای تنگ و باریک محلهی فقیرنشین شهری کوچک، کودکی به نام "امین" زندگی میکرد. امین، مانند بسیاری از همسنوسالانش، در دنیایی از فقر و محرومیت بزرگ میشد. اما چیزی که او را از دیگران متمایز میکرد، عشق او به کلمات بود. او هر شب، زیر نور چراغ نفتی که از پنجرهی همسایهشان به داخل میتابید، کتابهای دستدوم و کهنهای را که از خرابههای کتابفروشی قدیمی پیدا کرده بود، مطالعه میکرد.
امین عاشق شعر بود، اما نه هر شعری. او شعرهایی را میخواند که از درد و رنج انسانها میگفتند، از نابرابریها و بیعدالتیهایی که دنیا را فرا گرفته بود. یکی از شعرهای موردعلاقهاش، شعری از لنگستون هیوز به نام "من هم" بود. این شعر به او یادآوری میکرد که حتی اگر امروز نادیده گرفته شدهاست، فردا روزی خواهد رسید که صدای او شنیده میشود.
"من هم آمریکا هستم."
این جملهی ساده ولی عمیق، در ذهن امین تکرار میشد. او میدانست که حتی اگر امروز در حاشیهی جامعه قرار گرفتهاست، فردا میتواند بخشی از تغییر باشد. امین شروع به نوشتن کرد. او اشعاری سرود که از درد مردمش میگفت، از کوچههای خاکگرفتهی محلهاش، از کودکانی که هرگز فرصت درس خواندن پیدا نکردند، و از زنانی که زیر بار کار سخت و بیحقوقی خم شده بودند.
اما نوشتن تنها کافی نبود. امین میخواست صدای خود را به گوش همه برساند. او شروع به جمعآوری دوستانش کرد. آنها دور هم مینشستند و اشعارش را میخواندند. کمکم، گروهی کوچک از جوانان شکل گرفت که باور داشتند تغییر ممکن است. آنها در کوچهها و میدانهای شهر شعرخوانی میکردند، و مردم، هرچند کمکم، به آنها گوش میدادند.
یکی از شبها، امین شعری خواند که از زندگی سخت کارگران معدن میگفت. او از کسانی نوشت که در تاریکی معدنها جان میباختند تا دیگران در نور زندگی کنند. این شعر آنقدر قوی بود که حتی پلیسهایی که برای متفرق کردن جمعیت آمده بودند، برای لحظهای ایستادند و گوش دادند. این لحظه، شروع تغییر بود.
لنگستون هیوز، شاعری که امین را الهام بخشیده بود، در شعرهایش از زندگی سیاهپوستان آمریکا میگفت. او با استفاده از زبانی ساده و صمیمی، درد و رنج جامعهی خود را به تصویر میکشید. هیوز از جنبش رنسانس هارلم بود، جنبشی که در آن هنرمندان و نویسندگان سیاهپوست، هویت و فرهنگ خود را جشن گرفتند و علیه تبعیض نژادی ایستادند. شعر "من هم" یکی از معروفترین آثار اوست که در آن به سادگی ولی با قدرت، حق برابر سیاهپوستان را در جامعهی آمریکا مطالبه میکند.
امین نیز مانند هیوز، با شعرهایش سعی کرد تا جامعهی خود را بیدار کند. او میدانست که تغییر شاید دیر اتفاق بیفتد، اما مطمئن بود که هر صدای کوچکی، بخشی از این تغییر خواهد بود.
با ما در مرشدی همراه شوید
تصویر بالا تزئینی است.