در 9 آوریل ، موسسه واشنگتن یک مجمع سیاست مجازی دو قسمتی برگزار کرد که Soner Cagaptay و Assaf Orion در پانل دوم حضور داشتند. Cagaptay همکار ارشد خانواده Beyer ، مدیر برنامه تحقیقاتی ترکیه و نویسنده مقاله اخیر آن است “ایجاد حرکت در روابط ایالات متحده و ترکیه. ” اوریون ، همکار بین المللی Rueven ، عضو ارشد پژوهشگر در موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل و رئیس سابق بخش برنامه ریزی استراتژیک IDF است. خلاصه ای از پانل اول را با مایا gebeily بخوانیدبشر
https://www.youtube.com/watch؟v=6ds1cgdue_o
یک مقام سابق نظامی اسرائیل و یک متخصص ترکیه در مورد آنچه هر دولت از سوریه می خواهد ، بحث می کند که چگونه می توانند به نقاط ضعف اصطکاک خود بپردازند ، و دولت ترامپ برای واسطه گری این روند چه کاری می تواند انجام دهد.
سونر کاگپتای
در حالت ایده آل ، ترکیه و اسرائیل باید مزایای استراتژیک را که به یکدیگر ارائه می دهند ، بشناسند. برای مثال ، اسرائیل حزب الله را به طور قابل توجهی تضعیف کرده است ، یکی از گروه های کلیدی که محافظت از گارد مانند از رژیم بشار اسد را در طول جنگ داخلی فراهم کرده است. سال گذشته ، با حضور حزب الله در لبنان ، آنکارا از حمایت کم گروه از اسد برای بازگشت به حیات تحریر الشام (HTS) در سرنگونی وی استفاده کرد. به نوبه خود ، اسرائیل در حال از بین بردن فواید بیرون زدگی ایران از سوریه است ، که به تسلط بر تسلط تهران در جبهه شمالی اسرائیل برای ده ها سال پایان یافته است.
با این حال ، ترکیه و اسرائیل همچنین دیدگاههای متفاوتی برای آینده سوریه دارند که ناشی از منافع ملی و نگرانی های امنیتی آنها است. در سالهای اخیر ، نهادهایی مانند دولت اسلامی و واحدهای دفاعی مردم کرد (YPG) از عدم تمرکز سوریه استفاده کرده اند ، که آنکارا آن را تهدیدی می داند. علاوه بر این ، ترکیه هنوز هم میزبان حدود چهار میلیون پناهنده سوری است، جفشار مجدد داخلی احزاب ضد مهاجرت و ناسیونالیستی. اگر سوریه شروع به تثبیت تحت دولت جدید کند ، ممکن است برخی از این پناهندگان به خانه برگردند.
در کوتاه مدت ، آنکارا می خواهد HTS را دوباره متمرکز کند و وضعیت امنیتی را بهبود بخشد. در دراز مدت ، مقامات ترکیه می خواهند سوریه را از مشکل ساز ترین همسایه خود به یک متحد منطقه ای بکشند. با این حال ، اسرائیل به HTS اعتماد ندارد و از تماشای کشور به سرعت در مرکزیت این گروه مجدداً تمرکز دارد. از این رو ، این یک اتحاد طولانی مدت سوریه و ترکیه را یک نگرانی می داند.
ایالات متحده می تواند نقش مهمی در ایجاد این اختلافات ایفا کند ، به ویژه اگر رئیس جمهور ترامپ از گزارش خود با نخست وزیر بینینامین نتانیاهو و رئیس جمهور رجب طیب اردوغان استفاده کند تا گفتگو و حتی بازداشت را تسهیل کند. اسرائیل و ترکیه تاکنون موفق به جلوگیری از رویارویی نظامی شده اند ، اما با این وجود تنش ها می توانند بر روی سوریه سوار شوند. برای ترویج Detente ، دولت ترامپ باید هر دو دولت را به دنبال گفتگو و دکوراسیون ترغیب کند ، و خاطرنشان کرد که ایالات متحده باید بر منافع استراتژیک گسترده تری مانند چین و رقابت جهانی قدرت تمرکز کند. یک نتیجه مناسب می تواند یک ترتیب مذاکره شده باشد که در آن یک دولت متمرکز در دمشق به اسرائیل اجازه می دهد تا در صورت لزوم تهدیدهای خاص در سوریه را با هماهنگی با ترکیه و ایالات متحده خنثی کند.
دیپلماسی موفق همچنین به اسرائیل بستگی دارد که ترکیه را با ایران درگیر نمی کند. علیرغم لفاظی های آتشین آنکارا نسبت به بیت المقدس در طول جنگ غزه ، اردوغان مراقب بوده است که روابط دو جانبه را قطع نکند. او از این واقعیت قدردانی می کند که ترکیه را نمی توان به عنوان یک بازیکن جدی منطقه ای یا جهانی در نظر گرفت ، مگر اینکه با همه طرف درگیر شود. او همچنین می فهمد که ایجاد روابط محکم با ترامپ تا حدودی در رابطه با روابط مثبت با اسرائیل.
به این معنا ، اردوغان را باید از طریق دو لنز مشاهده کرد: به عنوان یک پوپولیست و واقع گرایانه. پوپولیستی او ، غالباً ضد لفاظی ضد اسرائیل ، نگرانی های داخلی مانند دلجویی از پایگاه محافظه کار ، برطرف کردن اقتصاد مبارز و مبارزه با جنگ های فرهنگ ترکیه را جلب می کند. با این حال طرف واقع گرایانه او درس آموخته شده از ماوی مارمارا حادثه Flotilla در سال 2010: هرگز با اسرائیل ارتباط برقرار نکنید. از این رو ، اردوغان واقع گرایانه موافقت خود را با مکانیسم های اولیه دکوراسیون در سوریه موافقت کرده است.
تثبیت سوریه همچنین در خدمت علاقه متقابل اسرائیل و ترکیه برای جلوگیری از بازگشت ایران – یک هدف مهم استراتژیک ایالات متحده است. بر این اساس ، رئیس جمهور ترامپ باید جلسه ای بین نتانیاهو و اردوغان را برای تقویت همکاری و قرار دادن آنها به عنوان همسایگان منطقه ای واقعاً مسئول تقویت امنیت یکدیگر تسهیل کند.
اگرچه HTS یک مشتری مستقیم ترکیه نیست ، آنکارا تأثیر خود را بر این گروه تأثیر می گذارد ، و دمشق می داند که دستیابی به مشروعیت بین المللی و تسکین تحریم ها به واسطه ترکیه نیاز دارد. ترامپ و اردوغان باید از این هویج های قدرتمند به صورت استراتژیک استفاده کنند. مقامات همچنین باید با دقت در نظر بگیرند که چگونه کردها ، دروز و سایر گروه های اقلیت در یک دولت متمرکز سوریه ادغام می شوند. یک رویکرد هوشمندانه به این جوامع مشارکت سیاسی می دهد ، از جمله حق ایستادن در انتخابات.
هنگامی که ترامپ دوباره با اردوغان دیدار می کند ، آنها باید بر فشار دادن دولت جدید در دمشق تمرکز کنند تا مراحل زیر را بردارند:
- اطمینان حاصل کنید که سوریه دیگر هرگز منبع تهدیدهای جهادی برای ایالات متحده یا متحدین آن از جمله اسرائیل نخواهد بود
- کلیه قابلیت های مربوط به سلاح های شیمیایی و سایر سلاح های کشتار جمعی را از بین ببرید
- شامل جناح های اقلیت و زنان در حاکمیت
- روابط با کشورهای همسایه را عادی کنید
در مورد دوم ، ترکیه حتی می تواند شناخت دیپلماتیک سوریه از اسرائیل را تسهیل کند. اگرچه این یک کار بلند خواهد بود که نیاز به مذاکرات حساس در مورد مناطق دکوراسیون و حوزه های نفوذ دارد ، اما به رسمیت شناختن رسمی از دمشق یک گام بزرگ دیگر در جهت بهبود امنیت اسرائیل و ایستادن در خاورمیانه خواهد بود.
اریون
اسرائیل و ترکیه به سوریه متفاوت نگاه می کنند و مهمترین هدف جلوگیری از درگیری های احتمالی منافع آنها درگیری با نظامیان است. بنابراین مقامات باید روشهای تراز بهتر منافع خود را کشف کنند.
سیاست فعلی اسرائیل از سه عنصر گاه متناقض ناشی می شود: تهدیدات امنیتی درک شده ، تروما پس از اکتبر 7 و یک حس تازه از قدرت و فرصت عالی در منطقه. در اولین نکته ، اسرائیل می خواهد از تهدیدهای آینده در مرز و عمیق تر در داخل سوریه جلوگیری کند (به عنوان مثال ، تهدیدهای هوایی ، فعالیت شبه نظامیان پراکسی). در تلاش برای تصمیم گیری در مورد چه تمهیداتی به نفع خود و چه نوع همسایگان می خواهند ، منSRAEL تمایل دارد ترکیه و HTS را با ایران و “محور مقاومت” مقایسه کند ، که اساساً تجربه گذشته خود را “کپی” کرده و سعی در جلوگیری از بروز مجدد این تهدیدها دارد.
اسرائیل می تواند با یک دولت متمرکز سوریه زندگی کند اما نتیجه آن را در کارتهای فعلی نمی بیند. از طرف دیگر ، مایل به همکاری با یک دولت ضعیف تر با ایجاد “حوزه های نگرانی امنیتی” است. اسرائیل به معنای سیاسی به دنبال “حوزه نفوذ” نیست، از آنجا که علاقه خود به (و درک) سیاست سوریه کم است.
در هر صورت ، ارتباطات برای جلوگیری از تهدیدها و همکاری مشترک برای از بین بردن آنها در هنگام بروز ، مهم است. به همین منظور ، اسرائیل می تواند بر روی درک عملکردی با دولت سوریه و ترکیه کار کند تا آنها بتوانند به طور جمعی با حزب الله و ایران مقابله کنند. این درک ها باید شامل قوانین واضح رفتار و کانال های ارتباطیبشر
چارچوب های جدید نیز برای تنظیمات امنیتی در جولان مورد نیاز است. توافق نامه سال 1974 تحت الگوی جنگ سرد ساخته شد و به دنبال جلوگیری از جنگ به سبک 1973 بین ارتش های ایستاده بود. اکنون همه چیز متفاوت است ، از سیستم های نظارت تا دامنه ، عمق ، سلاح و نیرو.
علاوه بر اجتناب از اظهارات التهابی نسبت به یکدیگر ، اسرائیل ، ترکیه و دولت شارا باید در سطح تاکتیکی دکوراسیون را دنبال کنند. در اینجا مجدداً ، گفت و گو مهم است ، به ویژه در زمینه های مورد علاقه متقابل مانند خلاص شدن از شر سلاح های شیمیایی ، نظارت بر فعالیت روسیه ، جلوگیری از نفوذ ایرانی و مهار قاچاق سلاح های حزب الله. همه این تلاشها آسانتر از رسیدن به تراز در سطح استراتژیک خواهد بود.
در حال حاضر ، نیروهای دفاعی اسرائیل از تلاش های مداوم خود علیه حماس و ایران تحت فشار زیادی قرار می گیرند. درگیر شدن ترکیه و سوریه می تواند به اسرائیل کمک کند تا از افزایش این بار ، از جمله سایر علایق ، جلوگیری کند. بر این اساس ، آنکارا و بیت المقدس باید گرد هم بیایند و راهی برای حل و فصل مسائل قابل دسترسی تر پیدا کنند ، و با اصطکاک تاکتیکی بالقوه و بدتر شدن در حوزه هوای حساس شروع می شوند. بعداً ، آنها می توانند به سمت آرزوهای طولانی مدت و استراتژیک حرکت کنند.