اگر جوایزی برای داستانهای سیاسی وجود داشت، داستان اخیر «رد ویزا» در مورد خواجه محمد آصف، وزیر دفاع پاکستان و سپهبد عاصم مالک، رئیس آیاسآی، به راحتی برنده میشد. برخی از رسانه های هندی و افغانستانی مدعی شدند که دولت طالبان درخواست های متعدد ویزا از مقامات عالی پاکستان را رد کرده است، ادعایی که کاملاً نادرست است. حتی یک درخواست ویزا هم انجام نشد. کل داستان یک تکه اطلاعات نادرست ناب است که برای سرفصل ها طراحی شده است تا حقیقت.
این نوعی از روایت است که به جای شواهد، با تکرار رشد می کند. این داستان تقریباً به طور همزمان در محافل هندی و افغانی ظاهر شد، نشانه ای از این که این فقط یک روزنامه نگاری بد نبود. هماهنگی بود نیت واضح بود: نشان دادن پاکستان به عنوان کشوری که از نظر دیپلماتیک به حاشیه رانده شده، تحقیر شده یا مستاصل از تعامل با طالبان است. با این حال، در واقع، اسلام آباد چنین رویکردی، درخواستی، و چنین جلسه ای را برنامه ریزی نکرده بود.
این اولین بار نیست که از رسانه های منطقه به عنوان سلاح استفاده می شود. داستان “انکار ویزا” در یک الگوی آشنا قرار می گیرد: اطلاعات نادرست که هدف آن از بین بردن اعتبار، ایجاد سردرگمی و ایجاد سر و صدای دیپلماتیک است. این یک تاکتیک ارزان است، اما در محیطی که بسیاری از سرفصل ها سریعتر از تأیید آنها مصرف می شوند، مؤثر است.
موضع پاکستان روشن است: به دنبال صلح، ثبات و همکاری در منطقه است. در حالی که دیگران مشغول داستان نویسی هستند، اسلام آباد بر مسائل واقعی متمرکز است: مدیریت مرز، مبارزه با تروریسم، و هماهنگی بشردوستانه. اما اینها داستان های پر زرق و برق نیستند. آنطور که یک «رسوایی ویزا» انجام میدهد، کلیک نمیکنند.
البته طعنه آمیز این است که درخواست ویزا در واقع از طرف مقابل بوده است. منابع در اسلام آباد بی سر و صدا اشاره می کنند که مقامات کابل به دنبال ملاقات در پاکستان بوده اند، نه برعکس. با این حال، این واقعیت به گزارش های ساختگی وارد نشد، زیرا حقیقت هدف تبلیغات نیست.
این «پیچ» کمتر در مورد دیپلماسی پاکستان و به مراتب بیشتر از ناامیدی در محافل خاص به ما می گوید. برای برخی از رسانه های هندی و افغانستانی، پیشبرد روایت های ضد پاکستانی به یک واکنش سرمقاله تبدیل شده است. وقتی داستان های مشروع خشک می شود، داستان های جدیدی ابداع می کنند. زمانبندی نیز تصادفی نیست. این مصادف است با اصطکاک فزاینده در مرز پاکستان و افغانستان، جایی که مقامات افغان اخیرا با شکست مواجه شده اند. ایجاد یک درام دیپلماتیک جعلی به عنوان منحرف کردن حواس از شرمساری های داخلی آنها عمل می کند.
همچنین یک جریان پنهان استراتژیک در اینجا وجود دارد. به نظر می رسد هند و طالبان، دو طرف با گرمای تاریخی کمی، زمینه مشترک موقتی را در تضعیف وجهه پاکستان پیدا کرده اند. هر دو به طرق مختلف با انزوا روبرو هستند: هند برای به دست آوردن کشش دیپلماتیک در افغانستان پس از خروج ایالات متحده تلاش کرده است، در حالی که طالبان برای مشروعیت در میان اختلافات داخلی و بدبینی جهانی مبارزه می کنند. یک فشار تبلیغاتی مشترک علیه پاکستان هم آرامش روانی و هم فایده سیاسی را ارائه می دهد.
تصادفی نیست که این نوع داستانهای جعلی اغلب زمانی ظاهر میشوند که پاکستان موضعی قاطع در مورد کنترل مرزها یا سیاستهای بازگشت به کشور اتخاذ میکند. هر بار که اسلام آباد بر حق خود برای تنظیم حرکت فرامرزی یا مقابله با پناهگاه های شبه نظامیان تاکید می کند، شخصی در جایی تصمیم می گیرد که یک بحران ابداع شده را “نشت” کند. این یک چرخه قابل پیش بینی است: تنش، گزارش نادرست، انکار، سپس سکوت تا ساختگی بعدی.
اما اطلاعات غلط بی ضرر نیست. ادراکات را شکل می دهد، تعصبات را سخت می کند و دیپلماسی را پیچیده می کند. هنگامی که یک داستان جعلی منتشر می شود، شفاف سازی های رسمی به ندرت به این سرعت یا دور سفر می کنند. این آسیب واقعی است، نه در آنچه گفته می شود، بلکه در آنچه می چسبد.
این قسمت همچنین نشان میدهد که اکوسیستمهای رسانهای منطقهای تا چه اندازه در برابر دستکاری آسیبپذیر هستند. اتاقهای خبر تحت فشار مالی اغلب به «نکات» رسانههای اجتماعی یا «منابع» نامتخصصی که به مراکز هماهنگ اطلاعات نادرست بازمیگردد، متکی هستند. زمانی که ویراستاران متوجه میشوند که داستانهای داستانی را منتشر کردهاند، آسیب از قبل وارد شده است.
زمان آن فرا رسیده است که نام این تاکتیک ها را همان گونه که هستند آغاز کنیم: عملیات روانی که به شکل روزنامه نگاری در می آیند. هدف فقط شرمسار کردن پاکستان نیست، بلکه تزریق سردرگمی به یک منطقه از قبل ناآرام است. وقتی کشورها از روایت های رسانه ای به عنوان سلاح های نیابتی استفاده می کنند، همه به ویژه اعتماد عمومی را از دست می دهند.
پاکستان، به نوبه خود، به نظر می رسد که نگران نیست. مقامات این گزارش ها را بی اساس دانسته و تاکید کرده اند که هیچ درخواست ویزا برای رژیم طالبان صورت نگرفته است. تمرکز دولت بر تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل است، نه نمایش شایعه محور.
این داستان مانند ده ها قبل از آن محو خواهد شد. اما درس مهمی در مورد اعتبار به جا می گذارد. ملت ها با اخبار جعلی شهرت خود را از دست نمی دهند. آنها آن را با شکست در به چالش کشیدن آن از دست می دهند. و از این نظر، رد سریع پاکستان اهمیت دارد. حقیقت همیشه در مسابقه پیروز نمی شود، اما آن را تمام می کند.
توصیه ها
- تقویت اتحادهای راستیآزمایی میان رسانههای جنوب آسیا برای مقابله با اطلاعات نادرست هماهنگ.
- درخواست گزارش مبتنی بر شواهد از رسانه هایی که ادعاهای تایید نشده را منتشر می کنند.
- قبل از اینکه داستان های نادرست مورد توجه قرار گیرند، فعالانه از طریق اظهارات رسمی به موقع شرکت کنید.
- قبل از اشتراکگذاری، به مخاطبان آموزش دهید که تاکتیکهای تبلیغاتی را شناسایی کرده و منابع را تأیید کنند.