تهران – در آخرین روزهای آوریل ، به عنوان عمان آماده میزبانی دور سوم مذاکرات هسته ای غیرمستقیم بین ایران و ایالات متحده ، واشنگتن پست مقاله ای را با عنوان “نخبگان ایران به عنوان سنبله های اقتصادی” حمایت می کند که از مذاکرات هسته ای می رود “، که به طور غیرقانونی که Tehran وارد می شود ، به دلیل اینکه توران به مذاکرات هسته ای وارد می شود” به دلیل این که از این روایت هسته ای است. “
این قطعه با تألیف سوزانا جورج و نیلو تبریز ، روایتی خسته را بازیافت می کند: ایران “با تحریم ها” ، که تحت فشار اقتصادی لرزان است ، مجبور به مذاکره با واشنگتن از ناامیدی است.
اما لایه های این تروپ رسانه ای غربی را برگردانید و خواهید دید که چگونه این مقاله به نخ ناامیدی می چرخد و به “تحلیلگران” سایه دار و یک قطعه سرپوشیده از رسانه های ایرانی تکیه می دهد ، فقط برای سقوط مانند یک خانه کارت.
ایران به دور از یک متقاضی ضعیف ، به این مذاکرات با شعور یک مادربزرگ شطرنج نزدیک شد – و این ایالات متحده بود ، نه ایران ، که از کمپین “حداکثر فشار” شکست خورده خود برای جستجوی گفتگو ، با شرایط ایران عقب نشینی کرد.
فرض بی عیب و نقص: ابتدا چه کسی چشمک زد؟
ادعای اصلی این پست – که نخبگان ایران در مذاکرات قرار می گیرند – با بررسی دقیق. ایالات متحده که به دور از ادعای امدادرسانی ، گفتگوی خود را آغاز کرد.
در ماه مارس ، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا نامه ای را به رهبر انقلاب اسلامی ، آیت الله سید علی خامنه ، از طریق دیپلمات اماراتی انور گارگاش ارسال كرد و به دنبال افزایش تنش ها بود.
پاسخ تهران از لحاظ شخصیتی اندازه گیری شد – به جای این که از این افتتاحیه دست و پنجه نرم کند ، درگیر مذاکرات غیرمستقیم با واسطه عمان بود که کاملاً محدود به مسائل هسته ای بود.
وزیر امور خارجه عباس آراگچی پس از پایان دوره سوم مذاکرات روز شنبه ، تأکید کرد: “اجازه دهید من روشن باشم: تحت هیچ شرایطی در مورد هر موضوع دیگری اما برنامه هسته ای مذاکره نخواهیم کرد.”
این رفتار یک کشور ناامید نیست. این مانور محاسبه شده از ملت است که چهار دهه تحریم و جنگ ترکیبی را آب کرده است.
آیت الله خامنه ای بارها مذاکرات را با “کشورهای قلدر” که به دنبال “تسلط و تحمیل انتظارات خود هستند” رد کرده است.
شک و تردید وی ریشه در تاریخ دارد: ایالات متحده تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم علیه ایران در مورد “تمام گزینه های” موجود در جدول صادر کرد. سپس بخشی از مذاکرات شد که برنامه جامع عمل مشترک 2015 (JCPOA) را تولید کرد.
بعداً ، واشنگتن علی رغم تعهد ایران به اجرای آن ، به طور یک جانبه این پیمان را رها کرد ، همانطور که توسط سازمان های بین المللی تأیید شده است. سرانجام ، تحت کمپین “حداکثر فشار” ترامپ در سال 2018 ، آن را مجدداً تحریم های خردکننده را تغییر داد و “رنج های غیر ضروری” را به ایرانیان معمولی تحمیل کرد.
ترامپ بار دیگر در دوره دوم خود ، تمرکز نامه خود را به رهبری ایران صرفاً به موضوع هسته ای تغییر داد و طبق گزارش ها ، یک لحن محترمانه را پذیرفت.
این یک تضاد واضح با دستورالعمل قبلی “حداکثر فشار” وی بود ، که از خطوط قرمز ایران چشم پوشی کرد و مناطق مختلفی از جمله قابلیت های دفاعی آن را هدف قرار داد.
در حالی که ایران رویکرد “حداکثر فشار” واشنگتن را رد کرد ، پاسخ محاسبه شده تهران به نامه ترامپ در نهایت راه را برای مذاکرات هسته ای غیرمستقیم فعلی با واسطه عمان هموار کرد.
تمایل تهران برای مشارکت بیانگر تغییر وضعیت ایالات متحده است ، نه ضعف ایرانی. پس از ماهها “حداکثر فشار” و لفاظی “بمب ایران” ، Overture واشنگتن نشانگر عدم موفقیت سیاست قبلی آن است.
در همین حال ، ایران تصمیم گرفته است ضمن حفظ دست بالا ، به عنوان یک حرکت تاکتیکی مذاکره کند – مزیتی که در سه حوزه مهم مشهود است: محدودیت دقیق مذاکرات با مسئله هسته ای ، انتخاب محل و ماهیت غیرمستقیم مذاکرات.
سخت شدن تحت فشار اقتصادی
تصویر این پست از اقتصاد ایران به عنوان خانه ای از کارت ها یک واقعیت مهم را نادیده می گیرد: تحریم ها تهران را شکسته اند – آنها آن را سخت کرده اند.
در حالی که تورم و نوسانات ارزی چالش های واقعی است ، اقتصاد مقاومت ایران باعث نوآوری در بخش هایی از فناوری هواپیماهای بدون سرنشین گرفته تا دارویی شده است.
تولید داخلی اکنون 85 ٪ از نیازهای پزشکی را تأمین می کند و با وجود محاصره های مالی ، راه اندازی های فناوری شکوفا می شوند.
تهران سختی ها را به نوآوری تبدیل کرده است: محصولات دفاعی که رقیب استانداردهای جهانی ، یک بخش دارویی است که از انزوا استفاده می کند و یک برنامه هسته ای است که دشمنان خود را فروتن می کند.
در سطح بین المللی ، ایران خود را در یک ترتیب چند قطبی در حال افزایش است. تجارت با چین در سال 2023 به 18 میلیارد دلار رسید ، در حالی که عضویت در سازمان همکاری شانگهای (SCO) و BRICS راهروهای اقتصادی جایگزین را باز می کند.
رهبر انقلاب اسلامی اخیراً با تأکید بر پروژه های ملی در حال انجام در زیرساخت ها ، انرژی و دفاع ، گفت: “امور کشور نباید به مذاکرات وابسته باشد.”
استمرار رهبری: اسطوره تقسیم
ادعای پست درباره “اجماع نوظهور” در میان “نخبگان” ایرانی ساختار قدرت تهران را اشتباه خواند.
تصمیمات استراتژیک در ایران از رهبر انقلاب اسلامی ، شورای عالی امنیت ملی (SNSC) و سایر نهادها ، نه فقط ریاست جمهوری یا “نخبگان” جریان می یابد.
در یک سخنرانی در سال 2021 ، آیت الله خامنه ای روند تصمیم گیری این کشور را توضیح داد: “سیاست خارجی توسط وزارت امور خارجه تعیین نمی شود ، بلکه توسط نهادهای سطح بالاتر و مقامات ارشد کشور شکل می گیرد.”
وی تأکید کرد که در حالی که وزارت امور خارجه در این روند شرکت می کند ، این تصمیم گیرنده نهایی نیست.
در عوض ، وی وزارتخانه را به عنوان مجری تصمیمات سیاست خارجی ، که در تالارهایی مانند SNSC ساخته می شود ، جایی که همه مقامات کلیدی در آن حضور دارند ، توصیف کرد.
نقاط کور نویسندگان: تخصص های تخصصی
تجزیه و تحلیل این پست از نقص بحرانی دیگری رنج می برد: نویسندگان آن و “متخصصان” که آنها استناد می کنند فاقد تخصص واقعی در ایران هستند.
Nilo Tabrizy ، یک روزنامه نگار ویدئویی که متخصص در “پزشکی قانونی بصری” است ، هیچ سابقه ای در ژئوپلیتیک ایران ندارد.
یک “تحلیلگر” مانند گرگوری Brew از گروه اوراسیا ایان برمر ، مشاوره با روابط با منافع شرکت های غربی ، بازیافت روایت های بی نظیر از Discord Elite.
منابع آنها-تحلیلگران ناشناس و نقل قول های رسانه ای ایرانی گیلاس-برای ارائه بینش معنی دار.
آنها یک “متخصص” ، کوشا سفت ، استادیار جامعه شناسی در دانشگاه تهران را معرفی می کنند ، که “نزدیک به رهبری محافظه کار ایران” است و هیچ مدرکی برای این ادعا ارائه نمی دهد.
در حالی که SEFAT ممکن است تجزیه و تحلیل مفیدی در مورد جامعه شناسی ارائه دهد ، او به وضوح فاقد آگاهی از آنچه اتفاق می افتد “در پشت صحنه” بین رهبر ایران و رئیس جمهور است ، روشی که این پست به او استناد کرده است.
علاوه بر این ، با قاب بندی عمل گرایی ایران به عنوان ضعف ، این پست واشنگتن را از نقش خود در بی ثبات کردن غرب آسیا رها می کند.
این مقاله در یک فراموشی انتخابی ، این مقاله مشرف به مقاومت ایران است: این نه تنها از تهاجم سادام حسین حمایت آمریكا پیروی كرد و از جنگ هیبریدی توسط رژیم اسرائیل جلوگیری كرد ، بلكه تحریم ها را به یك كاتالیزور برای استقلال فن آوری تبدیل كرد.
علاوه بر این ، نتوانسته است از اتحادهای کلیدی استراتژیک ، از جمله پیمان همکاری 25 ساله چین و ایران 2021 و پیمان استراتژیک 20 ساله ایران و و روسی استفاده کند.
این روزنامه نگاری نیست – این جنگ روایی است. تصویر جورج و تبریز از یک ایران ناامید از ذهنیت یک قطبی محو گذشته گذشته است. غرب ، که به مناطق منسوخ چسبیده است ، خطر از بین رفتن تصویر بزرگتر را از دست می دهد.
تهران جهان را نه از جای ضعف ، بلکه با قدرت سخت درآمد درگیر می کند. در حالی که ایالات متحده ممکن است نامه را تهیه کرده باشد ، ایران محکم قلم را که آینده خود را می نویسد ، محکم نگه می دارد.
برای درک واقعی تهران ، رسانه های غربی باید کلیشه های قدیمی شرقی را کنار بگذارند و از ایران بخاطر آنچه واقعاً است قدردانی کنند – ملتی که با تحمل قدرت و نوآوری تعریف شده است ، عمیقاً در یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان ریشه دارد.