اگر می خواستید یک دستور العمل کلاسیک برای بحران سیاسی ایجاد کنید ، می توانید ترکیبی از اقتصاد راکد ، یک بدهی عمومی بزرگ و رو به رشد ، یک درک شده را انتخاب کنید. نیاز به طور اساسی برای افزایش هزینه های نظامی ، یک بحران مهاجرت ، یک رئیس جمهور عمیقاً غیرقابل انکار ، یک دولت بدون اکثریت در پارلمان و رشد احزاب رادیکال در سمت راست و چپ.
به عبارت دیگر ، فرانسه امروز. و بحران فرانسه تنها بخشی از بحران رو به رشد غربی است اروپا به طور کلی ، با پیامدهای جدی برای آینده روابط فراتر از اقیانوس اطلس.
آخرین شوک در فرانسه با اعلامیه توسط نخست وزیر Francois Bayrou که وی در تاریخ 8 سپتامبر در مورد برنامه خود با 43.8 میلیارد یورو (51.1 میلیارد دلار) در کاهش بودجه برای رسیدگی به کسری بودجه فرانسه 5.8 درصد از تولید ناخالص داخلی – تقریباً دو برابر درصد 11 درصد که قرار است برای اعضای یورو پس از آن ، و بالاترین در اروپا پس از Greese و ایتالیته در اروپا محدود شود ، رأی دادخواستی را به دست می آورد. رشد تولید ناخالص داخلی فرانسه در سال گذشته فقط 1.2 درصد و اقتصاد بود پیش بینی شده امسال فقط 0.6 درصد رشد کنید.
برنامه Bayrou شامل انجماد پرداخت های رفاهی ، کاهش مزایای بازنشستگان ، لغو دو تعطیلات ملی ، کاهش عمیق در مشاغل دولتی و افزایش مالیات نامشخص برای ثروتمندان است. تنها حوزه هزینه های ایالتی که افزایش خواهد یافت ارتش است – و این تعهد رئیس جمهور ماکرون (مطابق با وعده اعضای ناتو اروپا به رئیس جمهور ترامپ) برای افزایش هزینه های نظامی است که بحران مالی فرانسه را به سر می برد.
این شامل بودجه نظامی فرانسه از حدود دو درصد در حال حاضر به 3.5 درصد (به علاوه 1.5 درصد دیگر در هزینه های زیرساخت مربوط به دفاع “) است. در ماه ژوئیه ، ماکرون موعود اینکه بودجه نظامی فرانسه در سال 2027 به 64 میلیارد یورو می رسد ، سه سال زودتر از آنچه قبلاً برنامه ریزی شده بود و دو برابر رقم در سال 2017. موعود که این امر مستلزم افزایش بدهی نیست. وظیفه بی نظیر Bayrou تلاش برای آشتی این دو وعده است.
امروز بارو نخست وزیر است زیرا سلف وی میشل بارنیر بود برکنار نه ماه پیش در رأی بدون اعتماد به نفس پس از تصویب بودجه 2025 با حكم اضطراری كه نتوانسته است اکثریت پارلمانی را برای کاهش بودجه بدست آورد. این اولین باری بود که از سال 1962 یک دولت با رأی اعتماد به نفس برکنار شد.
Bayrou شانس بسیار خوبی برای حضور در دومین سال در یک سال دارد که به این روش سقوط می کند. در مقابل آن ، چالش او غیرقابل تحمل به نظر می رسد. ائتلاف سست احزاب مرکزیت که از دولت حمایت می کنند در این ضربه محکم و ناگهانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت انتخابات در تابستان سال 2024 توسط ماکرون فراخوانده شد و علی رغم توافق انتخاباتی با چپ در دور دوم برای حفظ تجمع ملی (که تعداد زیادی آرا را به دست آورد) به مقام سوم در تعداد کرسی ها ، تنها 210 کرسی در مجلس ملی دارند ، در مقایسه با 142 برای رادیکال های رادیکال ملی و آلمان های آن ، و 180 برای جبهه جدید محبوب چپ.
هر دو گروه اعلام کرده اند که در صورت ادامه برنامه بودجه خود ، به برکناری دولت رای خواهند داد. سوسیالیست ها به شدت با اقدامات ریاضتی مخالف هستند و با اتحادیه های تجاری که دارند متحد هستند اعلام شده اعتصاب سراسر کشور در 10 سپتامبر برای مسدود کردن بودجه.
در مورد Marine Le Pen ، رهبر تظاهرات ملی ، دوستی او نسبت به دولت به سختی احتمالاً با آنچه بسیاری از آنها به عنوان یک پرونده حقوقی با انگیزه سیاسی علیه وی آغاز شده است ، افزایش یافته است ، که (مگر اینکه در تجدید نظر واژگون شود) منجر به ممنوعیت وی در انتخابات ریاست جمهوری بعدی خواهد شد.
اگر دولت بارو سقوط کند ، احتمالاً انتخابات پارلمان تازه ای برگزار می شود. و بهترین شانس نخست وزیر ممکن است این باشد که هیچکدام از بلوک های مخالف نمی ترسند که مردم فرانسوی آنها را به دلیل یک بحران سیاسی جدید سرزنش کنند ، و اگر دولت آماده باشد تا برخی از کاهش بودجه خود را رها کند (یا مخفیانه پرونده را علیه Le Pen رها کند) ، یک یا دیگری نمی تواند در رأی بدون اطمینان خودداری کند و منجر به پیروزی دولت شود.
با این حال این دور از مشخص نیست. ژان لوک ملنچون ، رهبر رادیکال سوسیالیست قبلاً گفته بود که اگر دولت انتخابات جدید را از دست بدهد ، خود ماکرون باید استعفا دهد.
پیامدهای این بحران بسیار فراتر از مرزهای فرانسه است. Bayrou دارد هشدار داده شده که اگر بدهی خود را کاهش ندهد ، فرانسه پس از بحران مالی سال 2008 ، سرنوشت یونان را به خطر می اندازد ، هنگامی که سالها رکود اقتصادی و اقدامات ریاضت بسیار سخت و تلخ و غیرقابل انکار را تحمیل کرد که توسط اتحادیه اروپا (در القاء آلمان) به عنوان شرط وثیقه های خود تحمیل شده است.
با این حال به نظر می رسد که بروکسل بتواند چنین اقدامات ریاضتی را به فرانسه ، دومین اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپا تحمیل کند. ریاست عمیق تر شدن کاهش اقتصادی ، انتخاب سیاسی آسان تر خواهد بود. علاوه بر این ، آلمان ، بزرگترین اقتصاد ، با مشکلات شدید بودجه خود روبرو است. اختلافات در مورد بودجه آخرین دولت ائتلاف آلمان را کاهش داد.
ائتلاف فعلی دموکرات های مسیحی و سوسیال دموکرات ها موافق (علی رغم نارضایتی عمیق در بین محافظه کاران مالی در CDU) برای افزایش وام از 33 میلیارد یورو در سال 2024 به 81 میلیارد یورو در سال جاری و 126 میلیارد یورو در سال 2029 به منظور پرداخت دو برابر هزینه های نظامی آلمان و سرمایه گذاری زیاد (و بد نیاز) در زیرساخت ها. با این حال اقتصاددانان هشدار می دهند که این امر بدون کاهش در رفاه اجتماعی پایدار نخواهد بود. مانند سایر نقاط اروپا ، مشکلات آلمان در این زمینه با افزایش جمعیت آن بدتر می شود ، که هم پایه مالیاتی را کاهش می دهد و هم لابی بزرگی را در برابر کاهش حقوق بازنشستگی و مراقبت های بهداشتی ایجاد می کند.
در انتخابات آلمان در ماه فوریه ، حمایت از جایگزین راست افراطی برای آلمان (AFD) که اکنون نظرسنجی ها را انجام می دهد ، افزایش یافته است نشان دادن نزدیک به سبقت گرفتن از دموکرات های مسیحی به عنوان محبوب ترین حزب. اگر این افزایش تا انتخابات ملی بعدی آلمان در سال 2029 پایدار باشد ، یکی از دو چیز اتفاق خواهد افتاد: یا طرفین دیگر “فایروال” خود را در برابر اجازه دادن به AFD به دولت حفظ می کنند ، که به یک ائتلاف دائمی ، ناپایدار و عمیقاً تقسیم شده از سایر طرفین علیه آنها نیاز خواهد داشت ، یا آتش سوزی می شود و منجر به جمع شدن می شود و منجر به یک حق دولت آلمان می شود که از سال 1945 به نظر می رسد 194
در انگلیس نیز دولت کار کیر استرمر عمیق است غیر معقولبشر دو تحقیرآمیز متحمل شده است شورش نمایندگان مجلس خود در برابر تلاش های خود برای کاهش رفاه اجتماعی به منظور افزایش هزینه های نظامی و با نقص بسیاری از رای دهندگان خود به یک حزب چپ جدید روبرو است. بدهی به تولید ناخالص داخلی 103 درصد و در حال افزایش است.
همانطور که در فرانسه و آلمان ، حزب اصلاحات پوپولیستی راست گرای نیگل فارژ در نظرسنجی ها رو به افزایش است و شانس واقعی تشکیل دولت بعدی انگلیس را دارد.
برخی از این احزاب رادیکال راست و چپ (مانند AFD و سوسیالیست ها در فرانسه) آشکارا با حمایت نظامی اروپا از اوکراین و افزایش هزینه های نظامی مخالف هستند. دیگران تحت شوک حمله روسیه در پشت ناتو قرار گرفتند ، اما به شدت با یک نیروی اطمینان اروپایی برای اوکراین مخالف هستند. همه معتقدند (هرچند با تأکیدات بسیار متفاوت) که مشکلات کشورهایشان بسیار داخلی است ، که با هزینه های بالاتر نظامی حل نمی شود.
درسها برای دولت ترامپ موارد زیر است: اول ، نسبت به وعده های اروپایی برای افزایش چشمگیر هزینه های نظامی بسیار شک دارید. حتی اگر دولت های فعلی صادق باشند ، ممکن است به سادگی فراتر از قدرت آنها باشد. مراقب فشار دادن آنها خیلی سخت است. ثبات سیاسی و اقتصادی اروپا منافع قدیمی و حیاتی ایالات متحده است – بسیار حیاتی تر از مرزهای دقیق اوکراین.
سرانجام ، در مورد تشویق و تضمین “نیروی اطمینان خاطر” اروپایی برای اوکراین حتی بیشتر مراقب باشید. برنامه ریزان اروپایی این نیرو که فاقد منابع کافی و حمایت سیاسی کافی هستند ، هیچ موقعیتی برای تضمین خودشان ندارند.