در پایان، هیچ شگفتی و شوکی وجود نداشت. نتیجه انتخابات پارلمانی چک کم و بیش به پیش بینی های انجام شده توسط نظرسنجی ها پایبند بود. می توانست بدتر باشد: این رایجترین سخنی بود که در زبان چکهایی وجود داشت که میترسیدند به دست جناحهای رادیکال در هر دو طرف طیف سیاسی شکست بخورند.
اوایل این ماه، با باز شدن نظرسنجی ها، با پیرمردی 90 ساله آشنا شدم بابوشکا همانطور که او با کمک دو عصا به نزدیکترین غرفه رسید. پس از تحمل وحشت قرن بیستم، او مصمم بود که از رای خود برای جلوگیری از ظهور مجدد “شیطان” استفاده کند. او توضیح داد که جوانانی که به سمت افراطهای چپ و راست هجوم میآورند، او را «بیمار و ناراحت کردند»، «زیرا نمیدانند چقدر پیشرفت کردهایم». هنگامی که نتایج عصر روز بعد اعلام شد، کمونیست ها عملاً از بین رفتند و نتوانستند از آستانه 5 درصد برای کسب کرسی در مجلس نمایندگان، مجلس سفلی پارلمان چک، عبور کنند. حزب راست افراطی SPD (آزادی و دموکراسی مستقیم) که با 20 کرسی وارد انتخابات شده بود، با 15 کرسی بازگشت.
برنده اسمی این مسابقه – که هیچ پیروز قاطعی نداشت – ANO است، حزبی فاقد ایدئولوژی منسجم. بنیانگذار آن، آندری بابیش، یک “هرچیزی” است: یک میلیاردر بسیار سازگار و متولد اسلواک که از سال 2017 تا 2021 نخست وزیر بود و خود را “ناسیونالیست اول چک” می خواند. رقبای او، بابیش را تهدیدی برای امنیت چک میدانستند، رفیق ویکتور اوربان با روسیه که به کمکهای نظامی حیاتی پراگ به اوکراین پایان میدهد. پیروزی او به عنوان تقویت کننده “پوپولیسم” به تصویر کشیده می شود.
اشتباه اساسی این دیدگاه این فرضیه است که سیاست بابیش با اعتقاد متحرک است. در واقع، بابیش عقاید خود را مطابق با حال و هوای غالب می سازد. او خودی است که خود را بیگانه تبلیغ می کند، کرزوسی که خود را تریبون توده های رها شده معرفی کرده است. او یک فروشنده تمام عیار، معامله گر تا مغزش است. در اولین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، بابیش یک کلاه بیسبال قرمز با الگوی MAGA به سر کرد که روی آن شعار چکی قوی روی آن نوشته شده بود. او از اینکه او را «ترامپ چک» خطاب میکردند لذت میبرد و از ملاقاتهای متعدد خود با ترامپ میبالید.
اما هنگامی که ترامپ از جو بایدن شکست خورد، بابیش به سرعت تصاویر MAGA را کنار گذاشت. برخلاف، مثلاً کارول ناوروکی، رئیس جمهور لهستان، یا در واقع خود اوربان، بابیش در کهکشان MAGA جای ثابتی ندارد. در طول مبارزات انتخاباتی او به صراحت با درخواست ترامپ از اعضای ناتو برای افزایش مخارج دفاعی خود به 5 درصد تولید ناخالص داخلی مخالفت کرد. او همچنین فاصله خود را با اوربان حفظ کرد.
در مخالفت، بابیش تصور کرده بود که با وجود تمام تحسین هایی که به جمهوری چک برای تسلیح کیف و پناه دادن به اوکراینی های فراری از جنگ روسیه انجام می شود، مردم عادی تحت برنامه ریاضت اقتصادی که برای پرداخت بدهی ملی ایجاد شده بود، رنج می برند. روزنه ای را دید و آن را گرفت. این پرسش که چرا پراگ به یک کشور خارجی اسراف میکرد و در عین حال محرومیتهایی را برای شهروندان خود تحمیل میکرد، باعث تحقیر اروپاییها شد. اما برای بخش قابل توجهی از رای دهندگان چک نیز جذاب بود، تنها حوزه انتخابیه ای که برای بابیش اهمیت داشت که او برای بازگشت به قدرت نقشه می کشید.
با این حال، او یک نامزد یک نت نبود. او رای دهندگان را با مجموعه ای از وعده ها وسوسه کرد – اعانه هایی به سالمندان و جوانان. کاهش مالیات و تعرفه انرژی؛ کاهش مالیات و دستمزدهای بالاتر – که بسیاری از چکها به سختی میتوانستند در برابر آن مقاومت کنند. حتی نام اختصاری حزب او که به معنای “بله” است، نشان دهنده این برند فراگیر از عملگرایی است.
با این حال، اگر ANO بیشترین سهم رای را به دست آورد، نتوانست اکثریت مطلق را به دست آورد. آنچه در این انتخابات قابل توجه است، تنها بازگشت بابیش نیست. همچنین فروپاشی مرکز است – آن حوزه سیاسی سازش و همسویی که دموکراسی را قابل حکومت می کند. جمهوری چک به شدت متلاشی شده است: هیچ حزب، جناح یا ائتلافی نمی تواند ادعا کند که از طرف اکثریت واضح مردم صحبت می کند. سالها ریاضت اقتصادی، توزیع نابرابر رفاه بین پراگ و مناطق، و سرخوردگی از طبقه سیاسی، شکاف بین رای دهندگان شهری و روستایی، پیر و جوان، برنده و بازنده نسل پس از 1989 را بدتر کرده است.
“جمهوری چک به طور خود زخمی شده است”
در سال 2021، شبح انتخاب مجدد بابیش، متحد کردن نیروهای لیبرال و محافظه کار در مخالفت با او، باعث ایجاد اسپولو شد، ائتلافی از نظر ایدئولوژیک کالیدوسکوپی که موفق شد او را از سمت خود دور نگه دارد. پس از چهار سال حضور در دولت، اسپولو بی هدف به نظر می رسید. رهبر آن، پتر فیالا، یک محافظهکار عینکی و دکمهدار، در بروکسل به خاطر همبستگی تزلزلناپذیر خود با اوکراین مورد تحسین قرار گرفت، اما برای تثبیت اقتصاد بیثبات در داخل تلاش کرد، جایی که او بر تورم فزاینده، دستمزدهای ثابت و بحران مسکن ریاست داشت. یک سنتگرا که معتقد است ازدواج فقط میتواند «اتحاد یک مرد و یک زن» باشد، سال گذشته با حزب دزدان دریایی – لیبرالترین عضو ائتلاف حاکم – وقتی رهبر آن را برکنار کرد و باعث خروج دزدان دریایی شد، اختلاف پیدا کرد.
وقتی دزدان دریایی رفتند، اسپولو بیشتر به سمت راست خزید. و با نزدیک شدن به انتخابات، فیالا عمیقاً منفور بود: نظرسنجیها نشان میداد که تقریباً از هر پنج چک چهار نفر به او بیاعتماد هستند. طرف او که قادر به دفاع از کارنامه خود نبود، بابیش را به عنوان یک دستفروش روسی، تهدیدی برای امنیت ملی چک و یک پوپولیست بی پروا مورد حمله قرار داد. کار نکرد.
اما در حقیقت، انعکاس برچسب زدن به چهره هایی مانند بابیش به عنوان «پوپولیست» بیشتر درباره مخالفان آنها آشکار می شود تا آنها. در واقع، اصطلاح «پوپولیست» به خودی خود برای منتقدان کم تحرک به یک پوشش راحت لفاظی تبدیل شده است، ابزاری برای نشان دادن فضیلت و در عین حال اجتناب از سؤالات دشوار در مورد اینکه چرا بسیاری از رأی دهندگان از آنها رویگردان هستند. دلایل واقعی که رای دهندگان را وادار به روی آوردن به احزابی مانند ANO می کند، پنهان می کند.
نیروهایی که مدت ها به عنوان «پوپولیسم» کنار گذاشته می شدند، اکنون از حاشیه بحث به ماشین قدرت مهاجرت کرده اند. برای حکومت، بابیش به حمایت دو حزب دست راستی نیاز دارد: رانندگان برای خودشان (Motoristé Sobě) و SPD. رانندگان، تازه وارد، حزب ارتجاع است. این کشور با سیاست های آب و هوایی اروپا مخالف است، از ادامه استفاده از زغال سنگ حمایت می کند و خطوط دوچرخه سواری را بیزار می داند. از ناامیدی از دولت و بوروکراسی بیرون آمد. در پذیرایی هوشمندانه رانندگان پس از انتخابات در کاخ مارتینیکی پراگ، با جیری ولک، یک خلبان و کارآفرین آشنا شدم. او به من گفت که وقتی کشور در سال 2022 توسط آتشسوزی جنگلها ویران شد، ناوگان هلیکوپترهای خود را برای نجات مردم مستقر کرد و شخصاً یک هلیکوپتر را برای نجات حدود ده نفر هدایت کرد. پاداش او برای این عمل شجاعانه؟ جریمه ای از دولت برای عدم تکمیل فرم های صحیح و اخذ مجوز مناسب قبل از شروع ماموریت نجات. موتور سواران که سه سال پیش تأسیس شد، در این انتخابات 13 کرسی پارلمان را به دست آوردند.
SPD، حزب راست دیگر، ضد مهاجرت، ضد اتحادیه اروپا و ضد ناتو است. این کشور از جمهوری چک می خواهد که خود را از بیگانگان ببندد و خود را وقف بازآفرینی گذشته ای ظاهراً آلوده کند. رهبر آن، تومیو اوکامورا متولد ژاپن، در کودکی به شدت مورد آزار و اذیت قرار گرفت. و SPD، همانطور که یکی از رهبران رانندگان به من گفت، به سکویی برای اوکامورا تبدیل شده است تا خشم درونی خود را تخلیه کند. بدتر از حد انتظار عمل کرد. مشکل بابیش که 21 کرسی از اکثریت کم دارد این است که بدون حمایت SPD نمی تواند حکومت کند. در عین حال، او نمی خواهد آلوده به معاشرت با آنها شود. با این حال، در نهایت چیزی که برای او اهمیت دارد، بقای خودش است. هفته گذشته، او کابینه ای را با حضور راست افراطی معرفی کرد که بر امور دفاعی، کشاورزی و حمل و نقل نظارت خواهد کرد.
اینکه آیا بابیش خودش نخست وزیر خواهد شد، هنوز مشخص نیست. پس از اینکه دادگاه عالی پراگ در اوایل سال جاری حکم تبرئه وی را توسط دادگاه بدوی باطل کرد، او متهم یک پرونده کلاهبرداری طولانی مدت در مورد یارانه های کشاورزی اتحادیه اروپا است. قوانین تضاد منافع چک ممکن است از او بخواهد که کنترل امپراتوری تجاری گسترده خود را قبل از شروع به کار کنار بگذارد. کسانی که بابیش را می شناسند می گویند که او تمام تلاش خود را می کند تا هم دارایی های تجاری خود را حفظ کند و هم نخست وزیر شود. اما پتر پاول، ژنرال سابق ناتو که بابیش را در انتخابات ریاست جمهوری سال 2023 شکست داد، ممکن است هنوز او را مسدود کند. چشم انداز سد ریاست جمهوری روز به روز کاهش می یابد. اما اگر از تصدی مسئولیت منع شود، بابیش به نمایندگان نیابتی روی می آورد و به عنوان یک عروسک گردان حکومت می کند.
در هر صورت، هنگامی که ANO یک دولت را تشکیل می دهد، جهت آن بستگی به میزان وابستگی آن به دو شریک راست راست دارد. اگر تقاضای SPD برای همهپرسی درباره عضویت در اتحادیه اروپا و ناتو، و تحریک رانندگان علیه توافق سبز مورد توجه قرار گیرد، پراگ از اروپا دورتر خواهد شد. خطر بزرگتر، از دیدگاه بروکسل، همکاری احیا شده بین بابیش، اوربان و رابرت فیکو از اسلواکی است. در مجموع، این سه گانه می تواند یک ائتلاف ویرانگر را تشکیل دهد. البته چنین آینده ای دور از انتظار است. مذاکرات ائتلاف چک ممکن است طولانی شود و اوربان، محور اصلی این لیگ، در انتخابات سال آینده مجارستان با چالشی معتبر روبرو خواهد شد.
اما خود احتمال چنین اتحادی باید اروپا را دچار مشکل کند. آنچه به عنوان «پوپولیسم» تقبیح میشود، نه آنقدر اعتقادی متقن، بلکه حکمی بر پوچی مرکز است. به عبارت دیگر، خطر بزرگتر برای اروپای لیبرال، قدرت این جنبشها نیست، بلکه ضعف کسانی است که خود را در برابر آنها تعریف میکنند.
تقریباً چهار دهه پس از انقلاب مخملی، یکی از دراماتیکترین و مسالمتآمیزترین انتقالها از کمونیسم به دموکراسی در اروپا، سیاست چک در همان الگوی ناآرامی که در بیشتر قاره دیده میشود مستقر شده است: بیثبات، بیاعتماد، و به طور فزایندهای برای جنبشهای شورشی در چپ و راست باز است. دموکراسی چک به بلوغ رسیده است و از نظر نهادی قوی است – قوه قضاییه مستقل است و سنای چک که توسط ائتلاف فیالا کنترل میشود، این اختیار را دارد که جلوی تلاشهای دولت برای دستاندازی بیش از حد را بگیرد – اما شهروندان عادی موفقیت آن را کمتر با آرمانهای بلندش میسنجند تا با پاسخگویی صاحبان قدرت. این حقیقتی است که مخالفان بابیش باید در اپوزیسیون جذب کنند.