(لوکاس ویلمر کاندیدای دکترا در دانشگاه هومبولت برلین است ، با تمرکز تحقیق در مورد وضعیت دولت و به رسمیت شناختن در حقوق بین الملل)
در سپتامبر 2024 ، استرالیا ، کانادا ، آلمان و هلند اعلام شده قصد آنها برای شروع دادرسی قبل از ICJ علیه افغانستان به دلیل نقض کنوانسیون در مورد از بین بردن همه اشکال تبعیض علیه زنان (CEDAW). این چهار کشور از طالبان به عنوان واقع در واقع اقتداری که از نظر سیاسی به رسمیت شناخته نشده است. با این حال ، همانطور که من نشان خواهم داد ، این ابتکار به معنای شناخت حقوقی طالبان به عنوان دولت افغانستان است. این پرونده تمایز مهم بین شناخت سیاسی و حقوقی را نشان می دهد ، که به عدم تفسیر تصدیق وضعیت طالبان به عنوان دولت توسط چهار کشور آغازین کمک می کند. ایالت ها در مواردی که به نظر می رسد یک نهاد دیگر (IL-) مشروعیت دارند ، اعطا می شوند و یا از آن خودداری می کنند ، چه به دلایل دموکراتیک ، قانون اساسی یا حقوق بشر. شناخت حقوقی صرفاً وضعیت حقوقی را به عنوان دولت طبق قوانین بین المللی تصدیق می کند و بنابراین نباید به عنوان یک مشروعیت سیاسی تلقی شود.
این پرونده قبلاً در وبلاگ نویسی مورد توجه قرار گرفته است: کایرا ویگارد با این حال ، این ابتکار عمل توسط چهار کشور را به عنوان یک حرکت پیشگامانه برای به چالش کشیدن آزار و اذیت جنسیت مورد بحث قرار داده است جین هاکربی خاطرنشان كرد كه ابتكار پاناسه نیست. سیلیله هسار توضیح داده است که چرا طالبان به احتمال زیاد نماینده افغانستان قبل از ICJ خواهند بود. من نشان خواهم داد که چرا این ابتکار به یک عمل شناخت حقوقی می رسد و این اولین موردی نیست که اقدامات قانونی و اظهارات عمومی از نظر قانونی واگرای داشته باشد ، و همچنین چه عواقبی به همراه دارد.
در همین حال ، در حال حاضر وضعیت بد حقوق زنان در افغانستان رو به وخامت گذاشته است. در تلاش خود برای ساختن زنان کاملاً نامرئی در ملاء عام ، طالبان تصویب شده در ماه دسامبر ، فضاهای خانگی که توسط زنان مکرر می شوند ، دیگر ممکن است با ویندوز ساخته نشوند.
چرا مطرح کردن این پرونده به معنای شناخت قانونی طالبان به عنوان دولت افغانستان است
شناخت حقوقی یک دولت تصدیق برخی از نهادها و/یا افراد به عنوان نماینده قانونی یک کشور در هواپیمای بین المللی است (به عنوان مثال ، به عنوان مثال ، به تعریف مراجعه کنید توسعه یافته توسط ILA). در بیشتر موارد ، چنین تأییدیه ای به طور ضمنی اتفاق می افتد ، زیرا تقریباً همه ایالت ها به طور کلی از تشخیص صریح دولت ها خودداری می کنند. شناخت ضمنی ممکن است از طریق پذیرش یا مبادله هر عمل قانونی مربوطه که منحصراً برای دولت یک کشور محفوظ است ، رخ دهد. مثالها امضای پیمان است که براساس رضایت یک عملیات نظامی یا اعتباربخشی سفیر دولت میزبان عمل می کند.
ارائه این پرونده علیه افغانستان دلالت بر این دارد که چهار کشور متقاضی آینده نگر به طور قانونی طالبان را به عنوان دولت افغانستان به رسمیت شناخته اند. این لزوماً به این دلیل نیست که نمایندگان آنها در صورت پیشروی به ICJ ، با نمایندگان طالبان در کاخ صلح روبرو می شوند ، بلکه به دلیل الزامات بند سازش CEDAW.
هنر 29 سرو مستلزم این است که یک اختلاف “که با مذاکره حل نشده است ، بنا به درخواست یکی از آنها ، به داوری ارسال شود.” اگر طرفین نتوانند ظرف شش ماه در مورد دادرسی داوری توافق کنند ، ممکن است پرونده به ICJ ارجاع شود. در مورد نیاز مذاکره قابل مقایسه در هنر 22 CERD، دادگاه در جورجیا در مقابل روسیه . به طور مستقیم در مورد هنر. 29 سرو ، در آن برگزار شد فعالیت های مسلح (برنامه جدید) اعتراضات بی شماری از سوی DRC علیه اقدامات غیرقانونی رواندا ، چه در سطح دو جانبه و چه چند جانبه ، برای برآورده کردن نیاز مذاکره کافی نبود (بند 91). در مورد CERD بین اوکراین و روسیه، دادگاه به مبادله ای اعتماد کرد یادداشت های کلامی و مشاوره مستقیم دو جانبه (پاراگراف 69/70). فقه ICJ نشان می دهد که مذاکرات ممکن است از طریق اظهارات یک جانبه خطاب به “چه کسی ممکن است نگران باشد” انجام نشود ، بلکه از طریق مبادله مناسب بین طرفین مورد مناقشه.
احزاب مورد مناقشه ، یعنی می گویند ، فقط ممکن است از طریق دولت های آنها نمایندگی شود. رفتار طالبان ممکن است از نظر تئوریک نیز به عنوان رفتار یک به افغانستان نسبت داده شود واقع در واقع اقتدار طبق هنر. 9 مقاله ILC در مورد مسئولیت دولت (ارسیوا)بشر با این حال ، چه کسی برای مذاکره با تعهدات افغانستان تحت CEDAW ، مسئله انتساب نیست ، بلکه نمایندگی و به تبع آن به رسمیت شناختن دولت است. اگر این پرونده را مطرح کنند ، کشورهای متقاضی برای متقاعد کردن دادگاه صلاحیت ، باید شواهد مشخصی در مورد مذاکرات خود (و همچنین تلاش برای سازماندهی داوری) ارائه دهند. بنابراین جلوگیری از شناسایی نماینده قانونی افغانستان غیرممکن خواهد بود. وزیر امور خارجه آلمان دارد مورد توجه که “همانطور که توسط مقررات CEDAW مورد نیاز است ، ما در حال تلاش جدی برای درگیر کردن هستیم واقع در واقع مقامات در مورد چگونگی تحقق تعهدات بین المللی حقوق بشر خود. ” این بیانیه به طور تصادفی نیاز “تلاش واقعی” را که توسط ICJ ایجاد شده است ، نشان می دهد که چهار کشور آغازگر ، طالبان را به عنوان مسئول مذاکرات تحت هنر شناسایی کرده اند و بنابراین آنها را به عنوان دولت افغانستان به رسمیت می شناسند.
تقسیم کلمه/عمل
ما از چه معنایی استفاده می کنیم توضیح توسط چهار کشور حامی مالی و 22 کشور پشتیبانی دیگر که “ما از نظر سیاسی طالبان را نمی شناسیم واقع در واقع مقامات به عنوان نمایندگی قانونی جمعیت افغانستان “؟
پاسخ در مهم است اما گاهی اوقات نادیده گرفته می شود تفاوت بین شناخت حقوقی و سیاسی دولت ها. در حالی که کشورها نماینده قانونی یک کشور را از طریق اقدامات شناخت حقوقی شناسایی می کنند ، اما دولتها در بعضی موارد نهادهای مختلف را به رسمیت می شناسند یا به رسمیت شناختن سیاسی خودداری می کنند. اما شناخت سیاسی (غیر) بر این سؤال تأثیر نمی گذارد که چه کسی می تواند به طور قانونی یک کشور را در هواپیمای بین المللی نمایندگی کند. چه کسی کشورها را به عنوان نمایندگی مشروعیت می بینند ، ممکن است گاهی اوقات با کسانی که به عنوان نماینده قانونی دولت می دانند متفاوت باشد. این امر در مواردی که کشورها به عنوان مثال ، به عنوان مثال ، آشکارتر است سوری وت وابسته به لیبی مخالفت به عنوان “نمایندگان مشروع مردم” و بنابراین حتی به عنوان دولت نیست. در موارد دیگر ، اظهارات صریح از شناخت سیاسی باید با دقت از رفتار مربوطه که ممکن است به رسمیت شناختن قانونی به عنوان دولت باشد ، متمایز شود. اتحادیه اروپا علناً اعلام شده پس از آن رئیس جمهور لوکاشنکا از بلاروس را به رسمیت نمی شناسد مشاجره شده انتخابات در سال 2020 ، اما هیچ نشانه ای مبنی بر عدم برخورد قانونی وی به عنوان رئیس دولت وجود ندارد. وقتی نیکلاس مادورو و خوان گوئیدی هر دو مدعی ریاست جمهوری ونزوئلا در سال 2019 ، بسیاری از کشورهای اروپایی اعلام کردند تصدیق شده یا شناخته شده Guaidó به عنوان رئیس جمهور. اما این اعلامیه ها نیز اشکال شناخت سیاسی بودند. همه کشورهای اروپایی روابط دیپلماتیک خود را با دولت مادورو ادامه دادند. در مقابل ، چندین ایالت آمریکای جنوبی ، کانادا و ایالات متحده ، که شناخته شده گوئیدی ، عقب نشینی کردن اعتبار از دیپلمات های مادورو و به جای آن دیپلمات های معتبر Guaidó ، در نتیجه درگیر اقدامات قانونی هستند. ایالات متحده نیز به Guaidó داد دسترسی به دارایی های حاکمیت ونزوئلا که در ایالات متحده واقع شده است و به این ترتیب ظرفیت قانونی گیدو – ادعا شده – برای نمایندگی ونزوئلا را تصدیق می کند. اظهارات جارو ، براساس آن بیش از 50 ایالت بنابراین Guaidó در سال 2019 به رسمیت شناخته شده بود – بنابراین بسیاری از این شناخت ها دلالت بر این نداشتند که کشورهای شناخته شده Guaidó را رئیس می دانند قانونی دولت ونزوئلا. برای شناسایی اینکه دولت از نظر قانونی توسط یک کشور خاص به رسمیت شناخته شده است ، تجزیه و تحلیل آنچه دولت شناخته شده انجام می دهد ، از آنچه می گوید ، مهمتر است.
بنابراین وضعیت فعلی در افغانستان نمونه دیگری از نیاز به تمایز بین بیانیه های عمومی به رسمیت شناختن سیاسی و رفتار است که دلالت بر شناخت قانونی دارد. این همچنین نتیجه گیری است که در نهایت توسط محفظه قبل از محاکمه II ICC، که اظهار داشت که حتی اگر هیچ کشوری به طور رسمی طالبان را “به رسمیت شناخته نشده باشد” ، کشورهای بی شماری و سازمان های بین المللی طالبان را به عنوان نماینده افغانستان پذیرفته اند و آنها را به عنوان صلاحیت نماینده افغانستان قبل از ICC تبدیل کرده است.
شناخت حقوقی طالبان چه عواقبی دارد؟
شناخت حقوقی به عنوان یک دولت ، طالبان را به هیچ وجه از روابط دیپلماتیک یا دو جانبه مجاز نمی کند. چنین گامی به صلاحدید هر دولت باقی مانده است. با این وجود ، شناخت حقوقی می تواند بر وضعیت دیپلمات های باقی مانده ارسال شده توسط دولت سابق افغانستان به استرالیا ، کانادا ، هلند و آلمان تأثیر بگذارد. اگر دولت طالبان سعی در جایگزینی دیپلمات ها در آنجا داشته باشد ، استدلال می کند که فاقد ظرفیت انجام این کار است. طبق گزارش ها ، وزارت امور خارجه آلمان قبلاً نتیجه گرفته که چنین درخواستی را نمی توان نادیده گرفت. در حالی که هیچ کشوری مجبور به پذیرش دیپلمات های طالبان نیست ، در صورت اصرار بر این کار ، احتمالاً لازم است اعتبارنامه های موجود را پس بگیریم.
علاوه بر این ، دسترسی به دارایی های مستقل واقع در خارج از کشور ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. به عنوان مثال ، ایالات متحده طالبان را تا حدی تشخیص نمی دهد تا آنها را از دسترسی به دارایی توسط بانک مرکزی افغانستان که توسط بانک مرکزی فدرال رزرو نیویورک نگهداری می شود ، باز دارد (هرچند که شرایط اطراف آن بیشتر است پیچیده). اما این هدف می تواند بدون مراجعه به (شناخت) دولت ها حاصل شود. در حالی که قانون اقدامات متقابل (شخص ثالث) و تحریم های یک جانبه عمیق است مشاجره، عمل بسیاری از کشورهای غربی به مسدود کردن دارایی های بانک مرکزی روسیه حداقل نشان می دهد که این کشورها بدون اینکه از دولت روسیه به رسمیت شناخته شود ، چنین یخ را از نظر قانونی ممکن می دانند. استفاده از اقدامات متقابل همچنین می تواند به جای سوءاستفاده از روند شناخت دولت ها ، این دارایی ها مناسب تر برای یخ زدن این دارایی ها باشد.
یک نتیجه مهم مربوط به خود Cedaw است: طالبان به احتمال زیاد می توانند افغانستان را از CEDAW خارج کنند. به نظر می رسد استدلال می شود که طالبان ممکن است به نمایندگی از افغانستان برای اهداف هنر مذاکره کنند. 29 CEDAW ، اما توانایی خاتمه توافق را ندارید.
مزایای یک رویکرد مؤثر و محور برای شناخت قانونی دولتها
برای طرفداران یک رویکرد مشروعیت بیشتر به شناخت دولت ، مطمئناً تصویر متفاوت به نظر می رسد. با این حال ، وضعیت فعلی در افغانستان نشان می دهد که با توجه به شناخت حقوقی ، کشورها عمدتاً با ملاحظات کنترل مؤثر هدایت می شوند. این رویکرد نه تنها به طور گسترده و به طور منظم منسجم تر است ، بلکه این امکان را برای پیگیری راه های قانونی فراهم می کند که ممکن است ایالت ها از آن منع شوند. در نهایت ، این ممکن است به نفع اجرای تعهدات حقوق بشر بهتر از ایجاد حقوق بشر برای وضعیت دولت باشد.