بیست سال پیش ، جمهوری اسلامی “برنامه چشم انداز توسعه 20 ساله” خود را تهیه کرد که امسال به پایان می رسد. هنگامی که تدوین شد ، دولت به اصطلاح اصلاح طلب رئیس جمهور محمد خاتامی در قدرت بود و بسیاری از دولت های غربی به دنبال درگیر کردن ایران بودند. با این حال ، اجرای این طرح همزمان با ظهور دولت پوپولیستی محمود احمدینجا و تشدید تنش ها با جهان خارج بود.
اکنون ، تنها چند ماه از انقضا برنامه ، شکست های آن مشهود است. جنگ ژوئن سال 2025 با اسرائیل عدم موفقیت هدف خود را در ایجاد “یک کشور امن ، مستقل و قدرتمند با یک سیستم دفاعی مبتنی بر بازدارندگی جامع و انسجام مردم و دولت” در معرض دید قرار داد. اسرائیل در ابتدا تقریباً تمام سیستم های دفاعی هوایی ایران را نابود کرد ، در حالی که جامعه با وجود حمله خارجی هیچ همبستگی با دولت نشان نداد.
بعد اصلی این طرح – رشد اقتصادی و رفاه شهروندان – نیز فروپاشید. به جای پیشرفت ، ایران طی بیست سال گذشته رکود کرده است. این چشم انداز صریحاً خواستار دستیابی به موقعیت پیشرو در منطقه در اقتصاد ، علوم و فناوری ، با رشد پایدار بالا ، بهبود درآمد سرانه و اشتغال کامل شد. این نیز شکست خورده است.
دو دهه پیش … فقط ترکیه و عربستان سعودی اقتصادهای بیشتری داشتند. بقیه منطقه به خوبی از ایران عقب مانده بودند.
در سال 2005 ، ایران قصد داشت تا سال 2025 به اقتصاد برتر منطقه تبدیل شود. با این حال ، طبق صندوق بین المللی پول تخمین، اقتصاد ترکیه اکنون چهار برابر بزرگتر است ، سه بار عربستان سعودی ، و محصولات ناخالص داخلی امارات متحده عربی و اسرائیل به ترتیب 60 و 70 درصد بیشتر از ایران هستند ، با وجود داشتن جمعیت بسیار پایین. پاکستان اخیراً از ایران پیشی گرفته است و جمهوری اسلامی را تنها کمی جلوتر از قزاقستان ترک کرده است. در مقابل ، دو دهه پیش ، فقط ترکیه و عربستان سعودی اقتصادهای بیشتری داشتند. بقیه منطقه به خوبی از ایران عقب مانده بودند.
تولید ناخالص داخلی ایران تا سال 2012 به طور قابل توجهی رشد کرد – با افزایش بیش از 625 میلیارد دلار در میان افزایش قیمت های جهانی نفت – اما تحریم های بین المللی که به دنبال وادار کردن تهران به انطباق هسته ای و متوقف کردن نقش بی ثبات منطقه ای آن بود ، باعث کاهش شدید شد. امروز ، تولید ناخالص داخلی ایران تقریباً نیمی از سطح 2012 خود است. در همین حال ، ارز ملی فروپاشیده است. نرخ ارز از 9000 ریال در هر دلار در سال 2005 به حدود 1،040،000 ریال امروز کاهش یافت – 99 درصد از دست دادن ارزش.
این سقوط اقتصادی همزمان با فعال سازی اخیر سازوکار “Snapback” توسط سه حزب اروپایی به برنامه جامع اقدام مشترک ، توافق هسته ای ایران 2015 با استناد به نقض ایران از تعهدات هسته ای آن است. با بازگشت تحریم های بین المللی ، تهران-برای اولین بار در هفتاد سال-هیچ چشم انداز اقتصادی یا برنامه توسعه بلند مدت وجود ندارد.
تحت عنوان محمد رضا شاه پهلوی-آخرین پادشاه ایران قبل از انقلاب اسلامی 1979-دولت اهداف توسعه بلند مدت را اعلام کرده بود. “انقلاب سفید” شاه پیش بینی می کرد تا سال 1991 استاندارد زندگی ایران به سطح اروپایی را افزایش دهد و به رده های قدرتهای صنعتی مانند فرانسه ، انگلیس و ایتالیا بپیوندد. در حالی که این اهداف بلندپروازانه بودند ، اقتصاد ایران در دهه پایانی شاه تقریباً نه برابر رشد کرد ، از 11 میلیارد دلار تا 90 میلیارد دلار پس از دومین دوره پس از آن ، این امر به عنوان دومین دوره از شرق پس از آن ، آن را به عنوان دومین دوره از شرق انجام داد.
برنامه بینایی جمهوری اسلامی همچنین هدف رهبری منطقه ای در علم بود. با این حال ، گزارش ها حاکی از تخلیه مغز است: 110،000 ایرانی ماهر تنها در سال 2024 مهاجرت کردند. آمار سازمان ملل متحد نشان دادن این نسبت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور در مقایسه با افراد در خانه طی دو دهه 2.5 برابر افزایش یافته است ، در حالی که در کشورهایی مانند عربستان سعودی ، امارات متحده عربی و ترکیه این نسبت نصف شده است.
رئیس جمهور مسعود پشکیان پذیرفته شده سال گذشته که تا 80 درصد دانشجویان در حال مهاجرت بودند ، در حالی که وزیر علوم وی خاطرنشان کرد که 25 درصد از اساتید دانشگاه در سالهای اخیر ترک کرده اند.
در سال 2005 ، کار دو روز در هفته به عنوان اشتغال حساب می شد. امروز ، فقط یک ساعت در هفته کافی است.
از سال 2005 ، جمعیت ایران 23 میلیون نفر افزایش یافته است ، اما تعداد کارمندان تنها هفت میلیون نفر افزایش یافته است. علاوه بر این ، تعاریف آماری از “اشتغال” کاهش یافته است: در سال 2005 ، کار دو روز در هفته به عنوان اشتغال حساب می شود. امروز ، فقط یک ساعت در هفته کافی است. در واقعیت ، اشتغال تحت معیارهای قدیمی بیش از دو دهه رکود کرده است.
سید ملک حسینی ، معاون وزیر کار ، پذیرفته شده در ماه مه که اگر مطابق با استانداردهای 2005 اندازه گیری شود ، سطح اشتغال به هیچ وجه افزایش نیافته است. وی همچنین خاطرنشان کرد: نرخ مشارکت اقتصادی ایرانیان 19 درصد پایین تر از میانگین منطقه ای است ، فقط 41 درصد – این امر به این معناست که بخش اعظم نیروی کار به سادگی بازار کار را از ناامیدی رها کرده است.
به گفته ایران مرکز آماری، درآمد سرانه واقعی بین سالهای 2011 تا 2023 حدود 20 درصد کاهش یافته است. خود مقامات تصدیق کرده اند که ممکن است 60 درصد از ایرانیان اکنون زیر خط فقر زندگی کنند. یک نشانگر گفتن است مصرف گوشت قرمز: سرانه میزان مصرف طی یک دهه گذشته 40 درصد کاهش یافته است و ترکها بیش از سه برابر گوشت امروزه را مصرف می کنند.
مقامات ایرانی غالباً مدعی پیشرفت بزرگی هستند. اغراق آمیز دستاورده می شود و در مورد ضررها ساکت می شود. اغلب اوقات ، آنها محاسبه می کنند که هواداران آنها و تشویق کنندگان ایران در خارج از کشور هیچ خاطره ای نهادی ندارند تا تشخیص دهند که وعده ها و اظهارات آنها چقدر خالی است. با این حال ، پایان برنامه بینایی 20 ساله توسعه نمی تواند زیر فرش جارو شود. این تقریباً نیمی از وجود جمهوری اسلامی را نشان می دهد. با پیش بینی ها و معیارهای آن ، شکی نیست: رهبری رژیم شکست خورده است ، و موقعیت اقتصادی ایران در منطقه در حال سقوط آزاد است.