خاورمیانه در حال راه اندازی برنامه های Giga ، استقبال از سرمایه گذاران جهانی و تغییر شکل مجدد اقتصادها-با این حال صنعت روابط عمومی بر اساس یک رویکرد معامله ای که تعداد انتشار مطبوعات در مقابل پوشش را مشاهده می کند ، هنوز در یک کالای کالایی پایه گذاری شده است.
در حالی که Behemoths جهانی همچنان فرمول را امتحان و آزمایش می کند – پرتاب در AI و داده ها برای استتار عدم عمق – بسیاری از بالادست ها به باند دیجیتال تکیه می کنند که تخصص موضوع کمی و سر و صدای خالی زیادی را به همراه دارد.
بنابراین مشکل کجا نهفته است؟
در شرکت بین المللی که من چند سال پیش مشغول به کار بودم ، دو نفر از بزرگترین مشتری های ما نهادهای بزرگ B2B بودند. من از این تیم خواستم که از بازار پیروی کند ، با موضوعات کلان اقتصادی و کسانی که بر بخش های صنعت خاص خود از جمله روندها و قوانین تأثیر می گذارند ، آشنا شوند. اما رئیس منطقه ای نتوانست این نکته را ببیند ، و من را به “تو خیلی فنی” هشدار داد. این باعث شد من فکر کنم
ما می بینیم که Upstarts در حال جمع آوری حساب های بزرگ است ، فقط به بخشی از راه های کمتر از یک سال. دلیل؟ تعداد کمی از متخصصان در مشتری یا طرف آژانس وجود دارد که صنعت را درک می کنند و با اوج اولیه برنده های دیجیتال کم آویز منتقل می شوند
با کوچک شدن اندازه روزنامه ها ، اندکی وجود دارد که شرکت های روابط عمومی اکنون می توانند “نمایش” را نشان دهند – و این بدان معنی است که مشتریان ، با انتظارات زیاد ، به دنبال آژانس بزرگ بعدی هستند.
امروز ، خاورمیانه ، به ویژه GCC ، در یک نقطه تورم قرار دارد. این تحول اقتصادی و اقتصادی و اجتماعی بی سابقه است. موفقیت به چند عامل مرتبط با هم بستگی دارد: پایداری سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) ، ایجاد یک اقتصاد دانش بنیان با تنوع بیشتر به دور از نفت و گاز ، جذب مشاغل چند ملیتی برای ایجاد عملیات و جلب استعداد در سطح جهانی به منطقه.
این تغییرات پیامدهای عمیق اجتماعی و فرهنگی برای شهروندان و ساکنان خود دارد و بر نحوه کار ، زندگی و درگیر شدن با جهان تأثیر می گذارد. این منطقه نه تنها سرمایه گذاری و استعداد را به خود جلب می کند بلکه قهرمانان ملی را نیز به مارک های جهانی فنی ، مالی ، تدارکات و املاک و مستغلات تبدیل می کند. و شناسایی فرصت های سرمایه گذاری پرسود در خارج از کشور برای صندوق های ثروت حاکم و سایر سرمایه گذاران نهادی محلی. بنابراین ، GCC به عنوان مجرای سرمایه و ایده ها ، چه ورودی و چه جریان ، عمل می کند.
ارتباطات نقش اساسی در تحقق این جاه طلبی ها دارد. این باید از ابزاری تکامل یابد تا به تابعی که تأثیر می گذارد ، آگاه شود. اما با صحنه روابط عمومی فعلی در منطقه چالش های جدی وجود دارد:
در مرحله اول ، بیش از حد به ژنرالیست ها وجود دارد که 90-95 ٪ از نیروی کار ارتباطات را تشکیل می دهد. این خوب خواهد بود اگر GCC هنوز در توسعه اقتصادی اولیه باشد. اما اکنون که این یک بازار پایدار ، پویا و پیشرفته است-که به سرعت در حال انتقال از ظهور به توسعه یافته است-نیاز به ادغام متخصصان صنعت تحت رهبری دانش در تیم های روابط عمومی وجود دارد. اینها باید شامل اقتصاددانان ، کسانی که دارای مشاوره مدیریتی و تجربه بزرگ چهار ، تحلیلگران مالی سابق ، دانشمندان داده و افراد با آگاهی از مدیریت و مسائل زیست محیطی هستند.
این امر به ویژه برای دستورالعمل های پرخاشگر و وضعیت ویژه مانند پیشنهادات عمومی اولیه (IPO) ، ادغام و ادغام (M&A) ، برنامه های بازسازی و مدیریت تغییر بسیار مهم است. این امر همچنین در مورد برنامه های عمیق فرهنگی و رفتاری مانند ملت ساختمان صدق می کند. بنابراین ، روابط عمومی باید از یک مدل عمومی به یک رویکرد دانش و تخصص محور تغییر یابد. این دیگر گزینه ای نیست!
ثانیا ، فقدان افراد مشورتی ارشد وجود دارد که می توانند در همان سطح با C-Suite و رهبری دولت صحبت کنند ، و همچنین در اجرای ارتباطات دستی شرکت کنند. اکثریت مشخصی از دستورالعمل های PR توسط کارکنان جوان یا بی تجربه اداره می شود. صنعت باید از یک تمرکز تاکتیکی و عملیاتی به سمت یک رویکرد استراتژیک تر حرکت کند.
روابط عمومی نباید در مورد ایجاد پوشش رسانه ای ، لایک و اشتراک گذاری به دلیل تولید آنها باشد ، بلکه در مورد ایجاد تأثیر معنی دار – و سازگار است. آژانس ها باید ذینفعان محور باشند ، چالش های تجاری واقعی و نتایج رانندگی را حل کنند ، نه فقط خروجی.
سوم ، عدم وجود یک مدل انتقال دانش وجود دارد. آژانس ها به طور معمول به جای ایجاد قابلیت های داخلی در سازمان های مشتری ، به روابط طولانی مدت و نگهدارنده چسبنده-اغلب به لطف یک حساب جهانی-متکی هستند. توسعه استعداد باید یک عملکرد اصلی آژانس های روابط عمومی باشد که به مشتریان کمک می کند تا تیم های ارتباطی داخلی و بین المللی رقابتی بین المللی و روابط سرمایه گذار را ایجاد کنند.
اگر آژانس کار خود را به خوبی انجام دهد ، مشتری نباید بیش از دو سال به همان سطح پشتیبانی خارجی نیاز داشته باشد. تمرکز باید روی انتقال و حفظ دانش نهادی به مشتریان و اطمینان از پایداری فراتر از درگیری مستقیم آژانس باشد.
تحول اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی منطقه نیاز به یک الگوی ارتباطی مناسب برای هدف دارد که تأثیر واقعی را آگاه ، تأثیر می گذارد و تأثیر می گذارد.
برای ارتباط و مؤثر ، باید از روابط عمومی عمومی به سمت ارتباطات استراتژیک متخصص ، متخصص محور ، اطمینان حاصل شود که مشاوره ارشد با اجرای ارشد همراه است و یک الگوی انتقال دانش ایجاد می کند که به جای وابستگی به مشتری ، مشتری را توانمند می کند.
مگر اینکه از “اشتراک” و “لایک” راضی باشید. در این صورت نیازی به گرفتن بیش از حد فنی ندارید.
توسط Ajith Henry ، بنیانگذار و شریک مدیریت ، Capital Gate Advisors