Close Menu
    Facebook X (Twitter) Instagram
    Trending
    • هشدار درباره خشکی سدهای تهران تا پایان تابستان
    • ایران داوطلبان شیعه را در هنگام زیارت Arbaeen در عراق آموزش داد. قصد دارد در جنگ بعدی با اسرائیل از “ستون پنجم” استفاده کند
    • به نظر می رسد بانک جهانی در مورد سد Rogun تاجیکستان فکر دوم دارد – اوراسیانت
    • Keyvan Shahsavar – Maste Khoob / کیوان شهسوار ـ مست خوب
    • افغانستان از برنامه توسعه پنج ساله رونمایی می کند
    • Shahyad – Kheili OFFICIAL REMIX | شهیاد – خیلی رمیکس
    • آیا می توان یک ازدحام آینه های فضایی را تا سال 2050 جایگزین بسیاری از خورشیدی و باد اروپا کرد؟
    • رئیس UNRWA انکار اسرائیل را از قحطی غزه به عنوان “شرم آور” محکوم می کند – خاورمیانه
    Facebook X (Twitter) Instagram Pinterest Vimeo
    MORSHEDI
    • خانه
      • English
      • Español
      • Svenska
    • اخبار
    • ایرانیان
    • داستان سرا
    • گردشگری
    • شاعران
    • شهرها
    • موزیک
    • فیلم
    • نمایش
    • بیشتر
      • آیا می‌دانستید که
      • نامداران
      • زبان
      • جشن ها
      • دانشگاه
      • فرش ایرانی
      • کتاب
      • معنوی
      • قوم‌ها
      • غذاها
      • تاریخ
      • مد
      • عجایب
      • مختلط
    MORSHEDI
    Home » #ifjblog: خاموش اما ناگس
    اخبار

    #ifjblog: خاموش اما ناگس

    morshediBy morshediآگوست 26, 2025بدون دیدگاه10 Mins Read
    Share Facebook Twitter Pinterest LinkedIn Tumblr Reddit Telegram Email
    #ifjblog: خاموش اما ناگس
    Share
    Facebook Twitter LinkedIn Pinterest Email


    سال 2021 – جمهوری نفس های نهایی خود را گاز گرفت. فروپاشی سریع ولسوالی ها و استانها ، کشور را به شوک و ترس فرو برد. من دانشجوی دانشگاه بودم که کاملاً با اشتیاق و فداکاری به روزنامه نگاری دست و پنجه نرم می کردم-گزارش های تولیدی ، ضبط مصاحبه و فشار آوردن به خودم به کار سخت تر از عشق به این حرفه. فقط هفت روز قبل از سقوط کابل ، من و همکلاسی های من یک بسته خبری بیست دقیقه ای تهیه کرده بودیم که اساتید ما یکی از بهترین نمونه های کار در زمینه دانشجویی را نامیدند. من همچنین قصد داشتم کار در یک رسانه رسانه ای را شروع کنم.

    اما آینده ای که من حساب کردم تا هرگز نیامد. کابل سقوط کرد و همه چیز یک شبه تغییر کرد. نه تنها نتوانستم وارد حوزه رسانه شوم ، بلکه مجبور شدم تحصیلاتم را رها کنم. رویاهای من یکی یکی فرو ریخت. بازگشت طالبان پایان یک فصل روشن و آغاز تاریک ترین روزها برای روزنامه نگاران زن بود. صداها ساکت شدند ، رویاها محو شدند و کارهایی که من با اشتیاق آغاز کرده بودم اکنون تحت سایه سانسور ، ترس و حاشیه نشینی دنبال می شد.

    کمپینی برای سرکوب – و آغاز مقاومت آرام

    با کنترل طالبان ، روزنامه نگاری معنای خود را از دست داد. سانسور گسترده ، تهدیدهای مداوم و محدودیت های مبتنی بر جنسیت زندگی روزمره روزنامه نگاران زن را تعریف می کند. نه تنها آرزوها بلکه آزادی بیان ، امنیت شغلی و حتی حضور جسمی زنان در حوزه رسانه با چالش های جدی روبرو بود. روزنامه نگاری – حرفه ای که قبلاً برای ارتقاء آگاهی و تقاضای عدالت استفاده می شد – نام یک میدان جنگ خطرناک را نشان می داد. همکاران من یکی یکی از صحنه ناپدید شدند. برخی از آنها تبعید را برای ماندن انتخاب کردند ، برخی دیگر در خانه های خود محدود شدند و تعداد معدودی در خط مقدم تقسیم اطلاعات در شرایط سخت و برای حداقل دستمزد باقی مانده بودند و تلاش می کردند تا صدای مردم را زنده نگه دارد.

    در طی چهار سال گذشته ، من با چندین رسانه به صورت حضوری و از راه دور همکاری کرده ام ، اما دیگر هرگز روزنامه نگاری را که آموخته ام پیدا نکرده ام. با وجود تهدیدها ، ناامنی و فشارهای اجتماعی ، من سعی کردم صدای مردم باشم. با این حال ، برای زن روزنامه نگار ، خطر نه تنها جسمی است بلکه وجود ما در این زمینه مورد سؤال و انکار قرار می گیرد.

    زنان عمدتاً و عملاً از روزنامه نگاری خارج شده اند. آنها از ورود به مراکز رسانه ای منع شده اند ، در کنفرانس های رسمی مطبوعاتی خاموش شده اند و از ورود به دفاتر دولتی طالبان یا پوشش بسیاری از رویدادها ممنوع هستند. در پایان بسیاری از اطلاعیه های مطبوعاتی ، موسسات اکنون می نویسند: “به دلیل کمبود فضا و امکانات مناسب ، ما عذرخواهی می کنیم که روزنامه نگاران خواهر خود را در خود جای ندادیم.”

    حتی در کنفرانس های نادر که در آن زنان مجاز هستند – چه عمد و چه ناخواسته – با تحقیر و رفتار غیرحرفه ای روبرو هستند. در سال 2024 ، هنگامی که من به نمایندگی از یک رسانه رسانه ای که با آنها کار کردم ، در یک رویداد چنین شرکت کردم ، برگزارکنندگان به من و سایر روزنامه نگاران زن گفتند که در پشت بنشینیم تا ما در قاب های دوربین ظاهر نشود و به ما هشدار داد که ماسک های خود را حتی به طور خلاصه حذف نکنیم. در غیر این صورت ، به ما دستور داده می شود که ترک کنیم.

    یکی دیگر از مانع های مهم دسترسی زنان به اطلاعات ، اعتقاد بسیاری از مقامات ارشد طالبان است که صدای یک زن “Awrah” است (که شنیده می شود ممنوع است). آنها از پاسخگویی به تماس ها یا پیام های روزنامه نگار زن امتناع می ورزند ، و آشکارا اظهار داشتند: “ما با همکاران مرد شما صحبت می کنیم ، نه با شما.”

    وقتی برای گزارش به آمار وزارت دفاع طالبان نیاز داشتم ، خودم را از طریق تلفن معرفی کردم ، فقط به من گفته می شود: “یکی از همکاران مرد خود را با ما تماس بگیرید.”

    Past this, ladies journalists are insulted and harassed for his or her apparel or for what the Taliban name “improper hijab.” این امر دسترسی به منابع رسمی را حتی دشوارتر می کند.

    چند ماه پیش ، هنگام فیلمبرداری عکس های ویدئویی با تلفن من برای گزارش ، دو عضو طالبان من را متوقف کردند. آنها با زبان تحقیرآمیز و تهدیدآمیز به من خطاب کردند و گفتند: “شما برای کافران جاسوسی می کنید و غرب در همه جا هستید ؛ شما هرگز در صلح زندگی نخواهید کرد.”

    من به نزدیکترین ایستگاه امنیتی منتقل شدم ، حدود دو ساعت بازداشت شدم و تنها پس از آنکه پدرم ضمانت کتبی امضا کرد ، آزاد شدم. این حادثه یک زخم روانی عمیق به جا گذاشت و ترس و فشار آن باعث شد که من نتوانم گزارش های میدانی را ادامه دهم. روزنامه نگاری ، زمانی پر از آزادی و اشتیاق ، اکنون به کابوس در هم تنیده با تهدیدها و سرکوب تبدیل شده است.

    داستان سایر روزنامه نگاران زن

    روزنامه نگار زن ، که سالهاست صدای مردم – به ویژه زنان را تقویت می کردند – از زمان تصاحب طالبان با یک واقعیت سخت و شدید روبرو شده اند. کارهایی که زمانی ابزاری برای آزادی ، عدالت و آگاهی عمومی بوده است ، اکنون تحت سایه ترس ، تهدید و سانسور به ابزاری برای سکوت اجباری تبدیل شده است. در اینجا من حساب های ناگفته چندین زن را که زمانی در خط مقدم گزارش ها ایستاده بودند ، به اشتراک می گذارم ، اما اکنون یا در غم و اندوه خاموش قرار می گیرند ، مجبور به تبعید می شوند ، یا در خانه های خود محصور می شوند ، از حرفه و هویتی که برای آن جنگیدند جدا شده اند.

    فاطمه (نام مستعار) ، یک روزنامه نگار در کابل ، می گوید: “پس از بازگشت طالبان ، من شغل خود را از دست دادم ، نتوانستم تحصیلاتم را ادامه دهم و دیدم که رویاهایم نابود شده است. بعداً ، من به عنوان خبرنگار در یک رسانه رسانه ای کار کردم ، اما روزنامه نگاری تحت این شرایط فراتر از چالش برانگیز است ؛ من با تهدیدات ، شبها و مأموریت های مختلف ، با تهدیدات و آشکار سازی ها روبرو می شوم.

    وی می افزاید: “هنگامی که آنها به من گفتند که اگر من به مرکز رسانه ها برگردم ، نام من از لیست روزنامه نگاران حذف می شود. آنها به من هشدار دادند که هرگز با رسانه ها در مورد یک مسئله خاص صحبت کنم – که من در اینجا به آن اشاره نمی کنم – من و نه خانواده ام بی خطر نخواهند بود. این بزرگترین تهدیدی بود که من تا به حال با من تصمیم نگرفتم که هرگز تصمیم نگرفتم که هر زمان که از رسانه های خارج از کشور مصاحبه کنم. حرفه ای ، اما من صلح ذهنی من از بین رفته است.

    مریم (نام مستعار) ، یک روزنامه نگار در منطقه غربی ، می گوید: “من هر روز با تهدیدها شروع می کنم و آن را به ترس پایان می دهم. روزنامه نگاری بارها و بارها تحقیرآمیز و ناامن شده است. من بارها و بارها وارد شده ام. مباحثی که می خواهم از آن استفاده کنم ، نه تنها از طریق آن ممنوع الخروج می شوند. دفاتر رسمی دسترسی به منابع خبری برای زنان تقریباً غیرممکن شده است. “

    او ادامه می دهد: “یک بار ، من یک مقام طالبان را برای تأیید آمار صدا کردم. بعداً او را به من زنگ زد و دوستی را پیشنهاد کرد ، با تغییر قابل توجه در لحن او. من ترسیده بودم و هرگز به ویراستار خود گفتم: زیرا می ترسیدم که این مشکل را ایجاد کند و یا هزینه من را برای بسیاری از زنان انجام داده است. بلکه از محیط اجتماعی گسترده تر نیز. “

    تامانا (نام مستعار) ، یک روزنامه نگار در کابل ، می گوید: “با بازگشت طالبان به قدرت ، مسیر شغلی من کاملاً تغییر کرد. من شغل خود را از دست دادم ، سپس به یک محل کار برای یک حقوق کوچک پیوستم ، اما اکنون من دوباره بیکار هستم. در طول این زمان ، ما هرگز به عنوان بخشی از کار من بودند. ما با عواقب خشونت آمیز روبرو خواهیم شد.

    وی می افزاید: “بیشتر گزارش های من سانسور شده یا حذف شده است. من بارها و بارها به من گفته شد كه من حق ندارم كه روزنامه نگار باشم. با گذشت زمان ، فشارهای ترکیبی – از جامعه و طالبان – به ویژه تحقیر و سانسور ، انگیزه من را از بین می برد. من دیگر احساس امنیت نمی كردم و سرانجام مجبور شدم كه این کار را از دست بدهم.

    سمیرا (نام مستعار) ، یک روزنامه نگار در تبعید ، می گوید: “پس از بازگشت طالبان ، من صدای و رویاهای خود را از دست دادم. آنها برای مدتی بیکار بودم و نتوانستم در رسانه ها کار کنم. وقتی به روزنامه نگاری بازگشتم ، چشم انداز کاملاً تغییر کرده بود. گزارش های من از پخش خارج می شد.

    او تأکید می کند: “این مانند یک توده در گلو من بود. وقتی من مدیر رسانه شدم ، فشارها افزایش یافت ؛ من مجبور شدم برای کار همه همکارانم پاسخ دهم. گاهی اوقات ، در مورد مسائل جزئی ، من به عنوان اطلاعات جزئی ، اطلاعات و وزارت اطلاعات و فرهنگ را صدا می کنند که به ما هشدار می دهد که آنها را تکرار کنم. سپس تهدیدات شخصی شد. کشور من را ترک کردم و اکنون هیچ امیدی به بازگشت به سرزمینی تحت حاکمیت طالبان ندارم. “

    این روزنامه نگاران زن ، گرچه حاشیه نشین هستند ، اما تسلیم نشده اند. برخی به طور پنهانی تدریس می کنند. برخی دیگر برای رسانه های خارجی از راه دور می نویسند. برخی هنوز هم در تاریکی به دنبال درخشش نور هستند.

    در همین حال ، مرکز روزنامه نگاران افغانستان (AFJC) گزارش داده است که در شش ماه اول سال 2025 ، نقض آزادی رسانه ها با 56 درصد افزایش یافته است ، با 140 حادثه ثبت شده است – از جمله دستگیری روزنامه نگاران ، بسته شدن رسانه ها و محدودیت برای زنان روزنامه نگار. همچنین گزارش شده است که 80 درصد از روزنامه نگاران زن مجبور شده اند این حرفه را ترک کنند. براساس اعلام سازمان پشتیبانی رسانه ها ، روزنامه نگار زن اکنون بیش از 350 از مجموع 4500 کارگر رسانه ای در سراسر کشور تعداد دارد.

    چهار سال گذشته دشوار بوده است ، که با یک مبارزه آرام برای من و همسالانم مشخص شده است. با این حال ، در میان این همه تاریکی ، یک چیز خاموش نشده است: امید. ما هنوز در اینجا هستیم ، می نویسیم و مقاومت می کنیم – برای روزی که آزادی بیان دوباره در کشور شکوفا می شود و می توانیم حقوق خود را به عنوان نیمی از بدن جامعه پس بگیریم.

    برای زنان در افغانستان ، روزنامه نگاری فقط یک کار نیست – این یک فریاد برای حضور است ، راهی برای معنی دادن به دنیای اطراف خود.

    امروز ، زن روزنامه نگار تحت فشارهای چند لایه زندگی می کنند: تهدیدهای طالبان ، عدم فرصت و سکوت جهانی. من امیدوارم که جهان واقعاً صدای زنان افغانستان را بشنود – نه فقط از طریق اظهارات خشک ، کنفرانس های بی ثمر یا محکومیت های تکراری. ما ، زنان افغانستان ، به حقوق بشر و سازمان های حقوق زنان نیاز داریم تا با گوش های باز به ما گوش دهند و اقدامات واقعی و معنادار را انجام دهیم.

    نویسنده به دلیل نگرانی های امنیتی که تحت رژیم طالبان ادامه دارد ، می خواهد ناشناس بماند. این مقاله در ابتدا توسط منتشر شده است subh



    Source link

    Share. Facebook Twitter Pinterest LinkedIn Tumblr Email
    Previous Articleاسکای‌نیوز از مذاکرات جمهوری اسلامی و سه کشور اروپایی در پنجم مرداد خبر داد
    Next Article استرالیا ایران را به سازماندهی حملات ضد یهودی متهم می کند و سفیر را اخراج می کند
    morshedi
    • Website

    Related Posts

    اخبار

    هشدار درباره خشکی سدهای تهران تا پایان تابستان

    آگوست 26, 2025
    اخبار

    ایران داوطلبان شیعه را در هنگام زیارت Arbaeen در عراق آموزش داد. قصد دارد در جنگ بعدی با اسرائیل از “ستون پنجم” استفاده کند

    آگوست 26, 2025
    اخبار

    به نظر می رسد بانک جهانی در مورد سد Rogun تاجیکستان فکر دوم دارد – اوراسیانت

    آگوست 26, 2025
    Add A Comment
    Leave A Reply Cancel Reply

    Top Posts

    آیا ترامپ به موضوع دولت بودن فلسطین اهمیت می دهد؟

    آگوست 1, 20254 Views

    طالبان برای سهولت در بیکاری در افغانستان ، کارگران را به قطر می فرستند

    جولای 29, 20254 Views

    خیام نیشابوری، نماد خردورزی ایرانی

    آگوست 1, 20253 Views

    مهتاب | شعری از نیما یوشیج

    آگوست 3, 20252 Views

    سردبیر نشریه فریدون: هیبت دینی و سیاسی خامنه‌ای فرو ریخته است

    آگوست 3, 20252 Views
    دسته‌ها
    • اخبار
    • فیلم
    • کتاب
    • گردشگری
    • معنوی
    • موزیک
    • نمایش
    Most Popular

    آیا ترامپ به موضوع دولت بودن فلسطین اهمیت می دهد؟

    آگوست 1, 20254 Views

    طالبان برای سهولت در بیکاری در افغانستان ، کارگران را به قطر می فرستند

    جولای 29, 20254 Views

    خیام نیشابوری، نماد خردورزی ایرانی

    آگوست 1, 20253 Views
    Our Picks

    هشدار درباره خشکی سدهای تهران تا پایان تابستان

    آگوست 26, 2025

    ایران داوطلبان شیعه را در هنگام زیارت Arbaeen در عراق آموزش داد. قصد دارد در جنگ بعدی با اسرائیل از “ستون پنجم” استفاده کند

    آگوست 26, 2025

    به نظر می رسد بانک جهانی در مورد سد Rogun تاجیکستان فکر دوم دارد – اوراسیانت

    آگوست 26, 2025
    دسته‌ها
    • اخبار
    • فیلم
    • کتاب
    • گردشگری
    • معنوی
    • موزیک
    • نمایش
    Facebook X (Twitter) Instagram Pinterest
    • Privacy Policy
    • Disclaimer
    • Terms & Conditions
    • About us
    • Contact us
    Copyright © 2024 morshedi.se All Rights Reserved.

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.