تا همین اواخر ، ایالات متحده و اروپا از نزدیک برای تأمین منابع جهانی مواد اولیه بحرانی همکاری کردند. با این حال ، امروز ، ایالات متحده و سایر قدرتهای مهم به طور فزاینده ای دسترسی انحصاری به این منابع را دنبال می کنند – اروپا را به یک ضرر در اختیار دارد ، همانطور که عجله می کند. مواد اولیه بحرانی برای این تلاش مهم هستند ، زیرا برای تولید پوسته های توپخانه ، موشک ها و میکروچیپ هایی که سلاح های مدرن را راهنمایی می کنند ، ضروری هستند. با این حال ، تقاضای افزایش اکنون با کاهش عرضه برخورد می کند.
در حالی که مایکل وورمر ، بنیانگذار Norge Mining ، در مورد کمبود عرضه هشدار می دهد ، وی همچنین به نفع آن است. با توجه به مقاله این مجری که توسط مجله سوئیس NZZ منتشر شده است ، مشاور شرکت معدن نروژی است که وی به راه اندازی آن کمک کرده است. Norge Mining قصد دارد تا اواخر سال 2029 سنگ فسفات را از منطقه Egersund در جنوب غربی نروژ استخراج کند. این سنگ حاوی وانادیوم و تیتانیوم است – هر دو کلید صنعت دفاع.
تخمین زده می شود که این منطقه 70 میلیارد تن فسفات ، بزرگترین سپرده شناخته شده در جهان را در اختیار داشته باشد. در ازای دسترسی آینده به این فلزات استراتژیک ، اتحادیه اروپا پشتوانه مالی به Norge Mining را تعهد کرده است.
تقلا جهانی برای منابع مهم در حال انجام است. بیش از حد رئیس جمهور پیشین ایالات متحده دونالد ترامپ نسبت به گرینلند نشان دهنده نگرانی فزاینده در بین قدرت های جهانی در مورد تأمین منابع آینده است. گرینلند غنی از مواد حیاتی و نزدیک به سواحل آمریکایی ، توجه استراتژیست های ایالات متحده را مشتاق برای اطمینان از حمل و نقل ایمن و دسترسی به این فلزات جلب کرده است.
اروپا با سردرگمی و نگرانی واکنش نشان داده است. از نظر تاریخی یک رهبر در طول انقلاب صنعتی ذغال سنگ و آهن محور ، اروپا امروز فاقد عملیات قابل توجهی برای استخراج معادن است. پروژه های جدید استخراج با مخالفت شدید روبرو هستند ، هم از طرف جوامع محلی که نگران آسیب های زیست محیطی و هم از طرف طرفداران آب و هوا هستند و از پردازش فشرده کربن احتیاط می کنند. با توجه به بیشتر مواد اولیه که اکنون وارد شده است ، تخصص معدن خود اروپا به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
این آسیب پذیری رهبران اتحادیه اروپا را به سمت عمل سوق داده است. در پاسخ ، آنها یک سال پیش قانون مواد اولیه بحرانی (CRMA) را تصویب کردند. CRMA 34 ماده اولیه را برای اختلال در زنجیره تأمین یا برای نیازهای صنعتی آینده ضروری به نظر می رساند. این امر موظف است حداقل 10 ٪ از مواد استراتژیک اتحادیه اروپا در داخل کشور استخراج شود و 40 ٪ در مرزهای آن پردازش شود.
در ابتدا برای پشتیبانی از انتقال سبز – از جمله منابع لیتیوم برای وسایل نقلیه برقی – از اولویت های CRMA تغییر یافته است. با افزایش هزینه های دفاعی ، تأمین مواد برای اهداف نظامی به همان اندازه فوری شده است. مدیر اجرایی معدنکاری سوئیس می گوید: “تأمین امن مواد اولیه کلیدی عامل اصلی در دفاع و استقلال اقتصادی اروپا خواهد بود.”
اتحادها
موضع اروپا فقط در سالهای اخیر بدتر شده است. دو سال پیش ، اتحادیه اروپا و ایالات متحده در راه اندازی مشارکت امنیتی مواد معدنی به سایر کشورهای ثروتمند پیوستند – تلاش تعاونی برای محافظت از منابع مهم. در آن زمان ، وزارت امور خارجه آمریكا ابتكار را به عنوان راهی برای ایجاد یك زنجیره تأمین جهانی امن تر و انعطاف پذیر تر ستود. همکاری موضوع غالب بود.
اما آن روزها اکنون احساس دور می کنند. افزایش تنش های بین المللی باعث شده است تا قدرتهای بزرگ به اتخاذ استراتژی های خود خدمت بیشتر در عرصه مواد اولیه بپردازند. کالاهای کلیدی در تشدید درگیری های تجاری به تراشه های چانه زنی تبدیل شده اند. پس از آنكه آمریكا تعرفه هایی را برای صادرات چینی در ماه فوریه تحمیل كرد ، چین به سرعت با محدودیت صادرات در پنج فلز اساسی از جمله تنگستن تلافی كرد.
تنگستن ، یکی از مؤلفه های حیاتی در تولید سلاح ، به شدت تحت سلطه چین است که تقریباً 80 ٪ از عرضه جهانی را در سال 2023 به خود اختصاص داده است. این کشور در بسیاری از مواد مهم دیگر موقعیت های غالب را حفظ می کند. این کنترل های صادراتی ممکن است هنوز تأثیر مستقیمی بر اروپا نداشته باشد ، اما آنها نشان می دهد که در دسترس بودن جهانی است و یک چالش بزرگ برای این قاره است.
برای مقابله با این امر ، CRMA همچنین با هدف ساده سازی و تسریع در مصوبات برای پروژه های جدید معدن انجام می شود. با این وجود ، حتی در نروژ دوستدار معدن ، عملیات جدید سالها از آن باقی مانده است. Norge Mining در سال 2020 حفاری اکتشافی را آغاز کرد و انتظار نمی رود که تولید تا سال 2029 آغاز شود – با سرعت کم سرعت توسعه در سراسر اروپا.
ناتوانی اروپا در گسترش سریع معدن داخلی ، مشارکت با ملل متفقین را به طور فزاینده ای مهم می کند. اما چنین اتحادی با عوارض همراه است. به عنوان مثال ، استرالیا سرشار از منابع طبیعی است و از نظر سیاسی با اروپا هماهنگ است. توافق نامه تجارت آزاد به نظر می رسد یک قدم منطقی است – اما مذاکرات دو سال پیش پس از آنکه استرالیا خواستار دسترسی بیشتر به بازار کشاورزی شد ، که با مخالفت کشورهای عضو اتحادیه اروپا روبرو شد ، فروپاشید.
در نتیجه ، اتحادیه اروپا ممکن است مجبور شود انتظارات خود را برای تهیه منابع از شرکای همفکر کاهش دهد. کشورهایی که به مواد اولیه اروپا نیاز دارند ، اغلب از نظر سیاسی نادرست هستند یا در مناطق ناپایدار واقع شده اند. این امر رهبران اتحادیه اروپا را وادار می کند تا ضمن اطمینان از دسترسی به مواد اولیه که برای امنیت و ثبات اقتصادی بسیار مهم است ، تعادل ظریف بین حمایت از ایده آل های سیاست خارجی خود را انجام دهند.
توسط نازین سادیگووا