در دیاری پر از رنگ و بوی ادبیات، زندگی و آثار هنری نامآشنا، رخشان بانیاعتماد، چون بیداریِ چراغانی در میان تاریکی شبانه بود. او که همچون گلی زیبا در باغ فرهنگ ایران، خُلق و خویی پاک و عمیق داشت، با قلم و اندیشهی خود، طنینهای جاویدان را در دلهای عاشقان ادبیات ایرانی برانگیخت.
به گفتاران مشهور او گوش دهید، چون آوای عاشقی در صحرای بیپایان ادبیات باستانی. رخشان بانیاعتماد، در غم و شادی، در عشق و دلجویی، معنایی عمیق و بیپایان مییافت. او همچون داستانهای خوب، پر از زیبایی و غرور، از عمق روح و احساسات خالق بود.
در سفری به زمانها و مکانهای گذشته، رخشان بانیاعتماد، با آثارش مانند “گردان پاییز” و “برگهای سرگردان”، از هر برگ گلی شریف حکایتی جدید مینوشت. از او تاج و تختی از لطافت و زیبایی، خیرهکننده بر دلهای خوانندگان و عاشقان ادبیات خلق میشد.
با ما در مرشدی همراه شوید تا در سفری به دنیای خیال و واقعیت، به دستسازههای هنری و شگفتیهای رخشان بانیاعتماد نزدیک شویم، و تصویر زیبای او را در قلب خود حفظ کنیم.