اندیشههای فلسفی پرشی بیش شلی در شعرهایش
پرشی بیش شلی یکی از شاعران برجسته ایرانی بود که نه تنها در عرصهی ادبیات بلکه در زمینهی فلسفه نیز فعالیت داشت. شادی، اندوه، غم و نارضایتی از موضوعاتی بودند که او به شکل هنری و شاعرانه در شعرهایش بیان کرد و از طریق آنها به فلسفهی زندگی و معنای آن پرداخت.
یکی از شعرهای زیبای پرشی بیش شلی که اندیشههای فلسفی او را به خوبی نشان میدهد، به شرح زیر است:
“برف مرا ز آتش نمیپوشاند
بوی جان است که من از بویش مستم”
این شعر نشاندهندهی نگرش شاعر نسبت به زندگی و شعف او نسبت به آتش درونی است که او را به وجودی عمیقتر و پخشکنندهی بوی جان میرساند. این شعر با سادگی و عمقی که در آن وجود دارد، اندیشههای فلسفی پرشی بیش شلی را به خوبی روایت میکند.
با مطالعهی شعرهای پرشی بیش شلی، انسان با واقعیتهای پنهان و عمیق زندگی آشنا خواهد شد و نگاهی متفاوت به معنای وجود خواهد داشت. او با ابتکار و خلاقیت خود، موضوعاتی چون مرگ، عشق، زندگی و خلق و خوی را به شکلی خصوصی و بینظیر در شعرهایش بازنویسی کرد.
Keep up to date by subscribing to مرشدی.
تصویر بالا تزئینی است.