رئیس جمهور دونالد ترامپ در یک حرکت متراکم با نمادگرایی و محاسبه سیاسی ، در مصر برای جشن گرفتن گروگان های اسرائیل توسط حماس در مصر است. آنچه که به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک بازی می شود ، در حقیقت ، یک قطعه عملکردی است که به جای دستیابی به صلح ، برای نجات شهرت طراحی شده است.
به مدت دو سال وحشیانه ، اسرائیل – با پشتوانه کامل ما – غزه را پشت سر گذاشت. با وجود قدرت شلیک برتر ، نظارت پیشرفته و محافظت از دیپلماتیک سرسخت ، نتوانست حماس را خرد کند. این جنگ هزاران کشته و غزه مسطح شد. معامله نهایی: نه فتح ، بلکه امتیاز. حماس هنوز هم قائم و انعطاف پذیر است.
ترامپ هرگز واسطه ای خنثی نبود. از سلاح گرفته تا اشتراک اطلاعات گرفته تا پوشش وتو سازمان ملل ، دولت وی به عنوان شریک جنگ اسرائیل خدمت کرده است. “بلاغت صلح” او اغلب در منطق جنگ نتانیاهو ، همدستی را پنهان می کرد. او کارگزاری صلح نبود. او کارزار اسرائیل را تحت تأثیر قرار داد.
شکست مجدد به عنوان پیروزی
ترامپ با توجه جهانی که به او متمرکز شده است ، ورود خود را برای بازسازی داستان انجام می دهد. او می خواهد یک جنگ بی نتیجه را به داستانی از پیروزی تبدیل کند. اما ارزیابی های میدان نبرد در غیر این صورت نشان می دهد: حماس ، در حالی که زخمی شده است ، یک کارت وحشی است.
ایلان پاپه ، مورخ اسرائیلی ، گفت: “اسرائیل از مقاومت مقاومت در برابر مقاومت اشتباه گرفت و خاطرنشان كرد كه چگونه این كارزار هویت سیاسی حماس را حتی در حالی كه غزه را ویران می كرد ، تقویت كرد. در خود اسرائیل ، هراترز آنچه را که آن را “نابینایی استراتژیک” نتانیاهو می نامد ، هشدار می دهد که وسواس نظامی او اسرائیل را منزوی کرده و آن را کمتر ایمن کرده است. انتقاد دیگر حاشیه نیست. در گفتمان اسرائیل در حال تبدیل شدن به جریان اصلی است. اهداف ناشایست و غیرقابل تحقق نتانیاهو در نهایت ممکن است منجر به سقوط وی شود. او هرگز به Machiavelli گوش نکرد: “این زبان مردان بیشتری را از شمشیر نابود کرده است ، زیرا کلمات یک بار که هرگز آزاد نمی شوند ، نمی توان به یاد آورد.”
بوها واشنگتن پست قاب های تجزیه و تحلیل قمار غزه ترامپ به عنوان خطر خطر: او ممکن است تسویه حساب را مجبور کرده باشد ، اما حفظ آن نیاز به فشاری دارد که ممکن است از آن برخوردار باشد. جنگ ممکن است مکث شود ، اما تضادها حل نشده اند.
نوری از رستگاری ترامپ
این گشت و گذار مصری بیشتر از دیپلماسی در مورد دیدنی است. مرحله تنظیم شده است ؛ گروگان ها دوباره به هم پیوسته اند ، سلاح های بسته بندی شده ، رئیس جمهور به عنوان صلح طلب قاب بندی می شود. با این حال سطح را لمس کنید و شکاف ها را پیدا می کنید.
مقاله ای از دیوید ایگناتیوس در پست واشنگتن ائتلاف ترامپ را تمجید می کند ، اما همچنین Modus Operandi خود را یادداشت می کند: ابتدا پیروزی را اعلام کنید ، بعداً جزئیات را بررسی کنید. وارونگی فروش پرچم صلح قبل از تأمین بنیاد ، کلید درک این بازدید است.
گراهام ای. فولر ، تحلیلگر سابق سیا ، هشدار می دهد: “واشنگتن سرمایه اخلاقی را برای دفاع از رفتار اسرائیل سوزانده است – فقط برای ارائه آتش بس که همه انتظار دارند فروپاشیده شود.” اپتیک ممکن است خیره شود. با این حال ، این ماده شکننده است.
پیمان بقا نتانیاهو
برای نتانیاهو ، ورود ترامپ یک نجات است. ائتلاف او ، فرسودگی عمومی افزایش می یابد و صبر بین المللی از بین می رود. با ورود ترامپ ، یک جنگ بن بست به یک صفحه مشترک تبدیل می شود. یک قمار متلاطم را می توان به عنوان یک پیروزی مشترک تغییر داد. اگر وفاداری به حسادت تبدیل شود ، دوستان می توانند رقبا شوند.
اما نخبگان در اسرائیل در مورد شکست زمزمه می کنند. در در زمان اسرائیل، گزارش هجوم یک کمیسیون مدنی ، “استکبار و نابینایی ذاتی” نتانیاهو را در عدم آماده سازی کشور برای حمله 7 اکتبر ابراز تاسف می کند. وی متهم به تضعیف تصمیم گیری ، کنار گذاشتن اندامهای امنیتی و قدرت بیش از حد است. اگر مقامات بسیار ارشد از مخالفان منع شدند ، خانه سیاسی بر ترس ساخته می شد ، نه استراتژی.
نتانیاهو به ترامپ نیاز دارد تا پوست خود را نجات دهد و به وی کمک کند تا روایت را از Gridlock تا دستیابی به موفقیت ، از شکست تا نجات به دست آورد. با این حال ، این معجزه به توهمات جامد باقی مانده است. نتانیاهو در طول جنگ ترامپ را در تاریکی نگه داشت. او می داند دانش یک تیغه است ، و هنگامی که شما آن را آزادانه تحویل می دهید ، سلاح را در دست دشمن خود قرار می دهید.
ترامپ و نتانیاهو به ناچار برای تبادل اتهامات خاردار بر سر هرج و مرج حل نشده غزه آماده شده اند. این تبادل کلامی در سرزنش یکدیگر برای بقای حماس ، اشتباهات استراتژیک و مشاوره نادیده گرفته شده در افق در حال افزایش است. در زیر لفاظی ، اتهام خیانت خیانت می کند ، زیرا هر دو رهبر به طور ظریف دلالت می کنند و وعده های ناکام را نشان می دهند ، اتحاد آنها تحت وزن انتظارات برآورده نشده و جاه طلبی های واگرا است. در طول جنگ ، نتانیاهو روسای جمهور بایدن و ترامپ را دست کم گرفت و معتقد بودند که می تواند آنها و همچنین ایالات متحده را دستکاری کند. اکنون او متوجه می شود که دست کم گرفتن بسیار ایمن تر از آن است که کاملاً شناخته شده باشد.
محوری به ایران
تئاتر غزه به زودی به پایان خواهد رسید و هر دو مرد وانمود می کنند که هرگز به شکلی که انجام داد اتفاق نیفتاد. هر دو مرد غریزه را با محوری به اشتراک می گذارند – و هیچ چیز راحت تر از ایران نیست. با ویرانی غزه که قبلاً مورد اختلاف قرار گرفت ، نتانیاهو در حال حاضر به عنوان رقیب جدید وجودی ، در حال جابجایی به تهران است. فیلمنامه آشنا است: تجمع پشت یک تهدید جدید ، بازنشانی اجماع داخلی.
در محافل دفاعی ایالات متحده ، فشار برای موضع سخت تر در مورد ایران در حال افزایش است. بنا بر گزارش ها ، مقامات اسرائیلی ترامپ را برای تحمیل مجدد تحریم ها ، بازداشت مجدد و آماده سازی رویارویی تجدید شده تحت فشار قرار می دهند. یک تحلیلگر دفاع ناشناس به نقل از پوشش استراتژیک گفت: “غزه باید فراموش شود. ایران باید بعدی باشد.” این یک جنگ ضرورت نیست ، بلکه جنگ حواس پرتی است: بقا شخصی به عنوان یک ضرورت ملی. ترامپ ، تا کنون فرصت طلب ، ممکن است دوباره درگیری کند که او به سوء مدیریت کمک کرده و میراث را در زمان وام گرفته شده تعقیب می کند.
نتیجه گیری: میراژ پیروزی
هیچ مجسمه ای در قاهره آوار غزه را تغییر نخواهد داد. هیچ کنفرانس مطبوعاتی تلفات جنگ را پاک نمی کند. تاریخ داوران کندتر از عناوین. نوبت ترامپ برای نقل قول نویسنده شاهزاده است: “قدرت متعلق به کسی نیست که با صدای بلند صحبت می کند ، بلکه به کسی که از آن خودداری می کند”.
ترامپ ممکن است یک لکه دار را پایین بیاورد ، صلح را اعلام کند و در تشویق جهانی قرار بگیرد. با این حال ، قطعات باقی مانده – جابجایی ، ویرانی ، تونل های ساکت و ققنوس سیاسی مقاومت – به جنگی که حل نشده است ، می پردازد. تا زمانی که رهبری واقعی جایگزین عینک نشود ، صلح به جای یک سیاست ، همچنان یک پیشنهاد باقی خواهد ماند.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده سیاست تحریریه مانیتور خاورمیانه نیست.