تهران – شارگ سرمقاله خود را به برنامه 20 امتیازی ترامپ برای غزه و استراتژی جمهوری اسلامی نسبت به آن اختصاص داد.
این نوشت: اگرچه پذیرش حماس از تمام مقالات برنامه ترامپ هنوز در انتظار است ، اگر تحقق یابد ، می تواند تجدید نظر در استراتژی جمهوری اسلامی را توجیه کند. برنامه ترامپ حاوی ابهامات ، نکات مثبت و منفی است که شایسته توجه است. علت فلسطین حق مردم آن سرزمین است و این حق آنها بیش از هر کس دیگری است که در مورد این طرح تصمیم بگیرند. این طرح در واقع زمینه عملیاتی برای موقعیت جدید جمهوری اسلامی را تعیین می کند. اگرچه ایران نمی تواند با جزئیات این طرح موافق باشد ، اما عملاً نمی تواند نیرویی را که در صدر مقاومت فلسطین قرار گرفته است ، نادیده بگیرد و نزدیک به 70،000 نفر را از این طریق قربانی کرده است. چنین شرایطی مستلزم تجدید نظر نظری از استراتژی سیاسی و تاکتیک های عملیاتی جمهوری اسلامی در حمایت از نیروهای فلسطین است. بار این تجدید نظر بر شانه های جمهوری اسلامی نیست و توسط هواداران مقاومت در ایران و منطقه توجیه می شود.
هام میهان: آیا ایران موقعیت را به سمت دولت جدید سوریه تغییر خواهد داد؟
در مصاحبه ای با دکتر هادی بورهانی ، تحلیلگر موضوعات خاورمیانه ، هام میهان روابط ایران را با دولت جدید سوریه بررسی کرد. این تحلیلگر معتقد است که ایران مایل است روابط جدیدی را با سوریه آغاز کند ، اما دو مشکل مانع از وقوع این امر شده است: اول ، ایران هنوز تلاش کافی برای ترمیم روابط با سوریه انجام نداده است و دوم ، ما فرصت خوبی را که در دسترس بود وقتی الشرارا به قدرت رسید ، از دست دادیم. در آن زمان ، الشارا برای برقراری ارتباط با ایران انگیزه های مثبتی ارسال کرد ، اما ما آن را نپذیرفتیم ، و اکنون او اعلام می کند که وی باعث شده است که دست ایران از سوریه قطع شود. بنابراین ، شرایط برای بازگرداندن روابط ایران-سیریا اکنون دشوارتر شده است ، اما در نهایت ایران باید این مسیر را طی کند و با کمک کشورهایی مانند ترکیه ، عربستان سعودی و قطر که بر دولت سوریه تأثیر می گذارد ، برای آشتی با مقامات سوریه به یک فرمول برنده برسند و درگیری فعلی را پایان دهند. به خصوص از آنجا که به نظر نمی رسد که ایران تنها کشور باشد ، در کنار اسرائیل ، موضع منفی نسبت به دولت سوریه اتخاذ کرده است و مانند رژیم صهیونیستی ، رهبران سوریه را “تروریست” می نامد.
اتله: پشت صحنه حضور نظامی ایالات متحده در غرب آسیا
در مصاحبه ای با تحلیلگر امور بین الملل ، سید جلال ساداتیان ، ایتلهات حضور نظامی ایالات متحده در منطقه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. ساداتیان گفت: وقتی آمریکایی ها بعد از باگرام هستند و در حال حاضر در آذربایجان و الدید (قطر) حضور دارند ، می توان گفت که آنها برای ایران برنامه هایی دارند ، به ویژه هنگامی که آنها فضای جهانی علیه ایران را شکل می دهند و می گویند که ایرانیان از قوانین و مقررات بین المللی پیروی نمی کنند و بنابراین ما مجاز به حمله به این کشور هستیم. البته ، به خوبی درک شده است که ایالات متحده از هرگونه قطعنامه پیشنهادی شورای امنیت سازمان ملل تحت فصل VII آگاه است تا مجوز حمله نظامی به ایران را توسط روسیه یا چین وتو کند. شرایط این کشور واقعاً ویژه است و کمیته های مشاوره ای باید تشکیل شوند تا بتوانیم با استفاده از تمام انرژی خود ، با خیال راحت این وضعیت را پشت سر بگذاریم. دشمن با تمام توانایی های خود اینوفوبیا را دنبال می کند ، در حالی که متأسفانه ما از توانایی های موجود سود زیادی نداشته ایم.
ایران: یک ایران عادی و پایدار برای چین و روسیه مطلوب است
در مقاله ای ، روزنامه ایران در مورد وضعیت فعلی چین و روسیه در مورد ایران بحث کرد و گفت: در واقع ، روسیه و چین بیش از هر چیز دیگری از یک ایران پایدار و عادی در سیستم بین المللی بهره مند می شوند. ایران که ضمن حفظ رویکرد مستقل و دیدگاه استراتژیک خود نسبت به جهان ، منطقه ، شرق ، آسیا و همسایگان آن می تواند از ثبات داخلی و بین المللی برخوردار باشد ، می تواند شریک قابل اطمینان تر و مؤثرتری برای مسکو و پکن باشد. بنابراین ، برخلاف ایده های برخی از تحلیلگران ، روسیه و چین یک ایران عادی و پایدار را ترجیح می دهند. آنها نمی خواهند ایران در یک وضعیت مبهم یا بحرانی گرفتار شود. البته ، در برخی از نقاط خاص ، برخی از بازیگران این دو کشور ممکن است از ادامه وضعیت نیمه بحرانی ایران بر اساس ملاحظات تاکتیکی بهره مند شوند. اما از دیدگاه استراتژیک ، ثبات و آرامش ایران برای آنها مطلوب تر است ، زیرا یک ایران پایدار می تواند روابط گسترده تری و پایدارتر با جهان از جمله با روسیه و چین برقرار کند.