به مدت 80 سال ، اروپا رابطه نامتقارن اما همکاری با ایالات متحده را حفظ کرد. این عدم تعادل ، که مدتها به عنوان قیمت ثبات و محافظت پذیرفته شده است ، تحت دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده به طرز چشمگیری تغییر کرده است. آنچه که زمانی یک وابستگی متقابل استراتژیک ناهموار بود ، به یک چنگال ناگسستنی تبدیل شده است ، که برای اعمال فشار در حالی که توسط قربانیان آن رد می شود ، استفاده می شود.
در کتاب من ، l’atlantisme est mort؟ Vive l’Europe! (آیا آتلانتیک مرده است؟ زنده باد اروپا!) ، من این تغییر را با معرفی مفهوم توصیف می کنم “emprisme”: یک چنگال مجاز که در آن اروپایی ها ، با اعتقاد خود به شریک زندگی ، به قدرتی که بدون آگاهی کامل آنها بر آنها حاکم است ، وابسته می شوند.
عذاب صرفاً به تأثیر یا قدرت نرم اشاره نمی کند ، بلکه یک تطبیق استراتژیک درونی است. اروپایی ها این وابستگی را به نام توجیه می کنند واقع گراییبا امنیت، یا ثبات اقتصادی ، بدون اینکه تشخیص دهد که از نظر ساختاری آنها را تضعیف می کند.
در جهان بینی ترامپ ، اروپایی ها دیگر متحدین نیستند بلکه آزادگان هستند. بازار مشترک آنها را قادر می سازد تا به بزرگترین منطقه مصرف کننده جهان تبدیل شوند و رقابت شرکت های خود را از جمله در بازار ایالات متحده تقویت کنند. در همین حال ، از طریق ناتو ، آنها به واشنگتن اجازه می دهند هزینه های دفاع جمعی را تحمل کند.
نتیجه؟ به گفته ترامپ ، ایالات متحده – زیرا این امر قوی ، سخاوتمندانه و نجیب است – توسط متحدین خود “از” استفاده می شود. این روایت یک تغییر را توجیه می کند: متفقین به منابع بهره برداری تبدیل می شوند. این دیگر همکاری نیست بلکه استخراج است.
اوکراین به عنوان یک اهرم فشار
جنگ در اوکراین کاملاً این منطق را نشان می دهد. در حالی که اتحادیه اروپا برای حمایت از کیف ، بسیج شد ، این همبستگی به یک آسیب پذیری تبدیل شد که توسط واشنگتن مورد سوء استفاده قرار گرفت. وقتی دولت ترامپ دسترسی موقت دسترسی اوکراین به اطلاعات ایالات متحده را به حالت تعلیق درآوردارتش اوکراین کور شد. اروپایی ها ، همچنین به این داده ها وابسته بودند ، نیمه کور باقی مانده بودند.
حرکت دولت یک تنظیم تاکتیکی صرف نبود ، بلکه یک سیگنال استراتژیک بود: استقلال اروپا مشروط است.
در ژوئیه سال 2025 ، اتحادیه اروپا کاملاً نامتعادل را پذیرفت توافق نامه تجارتی تحمیل 15 ٪ تعرفه بر روی محصولات خود ، بدون متقابل. توافقنامه Turnberry در املاک خصوصی ترامپ در اسکاتلند مذاکره شد – نمادی قوی از شخصی سازی و وحشیانه شدن روابط بین الملل.
در همان زمان ، ایالات متحده تحویل مستقیم اسلحه را متوقف کرد به اوکراین اکنون اروپایی ها اسلحه های ساخته شده آمریکایی را خریداری می کنند و خود را به کیف تحویل می دهند. این دیگر مشارکت نیست ، بلکه هیئت اجباری است.
از شرکا گرفته تا شاخه ها
در منطق جنبش MAGA ، که در حزب جمهوری خواه مسلط است ، اروپا دیگر شریک زندگی نیست. در بهترین حالت ، این یک مشتری است. در بدترین حالت ، یک شاخه.
در این شرایط ، اروپایی ها بدون نامگذاری آن ، تسلیم خود را می پذیرند. این رضایت بر دو توهم استوار است: این ایده که این وابستگی کمترین گزینه بد است و این عقیده که موقتی است.
با این حال ، بسیاری از بازیگران اروپایی – رهبران سیاسی ، کارآفرینان و صنعتگران – از توافق Turnberry و تشدید خریدهای تسلیحات ایالات متحده حمایت کردند. در سال 2025 ، اروپا معامله ای آشکار را پذیرفت: پرداخت تراز سیاسی ، تجاری و بودجه خود در ازای حمایت نامشخص.
این یک منطق شبه مافیا از روابط بین الملل است که مبتنی بر ارعاب ، وحشیانه شدن و تابع “شرکا” است. مانند دون کورلئون در فرانسیس فورد کوپولا ، پدرخوانده ، ترامپ به دنبال تحمیل حمایت غیرقابل پیش بینی آمریکا در ازای قیمت دلخواه به طور یک جانبه توسط ایالات متحده است.
عذاب و امپریالیسم: دو منطق سلطه
تمایز ضروری است عذاب از اشکال دیگر سلطه. بر خلاف روسیه رئیس جمهور ولادیمیر پوتین ، که امپریالیسم به خشونت نظامی متکی است ، ایالات متحده ترامپ از نیروی مستقیم استفاده نمی کند. وقتی ترامپ تهدید می کند ضمیمه گرینلنداو فشار وارد می کند اما سربازان را بسیج نمی کند. او از طریق اجبار اقتصادی ، باج خواهی تجارت و فشار سیاسی عمل می کند.
از آنجا که اروپایی ها تا حدی از این امر آگاه هستند و در مورد فشار قابل قبول بحث می کنند ، این چنگال از همه موذیانه تر است. این سیستمیک ، عادی و در نتیجه رقابت سخت است.
پوتینبرعکس ، رژیم به خشونت به عنوان یک اصل دولت – علیه جامعه خود و همسایگان خود متکی است. حمله به اوکراین اوج آن است. هر دو سیستم از سلطه استفاده می کنند ، اما از طریق منطق مختلف: امپریالیسم روسیه وحشیانه و مستقیم است. ما عذاب پذیرفته ، محدود و انکار شده است.
شکستن انکار
چه چیزی ایجاد می کند عذاب به ویژه خطرناک است که منکر آن با آن همراه است. اروپایی ها همچنان صحبت می کنند مشارکت فراتر از اقیانوس اطلسبا مقادیر مشترک، و تراز استراتژیک. اما واقعیت یکی از اجبار پذیرفته شده است.
این انکار نه تنها لفاظی است: سیاست ها را شکل می دهد. رهبران اروپایی امتیازات تجاری ، خریدهای اسلحه و ترازهای دیپلماتیک را به عنوان سازش معقول توجیه می کنند. آنها امیدوارند که ترامپ تصویب شود ، که تعادل قدیمی باز خواهد گشت.
اما عذاب یک پیشرفت جزئی نیست. این یک تحول ساختاری از روابط فراتر از اقیانوس اطلس است. و تا زمانی که اروپا آن را نامگذاری نکند ، تضعیف می شود – از نظر استراتژیک ، اقتصادی و سیاسی.
نامگذاری عذاب برای مقاومت در برابر آن
اروپا باید چشمان خود را باز کند. پیوند فراتر از اقیانوس اطلس ، هنگامی که محافظ بود ، به ابزاری برای سلطه تبدیل شده است. مفهوم عذاب به ما اجازه می دهد تا این واقعیت را نامگذاری کنیم – و نامگذاری در حال حاضر مقاومت می کند.
اکنون این سؤال واضح است: آیا اروپا می خواهد موضوع منفعل استراتژی ایالات متحده باقی بماند یا دوباره بازیگر استراتژیک شود؟ پاسخ جایگاه آن در دنیای فردا را تعیین می کند.

نامه الکترونیکی هفتگی به زبان انگلیسی با تخصص محققان و محققان. این مقدمه ای برای تنوع تحقیقاتی که از این قاره بیرون می آید ، ارائه می دهد و برخی از موضوعات اصلی پیش روی کشورهای اروپایی را در نظر می گیرد. خبرنامه را بگیرید!