خشک شدن فاجعه بار دریاچه ارومیا فساد سیستمیک رژیم ، تخریب محیط زیست و بی تفاوتی نسبت به زندگی و سلامت میلیون ها نفر را نشان می دهد.
یک بار جواهر ، اکنون یک صحرای نمک
دریاچه ارومیا ، زمانی که بزرگترین دریاچه نمکی در خاورمیانه بود و به عنوان “جواهر فیروزه ای ایران” جشن گرفته می شد ، اکنون به یک بیابان بی ثمر که در نمک پوشیده شده است ، تبدیل شده است. این فاجعه محیطی ناشی از چندین دهه فساد سیستمیک و سیاستهای استثمار تحت حاکمیت رژیم آله ها ، که منابع طبیعی ایران را برای خدمت به منافع باریک نخبگان حاکم خود غارت کرده است.
سهل انگاری و فساد رژیم
مرگ اکوسیستم دریاچه ارومیا نه ناگهانی و نه پیش بینی نشده بود. برای چندین دهه ، کارشناسان محیط زیست نسبت به کاهش آن هشدار دادند. دکتر Fariborz Nateghi-elahi ، عضو انستیتوی بین المللی مهندسی زلزله و لرزه نگاری ایران ، در مصاحبه ای با اخبار بهار (28 سپتامبر 2025) ، “ظلم و غفلت نسبت به دریاچه در طول سالها فراتر از تخیل است.”
وی خاطرنشان کرد: تقریباً تمام پروژه های دولتی با هدف احیای دریاچه شکست خورده اند یا ناقص مانده اند. “یا پروژه ها هرگز به پایان نرسیدند ، یا بودجه های اختصاصی سوء استفاده شدند.” وی گفت ، در معرض دید قرار می گیرد که مبالغ زیادی برای ترمیم محیط زیست به شبکه ای از فساد و سودآوری ناپدید می شود.
ساختار قدرت رژیم – که توسط IRGC و بنیادهای غیرقابل ارزیابی – و در عین حال نادیده گرفتن هشدارهای خبره ، بودجه عمومی را به سمت سرمایه گذاری های ایدئولوژیک یا شخصی سوق داده است. Nateghi-elahi اضافه کرد: “هنگامی که تحقیقات منجر به هشدارهای جدی می شود ، مقامات باید عمل کنند. بی تفاوتی آنها به یافته های علمی به طور مستقیم این فاجعه را ایجاد کرده است.”
سیاست های غارتگری و حاکمیت ضد ایرانی
رضا حاجی کریم ، رئیس فدراسیون صنعت آب ایران ، تأیید کرد که حتی مطالعات جامع در طول دولت روحانی نادیده گرفته شده است. “ما برخی از کاملترین مطالعاتی را که تاکنون در مورد احیای دریاچه ارومیا انجام شده بود ، انجام داده ایم.” او گفت (اخبار بهار، 29 سپتامبر 2025). “اما هیچکدام از آنها اجرا نشده است.”
این اقدامات غیرمترقبه شامل اصلاح روشهای آبیاری ، متوقف کردن استخراج غیرقانونی آب و آزاد کردن حقوق آب اکولوژیکی دریاچه از سدهای اطراف بود. در عوض ، این رژیم پروژه های سود محور مانند کارخانه های چغندر شکر و کشاورزی با آب پر از آب را در اولویت قرار داده و همه از شبکه های وابسته به رژیم بهره مند می شوند.
تحت حاکمیت آخوندها ، اراضی اطراف دریاچه توسط خودی های رژیم مورد سوء استفاده قرار گرفته است ، در حالی که آبرسانی حیاتی دریاچه قطع شده است.
عواقب انسانی و محیطی
خشک شدن دریاچه ارومیا باعث ایجاد بحران های ویرانگر اجتماعی و بهداشتی شده است. ناتگی-اللهی هشدار داد “طوفان های گرد و غبار از بستر دریاچه در مناطق وسیعی گسترش می یابد ،” به طور بالقوه منجر به “سرطان های غیرمعمول ، بیماری های تنفسی و فروپاشی کشاورزی باقی مانده. “
وی افزود: طوفان های نمک و گرد و غبار معدنی اکنون روزانه شهرهای اطراف را تحت تأثیر قرار می دهد ، زیرا تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که دشتهای نمکی و آلودگی هوای سمی که در شمال غربی ایران گسترش می یابد ، نشان می دهد.
شواهدی از تخریب عمدی
در یک بیانیه تکان دهنده ، نیتگی-اللهی پیشنهاد کرد که دریاچه “ممکن است برای اهداف خاص عمداً خشک شده باشد.” این امر به یک احتمال نگران کننده اشاره دارد: این که رژیم ممکن است در حال بهره برداری از سپرده های معدنی در زیر دریاچه برای سود مالی خصوصی باشد.
قلب فیروزه ای یکبار زندگی ایران شمال غربی به یک وسعت بی جان و مسموم تبدیل شده است-نتیجه مستقیم فساد سیستمیک ، سوء مدیریت محیط زیست و بی تفاوتی ایدئولوژیک.
نتیجه گیری: جنایات زیست محیطی رژیم
تراژدی دریاچه ارومیا یک شکست منزوی نیست بلکه بازتابی از کل ساختار رژیم روحانی است. سیستمی که کارشناسان را خاموش می کند ، صندوق های عمومی را سرقت می کند و اکوسیستم را برای غنی سازی شخصی از بین می برد ، نمی توان انتظار داشت که از محیط ایران یا مردم آن محافظت کند.
تا زمانی که این رژیم فاسد برچیده نشود ، ویرانی دریاچه ارومیا نمادی از چگونگی قاعده ملاها است که نه تنها هوا ، آب و خاک ایران را مسموم کرده است بلکه آینده آن را نیز مسموم کرده است.