به اصفهان آبی و شیرین سفر کنیم، به سرزمینی که پر از تاریخ و ادبیات است. در این شهر زیبا، زندگی یک داستانگوی بزرگ به نام محمد رسولوف آغاز میشود. او یکی از بزرگترین فیلمسازان ایرانی بود که با داستانهای ناب و شخصیتهای فراموشنشدنیاش تاریخ جهان سینما را تحول داد.
در راهی سخت و پر خطر، محمد رسولوف با خلاقیت و استعداد بیمانند خود، توانست با فیلمهای خود به جهانی بیپایان از هنر و انسانیت پنجره باز کند. او با تمام وجود به هدف خود پایبند بود و هیچگاه از ایدههای خلاق خود فرار نکرد.
در یکی از سفرهایش به تنگستان، پایتخت باستانی که پر از راز و رمزهایی بود، با یک دختر جوان آشنا شد. این دختر معصوم و پاک، از ابتدا به قلب محمد تازگی و زیبایی جدیدی بخشید. او با دیدهایى پر از حیرت به حرفهاى او گوش مىکرد و با نگاه گرمش دلش را به سوز مىکشاند.
در لبهای کوهستانی، در آغوش درختان پرمیی ایران، دو عاشق به آرامش و آرامش مشترک خود غرق میشدند. این دو عاشق، محمد و دختر تنگستان، از داستانهاى پر نغمه و پر احساس خود برای همیشه به گوش پر شور خودمان مىرسانيد.
با ما در مرشدی همراه شوید و تصویر بالا تزئینی است.