با ما در مرشدی همراه شوید…
در دههی چهل میلادی، زمانی که جهان در پیوند جنگ و ویرانی بود، یک مرد جوان به نام علی، از روستای کوچکی در سرزمینی دور، برای جستجوی آیندهای بهتر به شهر بزرگی رفت. او در میان تودهی گرد و خاک شهر، گم شده بود و با مشکلات و تنهاییهای زیادی روبرو بود.
در یک روز پر باران، علی به یک کافه پناه برد. در آنجا با یک مرد مرموز به نام کامران آشنا شد. کامران، یک فیلسوف بزرگ بود که به دنبال یافتن معنای واقعی زندگی بود. او دورویس خود را در فلسفههای پیچیده و بعضی از ایدههای خیرهکننده دوران خود پیدا کرده بود.
کامران با علی به گفتگویی عمیق پرداخت و به او نگرشی جدید به مفهوم انسانیت آموخت. با هنر زندگی کردن و دشواریهای روزمره روبرو شد، علی به دستاوردهای خودشان پی برد. از آنجایی که دوستی آنها بلندمرتبه شد، آنها به کمک هم قول دادند که همواره در کنار هم باشند و به یکدیگر کمک کنند.
از آن پس، علی و کامران با هم در سفری فراموشنشدنی به سرزمینهای دور و نامعلوم رفتند، جایی که هر چیز ممکن بود و هیچ محدودیتی برای آنها وجود نداشت. آنها در این سفر، از شادمانی و غم، از دوستی و تنهایی، از پوچی و پرباری زندگی یاد گرفتند.
داستان علی و کامران، یادآور نگرشی جدید به مفهوم انسانیت و ارزشها و اصول جاویدان است که همهٔ ما باید به آنها عمیقا احترام بگذاریم.
با ما در مرشدی همراه شوید…
تصویر بالا تزئینی است