من به عنوان کسی که یک دهه را به ریاست مادر مجالس گذرانده است ، من کاملاً از ارزش آزادی ، دموکراسی و حاکمیت قانون آگاه هستم. اینها ارزش هایی هستند که اغلب در دموکراسی های مستقر به آنها اعطا می شوند اما میلیون ها نفر را که برای آنها آرزو می کنند ، انکار می کنند. از جمله غم انگیزترین نمونه ها ایران است ، جایی که یک تئوکراسی مظلوم بیش از چهار دهه مردم خود را خفه کرده است. و مسئله فقط یک موضوع اخلاقی نیست. ایران حتی به یک نگرانی مهم امنیت ملی تبدیل شده است تهدید تروریسم در خاک خودمانبشر
علائم مخالفت در ایران در حال رشد است ، اما پس از چهل سال از این رژیم برخی از بدبینان این سؤال را مطرح می کنند که آیا تغییر معنی دار امکان پذیر است یا خیر. با این وجود سرکوب نشانه قدرت نیست. در مقابل ، دیکتاتورها دقیقاً به دلیل ضعیف بودن ، با مشت آهنین حکمرانی می کنند. آنها مخالفان را می کشند ، شکنجه می کنند و سکوت می کنند زیرا از پتانسیل مردم خود می ترسند. امروز ایران کشوری در زانو درآمده است: اقتصاد آن در حال سقوط است ، خدمات عمومی آن از بین می رود و حتی نیازهای اساسی مانند آبرسانی نیز غیرقابل اعتماد است. رژیم روحانی نه از طریق صلاحیت ، بلکه از طریق ظلم به قدرت می رسد.
من به تازگی این افتخار را داشتم که ده ها هزار ایرانی را که از سراسر اروپا در بروکسل همگرا شده اند ، خطاب کنم. می توان امید و خوش بینی رو به رشد را در هوا احساس کرد. آنها فهمیدند که رژیم هرگز ضعیف تر نیست و رویای آنها برای بازگشت به یک ایران آزاد و دموکراتیک هرگز نزدیک نیست. حضور آنها یادآوری قدرتمندی بود که علت آزادی ایران در مرزهای کشور محدود نمی شود. این یک جنبش جهانی است که ریشه در شجاعت مردم ایران دارد و از دیدگاه مریم رجاوی ، رئیس جمهور منتخب ائتلاف دموکراتیک مخالف ، شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) الهام گرفته است.
NCRI و مؤسس اصلی آن ، سازمان موژدین مردم ایران (MEK) ، ستون فقرات مقاومت در برابر استبداد در ایران برای ده ها سال بوده است. اعضای و حامیان آنها تحمل شکنجه ، حبس و اعدام را تحمل کرده اند. با وجود چندین دهه وحشیگری از هر دو رژیم شاه (که با یک مشت آهنی و پلیس مخفی بر ایران حاکم بود) و آله ها ، آنها از تسلیم رویای خود از یک دموکراتیک ، سکولار و جمهوری عادلانه خودداری کردند.
در برابر این پس زمینه تاریک ، کسانی هستند که استدلال می کنند که انگلیس و اروپا فقط دو گزینه دارند: اسکان آخوندها به امید خرید زمان یا در نظر گرفتن مداخلات نظامی خارجی. این یک معضل جعلی است. جذابیت به طور مکرر شکست خورده است و رژیم را برای گسترش برنامه هسته ای خود و صادرات تروریسم جسارت می کند. در همین حال ، جنگ نتیجه مطلوب را نیز به همراه نخواهد داشت.
با این حال ، گزینه سوم وجود دارد. این مسیری است که توسط مریم رجاوی بیان شده و مورد استقبال مخالفان دموکراتیک قرار گرفته است: تغییر رژیم توسط مردم ایران و مقاومت سازمان یافته آنها. این نه ساده لوح است و نه آرمانشهر. این امر در سالهای اخیر در امواج قیام ها پایه گذاری شده است ، و این نشانگر رد کل جمعیت از وضع موجود و شجاعت واحدهای مقاومت در داخل ایران است که با وجود تمام تلاش رژیم برای خرد کردن آنها ، روحیه مخالفت را زنده نگه می دارند. این برنامه در برنامه ده امتیازی رجاوی ، که خواستار انتخابات آزاد ، برابری جنسیتی ، جدایی دین و دولت ، لغو مجازات اعدام و ایران غیر هسته ای است که با همسایگان خود در صلح زندگی می کند ، تجسم یافته است.
برای سیاست گذاران انگلیس ، پیامدهای آن مشخص است. ما باید سهواً از قانونی کردن رژیمی که فقط از طریق ترس و خشونت زنده می ماند ، متوقف کنیم. در عوض ، ما باید:
- سپاه نگهبان انقلابی اسلامی (IRGC) را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کنید. IRGC یک نیروی نظامی عادی نیست بلکه ابزار اصلی سرکوب رژیم در خانه و تروریسم در خارج از کشور است. باید به این ترتیب رفتار شود.
- تحریم های سخت تری را به رژیم تحمیل کنید. تحریم های جامع برای هدف قرار دادن رهبری ، شبکه های مالی و درآمدهای انرژی لازم است تا آن را از وسایل سرکوب مردم خود و بی ثبات کردن منطقه محروم کند.
- حق مردم ایران و مقاومت سازمان یافته آنها را برای تعیین آینده خود بشناسید. این به معنای مداخله خارج از کشور نیست ، بلکه تصدیق مشروعیت جنبشی که یک جایگزین دموکراتیک ارائه می دهد.
برخی در غرب ممکن است بپرسند ، “اما جایگزین چیست؟” پاسخ ساده است: گزینه جایگزین در اینجا است. این بازگشت به سلطنت نیست. این یک شاهزاده Playboy نیست ، مانند رضا پهلوی ، در بال منتظر است. این جنبشی است که شش دهه مبارزه را تحمل کرده است ، به رهبری زنی که جان خود را به علت آزادی داده است.
من هیچ توهم در مورد چالش پیش رو ندارم. رژیم فردا سقوط نخواهد کرد. اما تاریخ به ما می آموزد که سیستم های سرکوبگر پس از سال ها غیرقابل تحمل ظاهر می شوند.
مبارزات مردم ایران نه تنها برای خودشان بلکه برای علت دموکراسی در همه جا است. هنگامی که استبداد در تهران سقوط می کند ، نه تنها 85 میلیون ایرانی را آزاد می کند بلکه ضربه ای را برای عدالت و صلح در سراسر جهان وارد می کند.
انگلیس باید در سمت راست تاریخ باشد. نه به جذابیت. نه به جنگ بله به آزادی. بله به مردم ایران. بله به مقاومت دموکراتیک به رهبری مریم رجاوی.
روز فرا می رسد که ایرانیان آزادی خود را در تهران جشن می گیرند. و در آن روز ، جهان با آنها شاد خواهد شد.
برای مشترک شدن در جلسه توجیهی روزانه ما اینجا را کلیک کنید – بهترین قطعات از CAPX و در سراسر وب.
CAPX به سخاوت خوانندگان خود بستگی دارد. اگر برای آنچه ما انجام می دهیم ارزش قائل هستید ، لطفاً کمک مالی کنید.
ستون ها نظر خود نویسنده هستند و لزوماً منعکس کننده دیدگاه های CAPX نیستند.