از آنجا که رشته های جهانی نفت با سرمایه گذاری خود انتخابی تر می شوند و بازده سهامداران را در اولویت قرار می دهند ، شرکت های ملی نفتی خاورمیانه (NOCS) همچنان نقش مهمی در امنیت جهانی انرژی در میان تغییر پویایی بازار و انتقال انرژی دارند. با استفاده از هزینه های کم هزینه های خود ، پایگاه های داخلی قوی و جاه طلبی های استراتژیک ، آنها برای رفع تقاضای فزاینده بین المللی برای انرژی ، موقعیت خوبی دارند.
این NOC ها با کند شدن رشد غیر OPEC+ عرضه و افزایش موانع سرمایه گذاری در بالادست ، ظرفیت را گسترش می دهند و اوراق بهادار بین المللی را مقیاس می دهند. با حمایت بیش از 6.5 میلیون بشکه در روز از ظرفیت نفت خام مازاد (1H25) و 400 میلیارد دلار تحریم پروژه تا سال 2020-2035 ، به ویژه در پروژه های بنزین و برون مرزی ، خاورمیانه آماده است تا در حالی که تنوع اقتصادی و رشد کم کربن را هدایت می کند ، رهبری انرژی خود را حفظ کند.
پویایی بازار
از زمان همه گیر Covid-19 ، چشم انداز سرمایه گذاری در مورد نفت و گاز معمولی در نوسان است. در حالی که شرکت های نفت و گاز در ابتدا هزینه های تجدید پذیر را تسریع می کردند ، بسیاری از آن زمان تمرکز سرمایه گذاری خود را به سمت هیدروکربن ها تغییر داده اند. کندی فعلی در انتقال ممکن است در سالهای آینده معکوس شود ، و به طور بالقوه پویایی بازار و احساسات سرمایه گذاری را تغییر می دهد. پیش بینی می شود که عرضه خام غیر OPEC به دلیل کمتر پروژه های جدید و کاهش فعالیت نفتی محکم ، در حدود سال 2027 به اوج خود برسد ، در حالی که تقاضای جهانی همچنان رو به افزایش است. این شکاف عرضه تقاضا در حال افزایش فشار بر اوپک+ برای تقویت تولید در طی یک دهه آینده است.
در میان این چشم انداز محکم ، ظرفیت خام مازاد خاورمیانه برای متعادل کردن عرضه و تقاضای آینده بسیار مهم است و بر اهمیت استراتژیک ماندگار منطقه در بازارهای جهانی انرژی تأکید می کند.
آدیتا سارسوات ، معاون ارشد رئیس جمهور ، مدیر تحقیقات MENA
با این حال ، برای تحقق جاه طلبی های کامل ظرفیت خود ، اعضای اصلی اوپک+ در خاورمیانه باید با دقت در بازارهای بیش از حد حرکت کنند و در انتظار اوج عرضه غیر OPEC+ باشند. با کند شدن سرمایه گذاری غیر OPEC+ ، کشورهای خاورمیانه باعث افزایش سطح عرضه عرضه شده و از نقص تقاضای فصلی و موجودی های کم استفاده می کنند. صادرات محصول از حدود 5.7 میلیون بشکه در روز (BPD) در 1Q 2019 به 7.2 میلیون BPD در 1Q 2025 افزایش یافته است که اکنون بیش از یک چهارم تجارت جهانی محصولات را تشکیل می دهد. این فشار دوگانه پویایی قیمت و تقاضای بازار ممکن است OPEC+ را قادر سازد تا ظرفیت انعطاف پذیری را زودتر از آنچه انتظار می رود ، باشد.
پروژه های گسترش نفت خام در امارات متحده عربی ، عربستان سعودی ، عراق و کویت بر حفظ و افزایش ظرفیت بیشتر متمرکز شده اند. برای عربستان سعودی و امارات متحده عربی ، تحولات دریایی در مزارع پرکار مانند زاکوم فوقانی و تحتانی ، برری ، مارجان و زولوف به ترتیب برای اهداف خود 12 میلیون BPD و 5 میلیون BPD بسیار مهم هستند. گسترش های اضافی در زاکوم فوقانی ، Safaniya و Mipana می توانند ظرفیت بیشتری را فراهم کنند زیرا هر دو کشور به دنبال جبران کاهش از دارایی های ساحلی خود هستند ، که تاکنون بیش از نیمی از کل بازده را تا به امروز انجام داده اند.
پرداختن به چالش های عملیاتی ، مانند افزایش آب و مدیریت آب ، به ویژه در مزارع بالغ در ساحل مانند Ghawar و Adnoc’s BAB ، BU HASA و ASAB از اهمیت بیشتری برخوردار است. برای عراق و کویت ، ادامه سرمایه گذاری برای گسترش ظرفیت های تولید از مزارع که در حال حاضر تولید می شوند برای رسیدن به 6 میلیون BPD مربوطه و 4 میلیون هدف ظرفیت BPD بسیار مهم است. در مورد عراق ، پشتیبانی از زیرساخت ها در قالب پایانه های صادراتی ، خطوط لوله ، پالایشگاه ها و تزریق آب نیز بسیار مهم است.
گسترش بین المللی
با توجه به کاهش مداوم تولید اوپک+ ، که NOC های خاورمیانه را از پتانسیل تولید داخلی خود به طور کامل محدود می کنند ، این شرکت ها از نظر استراتژیک به سمت گسترش بین المللی تهاجمی برای حفظ رشد محوری شده اند. آنها از طریق استراتژی های بلندپروازانه جهانی به شرکت های پیشرو بین المللی (INOC) تبدیل می شوند.
راه اندازی Adnoc از XRG ، یک وسیله نقلیه سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری ، این روند را نشان می دهد و رهبری جهانی در مواد شیمیایی ، گاز یکپارچه و انرژی کم کربن را با سرمایه گذاری های عمده در آذربایجان ، موزامبیک ، ترکمنستان و ایالات متحده هدف قرار می دهد. سعودی آرامکو در حال افزایش سهام خود در انرژی میدوسیان و گسترش منابع در پرو LNG برای تبدیل شدن به یک نیروگاه جهانی LNG ، با علاقه به ایالات متحده و استرالیا است. Qatarenergy در حال دنبال کردن بلوک های اکتشافی با پتانسیل بالا در نامیبیا ، برزیل و سورینام است که پایه منابع آن را متنوع می کند. در مجموع ، این حرکات بر جاه طلبی های خود برای امنیت انرژی ، تنوع نمونه کارها و رهبری جهانی کم کربن تأکید می کند.
در خاورمیانه ، روند سرمایه گذاری حاکی از محوری به سمت تحولات گاز و برون مرزی است. علاوه بر این ، با توجه به اینکه بیشتر کشورها به اهداف ظرفیت بیان شده خود می رسند ، درایو Greenfield به زودی به اوج خود می رسد و به پروژه های نگهداری و Brownfield می پردازد تا سرمایه گذاری را حفظ کند. این منطقه خط لوله ای از گسترش اعلام شده بیش از 400 میلیارد دلار بین سالهای 2020 تا 2035 را توسعه داده است ، که حدود یک سوم از آنها به سمت تحولات دریایی هدف قرار گرفته است ، با یک سهم مشابه به سمت LNG و تحولات گاز.
نیروگاه گاز طبیعی
گاز طبیعی در ترکیب تولید برق منطقه در حال تبدیل شدن است و حدود 72 ٪ از تولید برق فعلی را تشکیل می دهد. رشد تقاضای برق پیش بینی شده ، ناشی از افزایش جمعیت ، گسترش صنعتی و افزایش درجه حرارت ، باعث افزایش تولید گاز در سال 2030 می شود. در حالی که سهم تجدید پذیر به سرعت در حال رشد است ، پیش بینی می شود تا 2030 به 20 ٪ برسد ، قابلیت اطمینان و انعطاف پذیری نیروگاه های نیروگاه گاز برای پایداری شبکه و عرضه بار پایه باقی مانده است.
خاورمیانه همچنان موقعیت خود را به عنوان یک نیروگاه جهانی در تولید گاز طبیعی ، که آماده تبدیل شدن به دومین تولید کننده بزرگ گاز در جهان تا سال 2025 است ، ادامه می دهد و فقط توسط آمریکای شمالی پیشی گرفت. از سال 2020 ، تولید گاز منطقه تقریباً 15 ٪ افزایش یافته است ، با پیش بینی ها نشان دهنده افزایش 30 ٪ بیشتر تا سال 2030 و افزایش 34 ٪ تا سال 2035 است. پیشرفت های کلیدی در سراسر عربستان سعودی ، ایران ، قطر ، عمان و امارات متحده عربی در حال افزایش این افزایش هستند. پروژه های گسترده LNG در شمال غربی قطر تقریباً دو برابر ظرفیت مایع سازی آن از 77 میلیون تن در سال (MTPA) به 142 MTPA تا پایان دهه است و موقعیت خود را به عنوان یک تأمین کننده غالب جهانی LNG تقویت می کند. عربستان سعودی قصد دارد تا سال 2030 بیش از 40 ٪ تولید را افزایش دهد ، که در درجه اول توسط میدان گاز غیر متعارف جعفوره هدایت می شود و از برنامه های متنوع سازی انرژی کشور پشتیبانی می کند.
تحول زنجیره تأمین
زنجیره های تأمین نفت و گاز خاورمیانه در حال تحول استراتژیک هستند که ناشی از برنامه های گسترش انرژی بلند مدت منطقه در میان تورم هزینه است. NOC ها ، مانند سعودی آرامکو ، Adnoc و قطر ، ابتکارات محلی سازی را برای تقویت مقاومت زنجیره تأمین و ارزش داخل کشور پیشرو می کنند. برنامه افزودنی کل ارزش در Kingdom Aramco سعودی با هدف افزایش تهیه محلی به 70 ٪ ، تقویت تولید داخلی و انتقال فناوری. برنامه ارزش درون کشور ADNOC (ICV) میلیاردها دلار قرارداد را به تأمین کنندگان منطقه اعطا کرده است ، هزاران شغل محلی ایجاد کرده و چابکی شبکه تأمین را تقویت می کند. ابتکار عمل Tawteen Qatarenergy به طور مشابه محلی سازی بالادست و توسعه مشارکت را ارتقا می بخشد.
این تلاش های محلی سازی برای ایجاد یک شبکه زنجیره تأمین قوی که قادر به جلوگیری از اختلالات جهانی و عدم قطعیت های ژئوپلیتیکی است ، مهم است. همکاری بین بنگاه های بین المللی و محلی ، اتخاذ فن آوری های پیشرفته و استراتژی های پیمانکاری بلند مدت باعث افزایش کارایی و انعطاف پذیری عملیاتی می شود. این رویکرد همچنین از تنوع گسترده صنعتی منطقه و جاه طلبی های انتقال انرژی پشتیبانی می کند. هدف از این تحول ، اطمینان از این است که منطقه می تواند از megaprojects فعلی و گسترش های آینده پشتیبانی کند و با وجود فشارهای تورمی ، رقابت را حفظ کند.
سرمایه گذاری های کم کربن
به طور همزمان ، این NOC ها از ظرفیت مالی قابل توجهی برای پیشبرد سرمایه گذاری های کم کربن برخوردار هستند ، اگرچه چنین هزینه هایی اغلب سهم کمتری از جریان نقدی آزاد خود را در مقایسه با سرمایه گذاری های معمولی نشان می دهد. اهداف دفع کربن سازی ملی و جاه طلبی های تنوع اقتصادی ، معاملات در زمینه فناوری ، پایداری و انرژی جایگزین است و منطقه را به عنوان یک صادرکننده با هزینه و مقرون به صرفه و کم کربن با یک ترکیب انرژی داخلی متنوع که می تواند در حال رشد مایعات جهانی و تقاضای گاز تحت الزامات پایداری در حال تحول باشد ، قرار می دهد.
در منطقه ، ما رویکردهای مختلفی را مشاهده می کنیم. امارات متحده عربی ، عربستان سعودی و عمان با تهاجمی استراتژی های یکپارچه را دنبال می کنند و هم تولید انرژی پاک و هم ظرفیت هیدروکربن را گسترش می دهند. برعکس ، کویت ، قطر و دیگران بر بهینه سازی دارایی های نفت و گاز برای بهره وری هزینه و انتشار گازهای گلخانه ای تأکید می کنند و با تمرکز بر حداکثر رساندن بازده مالی و در عین حال پیشبرد تلاش های پایداری.
خاورمیانه برای سیستم انرژی جهانی بسیار مهم است و حدود یک سوم نفت خام جهان و یک پنجم گاز طبیعی آن را تأمین می کند. علاوه بر این ، یک چهارم تقاضای انرژی جهانی توسط منطقه برآورده می شود و تأکید می کند نقش مهم آن در میان افزایش تنش های ژئوپلیتیکی که جریان تجارت را تهدید می کند.
ژئوپلیتیک و امنیت
این اهمیت استراتژیک توسط چشم انداز پیچیده ژئوپلیتیک منطقه و نقاط مهم دریایی مانند تنگه هورموز ، کانال سوئز و تنگه باب الماندب پیچیده تر است. این مسیرهای تجاری حیاتی باعث می شود ثبات منطقه ای برای امنیت جهانی تأمین شود. تنگه هورموز به تنهایی حدود 20 ٪ از مایعات نفتی جهان و تجارت LNG را به خود اختصاص می دهد و به دلیل وضعیت استراتژیک ایران و تنش های مداوم منطقه ای همچنان یک کانون است. در حالی که یک بسته شدن کامل بعید است ، اختلالات متناوب می تواند نوسانات بازار را بالا ببرد ، و باعث می شود کشورهای خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی بتوانند در مسیرهای خط لوله جایگزین برای کاهش این خطرات و اطمینان از جریان انرژی بی وقفه سرمایه گذاری کنند.
به طور هم زمان ، مناطق درگیری در یمن و سوریه همچنان به تخریب زیرساخت های حیاتی نفت و گاز ، متوقف کردن بازسازی و سرمایه گذاری در بالادست ادامه می دهند. جنگ داخلی طولانی یمن و خصومت مداوم از گروه های شورشی حوثی ها بارها و بارها بر تجارت دریایی از طریق خلیج سوئز و تنگه باب الماندب تأثیر گذاشته و حمل و نقل را مختل می کند و جریان منابع انرژی را تهدید می کند. به طور مشابه ، خاموش کردن خط لوله عراق و ترك به شدت بر صادرات نفت خام كرد ، كه یك حیات مهم اقتصادی است ، به شدت تأثیر گذاشته است. این چالش های ژئوپلیتیکی و امنیتی مرکب به کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) نیاز دارند تا ریسک ها را با دقت مدیریت کنند ، از نقاط ضعف تجاری محافظت کنند و تلاش های دیپلماتیک را برای حفظ منابع انرژی پایدار و اعتماد به نفس بازار در میان عدم قطعیت های مداوم دنبال کنند.
پیمایش در انتقال
خاورمیانه در میان تغییر پویایی بازار و انتقال انرژی مداوم به عنوان یک ستون حیاتی امنیت جهانی انرژی قرار دارد. سرمایه گذاری های پایدار توسط NOC های MENA در هر دو نفت و گاز سنتی و فن آوری های کم کربن در حال ظهور برای تعادل تقاضای رشد انرژی با مقاومت در برابر عرضه ضروری است.
ظرفیت مازاد استراتژیک منطقه ، اوراق بهادار متنوع انرژی ، جاه طلبی های بین المللی گسترش و تعهد به اتخاذ فناوری و بومی سازی آن را تجهیز می کند تا به طور مؤثر به چالش های مالی ، ژئوپلیتیکی و عملیاتی حرکت کند. دسترسی به سرمایه و سلامت مالی قوی ، این تلاش ها را تحت تأثیر قرار می دهد و NOC ها را قادر می سازد تا با اطمینان و حفظ تنوع اقتصادی سرمایه گذاری کنند. از آنجا که تنش های ژئوپلیتیکی در اطراف نقاط خفاش های انتقادی باقی مانده است ، مدیریت ریسک مشارکتی تضمین می کند که منطقه MENA برای ده ها سال یک تأمین کننده انرژی قابل اعتماد ، رقابتی و نوآورانه باقی بماند.
از طرف آدیتا سارسوات ، معاون ارشد رئیس جمهور ، مدیر تحقیقات MENA در انرژی