Close Menu
    Facebook X (Twitter) Instagram
    Trending
    • کشتی گیر سابق و ایران حبیبی استراحت کرد
    • Tohi – Chetori Gol Behind The Scenes | (تهی – چطوری گل (پشت صحنه
    • ده‌ها نهنگ خلبان در اسکاتلند به گل نشستند
    • سفر با ایرانی‌ها در جنگل‌های آمازون
    • پاک کردن موضوعات دانشگاه در افغانستان: ادامه سرکوب ایدئولوژیک
    • انگل
    • Google برای تقویت یادگیری زبان ، ویژگی های AI را اضافه می کند
    • با افزایش تنش های جنگ ، ایران به قدرت بیشتری می رسد
    Facebook X (Twitter) Instagram Pinterest Vimeo
    MORSHEDI
    • خانه
      • English
      • Español
      • Svenska
    • اخبار
    • ایرانیان
    • داستان سرا
    • گردشگری
    • شاعران
    • شهرها
    • موزیک
    • فیلم
    • نمایش
    • بیشتر
      • آیا می‌دانستید که
      • نامداران
      • زبان
      • جشن ها
      • دانشگاه
      • فرش ایرانی
      • کتاب
      • معنوی
      • قوم‌ها
      • غذاها
      • تاریخ
      • مد
      • عجایب
      • مختلط
    MORSHEDI
    Home » “یک روز ، دوربین از دست من سقوط خواهد کرد”: چگونه مریم ابو داکاکا بدون ترس جنگ را در غزه مستند کرد
    اخبار

    “یک روز ، دوربین از دست من سقوط خواهد کرد”: چگونه مریم ابو داکاکا بدون ترس جنگ را در غزه مستند کرد

    morshediBy morshediآگوست 27, 2025بدون دیدگاه8 Mins Read
    Share Facebook Twitter Pinterest LinkedIn Tumblr Reddit Telegram Email
    “یک روز ، دوربین از دست من سقوط خواهد کرد”: چگونه مریم ابو داکاکا بدون ترس جنگ را در غزه مستند کرد
    Share
    Facebook Twitter LinkedIn Pinterest Email


    روی زمین

    در خبرنامه زمین: هفتگی اعزام از خبرنگاران بین المللی ما دریافت کنید

    یک اعزام هفتگی از خبرنگاران بین المللی ما دریافت کنید

    یک اعزام اخبار بین المللی هفتگی دریافت کنید

    روی زمین

    این مقاله ابتدا در سایت شریک ما ظاهر شد ، عربستان

    ساعت 7 صبح دوشنبه 25 اوت 2025 بود که همکار فقید من مریم ابو داکا با من تماس گرفت به محض اینکه جواب دادم ، او ضرب و شتم را از دست نداد: “صبح بخیر ، ایز ، اوضاع در منطقه شما چگونه است؟ آیا برای گزارش خود به عکس نیاز دارید؟ سریع به من بگویید ، زیرا من قصد دارم به عنوان دلم برای او به دیدار پدرم مراجعه کنم.”

    من به آرامی خفه شدم و پاسخ دادم ، “شما خیلی سریع صحبت می کنید ، مریم. هر عکس جدیدی را که گرفته اید برای من ارسال کنید. عکسهای شما همیشه برای هر گزارشی عالی و مناسب هستند ، مهم نیست که موضوع باشد.” او من را قطع کرد ، حتی سریعتر صحبت کرد و جایی برای پاسخ نگذاشت: “شما با استعداد هستید ، دوست من. از خود مراقبت کنید ، داستانها را بپوشانید و صدای جامعه باشید.” بوها

    سخنان مریم توجه من را به خود جلب کرد. پرسیدم ، “چه مشکلی وجود دارد؟” او پاسخ داد ، “هیچ چیز … خداحافظی. من چند عکس برای شما ارسال می کنم ، و امیدوارم که بتوانید مرا ببخشید.” تماس به پایان رسید ، اما داستان چنین نشد. این گفتگو مقدمه ای برای وقایع غم انگیز بود که پس از آن قربانی شد اعتصاب اسرائیلی که ساختمان اضطراری در مجتمع پزشکی ناصر را هدف قرار داده است در خان یونس در جنوب غزه نوار

    ساعت 11 صبح اولین تماس از همکارانم در خان یونس دریافت کردم. آنها به من اطلاع دادند که مجتمع پزشکی ناصر مورد اصابت قرار گرفته است. قلبم متوقف شد. “مریم کجاست؟” بلافاصله پرسیدم آنها به من گفتند که او مجروح شده است “و ممکن است در اعتصاب درگذشت”.

    “گرفتن عکس کار من نیست ، بلکه مأموریت من است” ، مریم ابو داقا یک عکاس بی باک بود (عربستان)

    من سعی کردم ده ها بار با مریم تماس بگیرم بدون هیچ جوابی. من بلافاصله با برادرش سادیک تماس گرفتم که به من گفت ، “مریم اکنون از بین رفته است”. خبر من را شوکه کرد. اشک غیرقابل کنترل افتاد ، زبانم بی حس شد و من تماس را پایان دادم ، در جای خود یخ زده شدم.

    پنج دقیقه بعد ، هنوز در شوک ، من به همکارانم رسیدم عربستان مستقلدفاتر S در بیروت و لندن برای به اشتراک گذاشتن اخبار. برای همه ویران کننده بود. هربار که مجبور شدم یکی از ویراستاران خود را مطلع کنم ، گریه می کردم و سینه ام غیرقابل تحمل محکم می شد.

    من در سال 2020 با مریم ابو داکاکا آشنا شدم که او به عنوان یک عکاس مستقل مشغول به کار بود. من از او سه عکس از مزارع گل رز در رافا ، در جنوبی ترین نوک نوار غزه درخواست کردم. من در حال نوشتن داستانی در مورد چگونگی پژمرده شدن گلها در حالی که اسرائیل از اجازه صادرات آنها امتناع ورزید ، و کشاورز آنها را به گوسفندان خود تغذیه می کرد. در عرض چند دقیقه ، عکس ها به صندوق ورودی من رسیدند که از طریق لینک پیوست شده اند.

    من از کار مریم تحت تأثیر قرار گرفتم ، بنابراین من به عنوان یک عکاس در او موقعیتی را با من پیشنهاد دادم عربستانبشر او به سرعت پذیرفت ، و ما به عنوان یک تیم روزنامه نگاری شروع به کار کردیم: من گزارش ها و داستانهای بشر را می نوشتم ، و او تصاویر و فیلم ها را ارائه می داد.

    یکی از آخرین عکسهای مریم ابو دقکا ، که نشان می دهد ساکنان شهر غزه که به سمت جنوب پیش از حمله برنامه ریزی شده اسرائیل می روند

    یکی از آخرین عکسهای مریم ابو دقکا ، که نشان می دهد ساکنان شهر غزه که به سمت جنوب پیش از حمله برنامه ریزی شده اسرائیل می روند (عربستان مستقل/مریم ابو داکاکا)

    سالهای کار ما با هم خیلی سریع پیش رفت. هر بار که برای گزارش درخواست می کردم ، مریم با سرعت قابل توجهی آنها را تحویل می داد. او یک حرفه ای مثال زدنی بود ، هرگز از کار خودداری نمی کرد ، و او اغلب به من می گفت: “هر عکسی را که می خواهید درخواست کنید. گرفتن عکس کار من نیست بلکه رسالت من است.”

    مریم این کلمات را در طی پنج سال که با هم کار کردیم ، بارها و بارها تکرار می کرد.

    شور و شوق او هرگز از بین نرفت ، انرژی او ثابت ماند و عملکرد او به طور مداوم دقیق بود. در مورد عکسهای او ، آنها فوق العاده بودند. غنی از معنا ، آنها آنچه را که حتی کلمات نمی توانستند منتقل می کنند.

    آنچه من بیشتر از همکار فقیدم تحسین کردم اخلاق کاری او بود. هر روز ، او ساعت شش صبح از خواب بیدار می شد تا کار خود را به عنوان یک عکاس خلاق آغاز کند. او این کار را حتی قبل از وقوع جنگ انجام داده بود. وقتی از او پرسیدم که چرا خیلی زود از خواب بیدار شد ، پاسخ می دهد ، “کار عاشق انرژی است”.

    حتی در روزهایی که او هیچ تکالیف روزنامه نگاری نداشت ، مریم در هفت نفر با من تماس می گرفت و از من بیدار می شد و از من خواست که روز کاری را شروع کنم و درخواست عکس و کلیپ های ویدیویی از او کنم. او پرانرژی ، اختصاصی و بسیار ماهر بود.

    مریم در کنجکاوی او قابل توجه بود. او به دنبال داستان در خیابان ها ، در میان کوچه های باریک محلات محلی ، در بیمارستان ها و حتی از مکالمات گاه به گاه با مردم بود. او دوست نداشت از دیگران تقلید کند و ترجیح می داد عکس های خود را خودش ضبط کند ، و همیشه با بشریت عالی به موضوعات خود نزدیک می شد.

    مریم ابو داکا همیشه با بشریت بزرگ به موضوعات خود نزدیک می شد

    مریم ابو داکا همیشه با بشریت بزرگ به موضوعات خود نزدیک می شد (عربستان مستقل/مریم ابو داکاکا)

    من به ندرت مریم را در شاخه های او همراهی می کردم ، اما وقتی این کار را کردم ، مهارت و حرفه ای او را دست اول مشاهده کردم. به نظر می رسید عکس های او برای خودشان صحبت می کنند ، داستان را می گویند و جوهر موضوع را حتی بدون توضیح یا تفسیر منتقل می کنند.

    در تعامل حرفه ای خود ، مریم فوق العاده ملایم و انسانی بود. هر وقت همکارانش از او عکس می گرفتند ، او به آنها کوشش می داد. اگر کسی از او سؤال کرد که چگونه به موضوع یک داستان برسد ، آنها را با فروتنی راهنمایی می کند. من شاهد مهربانی او نسبت به کودکان ، احترام او به دیگران و طبیعت بخشش و متوسط ​​او بودم.

    در طول جنگ ، از مریم خواستم که محتاط باشد و از خطرات خودداری کند. با این حال او همیشه به روش منحصر به فرد خود پاسخ می داد: “در این جنگ ممکن است قربانی شوم ، اما نگران من نباشید. مأموریت ما را ادامه دهید ، متوقف نشوید ، صدای جامعه باشید و داستان های خود را بنویسید – شما با استعداد هستید.”

    راستش ، من ستایش او را برای گزارش ها و داستانهایم گرامی کردم. در طول جنگ ، او به من گفت که عکاسان دیگر ما و روزنامه نگار غالباً از او در مورد مطالبی که ما تولید می کردیم سؤال می کرد و آرزو داشتیم از کارهای او تقلید کند. من با شنیدن او احساس افتخار کردم ، “ما نامی برای سازمان خود ساخته ایم ، عربستان، به عنوان منبع کار نوآورانه. ”

    مریم کاملاً آگاه بود که او ممکن است قربانی جنگ مداوم در غزه شودبشر او یک بار به من گفت ، “یک روز ، دوربین در این جنگ از دست من خواهد افتاد.” در واقع ، او در حالی که اعتصابات اسرائیل را در شهر خود ، خان یونس ، کشته شد ، کشته شد.

    مریم ابو دحکا با اعتصاب اسرائیلی در بیمارستان ناصر در خان یونس کشته شد

    مریم ابو دحکا با اعتصاب اسرائیلی در بیمارستان ناصر در خان یونس کشته شد (عربستان مستقل/مریم ابو داکاکا)

    مریم فقط یک روزنامه نگار نبود. او یک جنگجو با دوربین بود. او جنگ را زندگی کرد و بین خانه های ویران شده ، بیمارستان های پر ازدحام و اردوگاه های جابجایی حرکت کرد و مستند کرد آنچه اسرائیل نمی خواست مستند شودبشر او خود را به عنوان چشم جهان می دید و شاهد جنگ در غزه بود.

    عزیمت او من را کاملاً تنها گذاشته است. اگرچه روزنامه نگاران همکار در کنار من ایستاده اند ، اما غیبت او به شدت دردناک است. او عکسهای خود را که حقیقت را به خود جلب کرده بود ، و سخنان راهنمایی او که همچنان به خواندن ادامه خواهد یافت ، پشت سر گذاشت. امروز ، من احساس می کنم کاملاً قادر به کار بدون تو ، مریم عزیزم.

    مریم عزیمت کرد با دوربینش در دست، با این حال او در حافظه ما باقی مانده است ، داستانی که سالها گفته می شود. او مرا شکسته و نام او را تکرار کرد و از فرزندانم صحبت کرد. علی رغم گذشت زودهنگام ، او در قلب ما زندگی می کند.

    داستان مریم همیشه به من یادآوری می کند که آزادی با هزینه بالایی به وجود می آید ، که یک مأموریت به فداکاری نیاز دارد ، و روزنامه نگاری در غزه فقط یک حرفه نیست – این یک صدا ، یک خاطره و تاریخ است. مریم عزیز من تا زمانی که من زندگی می کنم در قلب من باقی خواهد ماند ، به عنوان یکی از روزنامه نگاران که جان خود را برای این حرفه و مأموریت رسانه ها به او داده است ، به یاد می آورد.

    بررسی شده توسط Tooba Khokhar و Celine Assaf



    Source link

    Share. Facebook Twitter Pinterest LinkedIn Tumblr Email
    Previous Articleاسترالیا عمل ایران را به دلیل “مداخله” توسط نتانیاهو اسرائیل انکار می کند | اخبار سیاست
    Next Article اسکار – فصل 1 – تیزر
    morshedi
    • Website

    Related Posts

    اخبار

    کشتی گیر سابق و ایران حبیبی استراحت کرد

    آگوست 27, 2025
    اخبار

    ده‌ها نهنگ خلبان در اسکاتلند به گل نشستند

    آگوست 27, 2025
    اخبار

    پاک کردن موضوعات دانشگاه در افغانستان: ادامه سرکوب ایدئولوژیک

    آگوست 27, 2025
    Add A Comment
    Leave A Reply Cancel Reply

    Top Posts

    آیا ترامپ به موضوع دولت بودن فلسطین اهمیت می دهد؟

    آگوست 1, 20254 Views

    طالبان برای سهولت در بیکاری در افغانستان ، کارگران را به قطر می فرستند

    جولای 29, 20254 Views

    خیام نیشابوری، نماد خردورزی ایرانی

    آگوست 1, 20253 Views

    مهتاب | شعری از نیما یوشیج

    آگوست 3, 20252 Views

    سردبیر نشریه فریدون: هیبت دینی و سیاسی خامنه‌ای فرو ریخته است

    آگوست 3, 20252 Views
    دسته‌ها
    • اخبار
    • فیلم
    • کتاب
    • گردشگری
    • معنوی
    • موزیک
    • نمایش
    Most Popular

    آیا ترامپ به موضوع دولت بودن فلسطین اهمیت می دهد؟

    آگوست 1, 20254 Views

    طالبان برای سهولت در بیکاری در افغانستان ، کارگران را به قطر می فرستند

    جولای 29, 20254 Views

    خیام نیشابوری، نماد خردورزی ایرانی

    آگوست 1, 20253 Views
    Our Picks

    کشتی گیر سابق و ایران حبیبی استراحت کرد

    آگوست 27, 2025

    Tohi – Chetori Gol Behind The Scenes | (تهی – چطوری گل (پشت صحنه

    آگوست 27, 2025

    ده‌ها نهنگ خلبان در اسکاتلند به گل نشستند

    آگوست 27, 2025
    دسته‌ها
    • اخبار
    • فیلم
    • کتاب
    • گردشگری
    • معنوی
    • موزیک
    • نمایش
    Facebook X (Twitter) Instagram Pinterest
    • Privacy Policy
    • Disclaimer
    • Terms & Conditions
    • About us
    • Contact us
    Copyright © 2024 morshedi.se All Rights Reserved.

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.