از زمان کنترل کنترل افغانستان ، طالبان تمام تلاش خود را برای از بین بردن آزادی رسانه ها و جرم و جنایت مشارکت زنان در زندگی عمومی انجام داده است.Wakil Kohsar/AFP/Getty Photographs
مجتابا هاریس یک روزنامه نگار و مدیر برنامه روزنامه نگاران حقوق بشر است.
در چهار سال پس از سقوط کابل به وابسته به، گرفتاری مردم افغانستان از عناوین بین المللی محو شده است. اما آنها هنوز کابوسی را زندگی می کنند که با هر فرمان تصویب عمیق تر می شود.
بازگشت طالبان در اوت 2021 با توخالی همراه شد وعده که این بار ، آنها معتدل تر ، فراگیرتر و احترام به آزادی رسانه ها و حقوق زنان خواهند بود.
چهار سال بعد ، مشخص است که این وعده ها یک صفحه دود سیگاری بوده است. دولت فكاكو افغانستان پس از تصویب شده نه تنها برای از بین بردن آزادی رسانه ها بلكه به جرم مشاركت زنان در زندگی عمومی ، نسخه ای صادر كرده است.
آنچه به عنوان محدودیت در آموزش دختران و اشتغال زنان آغاز شد ، به چیزی تاریک تر تبدیل شده است. طالبان دارند به تدریج وجود آنها را در خارج از خانه جرم و جنایت کرد ، حتی باعث می شد صدای یک زن در ملاء عام شنیده شود. این حمله به حقوق زنان و دختران به حدی شدید است که برخی از ناظران آن را آپارتاید جنسیتی خوانده اند: جدایی و ظلم و ستم تحریم شده دولت بر اساس این که آیا یک مرد یا زن است.
با این حال ، سرکوب در آپارتاید جنسیتی متوقف نمی شود. این رژیم آزادی رسانه ها را محدود کرده است ، گزارش های مستقل ، محتوای تلویزیون و رادیو سانسور شده را ممنوع اعلام کرده و هرگونه انتقاد از طالبان را جنایت کرده است.
پس از کشتن روزنامه نگار برجسته در غزه ، تلاش رسانه ای برای پوشش جنگ حتی بیشتر می شود
شماره های ICC برای رهبران طالبان در مورد آزار و اذیت زنان ، جامعه LGBTQ دستگیر شد
مطبوعات آزاد یک بار در حال پرشور افغانستان ، که زمانی به عنوان یک دستاورد قابل توجه و یک معیار آرزو برای کشورهای همسایه جشن گرفته می شد ، پس از تصاحب طالبان به طور ناگهانی سیاه شد. آنها نه تنها برای حفظ کنترل ، بلکه برای پاک کردن صدای افغان ها ، به ویژه زنان و روزنامه نگاران مستقل ، سانسور را به کار گرفته اند. تعداد روزنامه نگاران و کارگران رسانه ای در افغانستان فرو رفته نزدیک به دو سوم ، از حدود 12،000 در سال 2021 تا 4600 در سال 2024 ؛ 51.45 درصد از رسانه ها به طور کلی بسته شده اند.
رژیم تحمیل کرده است دستورالعمل های دراکونی و طیف گسترده ای از محدودیت ها برای تجزیه در مطبوعات آزاد. این شامل بازداشت ، تجاوزهای جسمی ، محاکمات روزنامه نگاران در دادگاه های نظامی ، محدود کردن صدای روزنامه نگاران زن از رسانه ها است. ضرب و شتم و تهدیدها به کارگران رسانه زن و حتی اجرای ممنوعیت در مورد نشان دادن موجودات زنده در تلویزیون.
گزارشی اخیر از روزنامه نگاران حقوق بشر (JHR) نشان داد که 73 درصد از روزنامه نگاران بازداشت شده اظهار داشتند که آنها در هنگام بازداشت با سوءاستفاده جسمی روبرو شدند. در سالهای اخیر ، بیش از 450 مورد آزار و اذیت ، دستگیری های خودسرانه و خشونت علیه روزنامه نگاران ثبت شده است ، از جمله 141 بازداشت و حوادث بی شماری شکنجه. خیلی از روزنامه نگاران مجبور به انتخاب بین خود سانسور و عواقب کشنده هستند. در بسیاری از استانها ، هیچ روزنامه نگار زن باقی نمانده است.
خاموشی اطلاعات افغانستان تصادفی نیست. این امر عمدی ، محاسبه شده و خطرناک است.
تلاش هایی برای عقب نشینی وجود دارد. سازمان هایی مانند JHR به جابجایی ، آموزش و حمایت مالی از صدها روزنامه نگار افغان ، مدافعان حقوق بشر و خانواده های آنها کمک کرده اند. با تشکر از ابتکاراتی که توسط دولت کانادا و بخش خصوصی پشتیبانی می شود ، ده ها روزنامه نگار افغان هم اکنون در اتاق های خبری عمده کانادا کار می کنند و به آنها کمک می کنند تا زندگی و مشاغل خود را در هنگام ورود حقیقت سکوت افغانستان به خانه های کانادا بازسازی کنند. آنها به ما یادآوری می کنند که تبعید به معنای تسلیم نیست.
اما همه بیرون نیامدند. هزاران روزنامه نگار در افغانستان باقی مانده اند ، هنوز هم گزارش می کنند ، هنوز هم مقاومت می کنند. آنها مجبور می شوند در سایه ها فعالیت کنند ، داستانهایی را با نام مستعار ، پخش اخبار از مکانهای پنهان یا به اشتراک گذاشتن تصاویری که می تواند برای آنها آزادی آنها را به وجود آورد ، تشکیل دهند. بسیاری مجبور شده اند بین یکپارچگی روزنامه نگاری و بقای شخصی انتخاب کنند ، به ویژه هنگامی که کارشان آنها را مستقیماً در صندلی های طالبان قرار می دهد.
هنگامی که مردم می توانند آزادانه صحبت کنند و به اطلاعات قابل اعتماد دسترسی داشته باشند ، می توانند دولت خود را به چالش بکشند ، بی عدالتی ها را زیر سوال ببرند و آینده ای پر رونق را در آغوش بگیرند. اما هنگامی که این آزادی از بین می رود ، همانطور که در افغانستان بوده است ، جوامع توانایی خود را برای فکر کردن برای خودشان از دست می دهند.
طالبان با ارعاب روزنامه نگاران ، تعطیل کردن رسانه های مستقل و کنترل جریان اطلاعات ، موفق به سرقت افغان ها نه تنها از صدای آنها ، بلکه از دید آنها و امید آنها برای فردا بهتر است.
همانطور که ما چهارمین سالگرد بازگشت طالبان را رقم می زنیم ، به یاد داشته باشیم که نه مبارزه برای حقیقت در افغانستان و نه مسئولیت ما در قبال آن افغان ها که پشت سر گذاشته اند به پایان رسیده است. ما باید از رسانه های مستقل پشتیبانی کنیم و روزنامه نگاران را در افغانستان توانمند کنیم که با ادامه حقیقت برای عموم ، جان خود را به خطر می اندازند.
مطبوعات آزاد ، از این گذشته ، لوکس نیست: این خون حیات دموکراسی است. و روزنامه نگاران افغانستان ، به ویژه زنان آن ، هنوز هم برای آن خونریزی می کنند.