اخبار مربوط به درگذشت عبدال نیازی در یک تماس تلفنی سرد قرار گرفت.
این 26 مارس بود ، تقریباً پایان ماه رمضان ، و همسرش می خواست بداند که چه موقع انتظار همسرش را دارد ، یک مترجم نظامی سابق ایالات متحده که هر دو پا را در انفجار بمبی در افغانستان از دست داد و یکی از مشهورترین طرفداران هوستون برای مهاجران جدید افغان شد.
پسر عموی نیازی ، تقریباً زمان آن رسیده بود که روز روز را بشکند ، اما او به خانه برنگشته بود. بنابراین او تلفن همراه خود را صدا کرد.
به گفته ریزوانا الله نیازی ، پسر عموی نیازی ، “من شوهر شما نیستم.” “من شوهرت را کشتم.”
شوک این تماس هنگامی که خانواده وی یاد گرفتند که مقامات بعداً در اسناد وثیقه در دادگاه ولسوالی هریس ارائه شده اند ، شدت گرفت: یک ملی افغانستان که به دنبال کمک از نیازی بود ، بیش از ده ها بار به دلیل ناامیدی با سرعت آهسته سیستم مهاجرت ایالات متحده ، وی را به ضرب و شتم وی متهم کرد.
درگذشت این 34 ساله ، تفنگداران دریایی را که وی با مجدداً و سوراخی در جامعه قابل توجه هیوستون افغانستان انجام داد ، ترک کرد.
نیسار مامند ، که بیش از یک دهه پیش با نیازی ملاقات کرد ، گفت: “من هنوز اعتقاد ندارم که او دیگر با ما نیست.”
مادند گفت: “عبدال مانند ستون فقرات جامعه بود.” “بدون ستون فقرات ، ما کاملاً معلول هستیم.”
براندون ریمینگتون ، فرمانده سابق جبهه دریایی ایالات متحده که با نیازی در افغانستان کار می کرد و به وی کمک کرد تا در میان تهدیدهای مرگ از طالبان فرار کند ، گفت: “این یک فاجعه غیرقابل توصیف است.” “با توجه به اینکه چقدر او از مرگ فرار کرده و از این طریق می میرد – مجنون است. احساس می کند جهان دیوانه است.”
Masiullah Sahil ، 37 ساله ، متهم به قتل درجه یک در مرگ نیازی است و تا ماه گذشته به جای 750،000 دلار وثیقه نگهداری می شد. سوابق دادگاه نشان می دهد كه پس از آنكه دادستان ها در مدت سه ماه وی را در مدت سه ماه کیفرخواست نکردند ، همانطور که قانون تگزاس نیاز دارد ، یک قاضی دستور داد که وی را با اوراق قرضه تشخیص شخصی آزاد کند که نیازی به پرداخت ندارد.
یک دادستان در طی جلسه 10 ژوئیه در مورد عدم دستیابی به این کیفرخواست گفت: “این کار انجام نشده است.” وابسته NBC KPRC از هیوستونبشر
با این حال ، سهیل در زندان به سر می برد. در همان روز ، قاضی دادگاه منطقه ای هریس ، امیلی دتوتو دستور آزادی وی را صادر کرد ، دادستان ولسوالی یک اتهام دستکاری شاهد را تشکیل داد. سوابق زندان نشان می دهد که وی با 25،000 دلار وثیقه نگهداری می شود. قرار است سهیل به هر دو اتهام در تاریخ 12 آگوست دستگیر شود.
با این وجود ، شکست آشکار دادستان ، دوستان و خانواده نیازی را که خواستار تحقیقات در دفتر دادستان ولسوالی هستند ، عصبانی کرد.
“اگر او بیرون می آمد و می آمد و همسر و فرزندانش را کشت؟” گفت دوست نزدیک نیازی ، محمد بایان ، با اشاره به خانواده نیازی. “من کاملاً دل شکسته و عصبانی بودم.”
سخنگوی دادستان ولسوالی هریس گفت: این وضعیت با دادستان های اختصاص یافته به این پرونده در حال بررسی است. وکیل سهیل به درخواست اظهار نظر پاسخ نداد.
یک مترجم بی باک
نیازی در جلال آباد ، در شرق کابل بزرگ شد و قبل از اینکه به عنوان مترجم به عنوان مترجم با تفنگداران دریایی ایالات متحده در سال 2011 به عنوان مترجم کار کند ، به عنوان معلم انگلیسی کار کرد.

مایکل اگان ، دریایی که رهبری واحدی را هدایت می کرد که عبدال نیازی به مدت چند ماه در استان هلمند به آن وصل شد ، او را به عنوان یکی از بهترین مفسران جنگی که با او کار کرده بود توصیف کرد – همیشه در موقعیت های کشنده بالقوه و با هوشیاری ، راحت و راحت و با تمایل به محافظت از خانه خود هدایت می شود.
اگان ، 36 ، گفت: “او یکی از افراد شجاع و ترسناک تر در آنجا بود.”
این مأموریت در ماه مه 2012 به پایان رسید ، در طی آنچه که اگان به عنوان یک گشت معمول پا از طریق یک روستا توصیف کرد. اگان روی یک دستگاه انفجاری بداهه گام برد و فوراً هر دو پا را از دست داد.
دقایقی بعد ، هنگامی که تفنگداران دریایی به شدت سعی در تثبیت اگان داشتند ، گفت که وی انفجار دیگری را شنید.
ریمینگتون ، فرمانده سابق افلاطون ، با استناد به گزارش پس از عمل ، گفت: به نیازی دستور داده شده بود كه پوشش خود را بپوشاند ، و هنگامی كه او این كار را انجام داد ، یک انفجار دوم رخ داد.

اگان گفت: “این هرج و مرج کامل و کامل بود.”
نیازی به شدت زخمی شد. اوگان گفت ، او هر دو پا را از دست داد و آنقدر به یک بازو آسیب دید که استفاده از ویلچر دستی در آینده برای او دشوار خواهد بود.
زندگی جدید در هیوستون
ریزوانو الله نیازی گفت ، نیازی ها ماهها در هند تحت عمل جراحی قرار گرفت. وی در حالی که در آنجا بود ، شروع به دریافت نامه هایی از طالبان برای تهدید خانواده خود کرد ، گفت که ریمینگتون ، که در آن زمان در دانشکده حقوق در ایالات متحده شرکت می کرد.
Remington گفت که وی به نیازی کمک کرد تا از ویزای ویژه مهاجرتی استفاده کند ، که برای افرادی که به ارتش آمریکا در عراق و افغانستان کمک کرده اند ، تعیین شده است. نیازی این ویزا را کمی بیش از یک دهه پیش به دست آورد و به هیوستون نقل مکان کرد.
او یکی از هزاران افغانی بود که با ارتش ایالات متحده همکاری کرد و در سالهای پس از حمله ایالات متحده به تگزاس نقل مکان کرد. براساس داده های وزارت امور خارجه آمریكا ، تقریباً 20،000 افغان با ویزای ویژه بین سالهای 2012 و 2023 به ایالت منتقل شدند و با افزایش شدید ارتش آمریكا در سال 2021 از این كشور خارج شد.
هنگامی که مامان برای اولین بار در سال 2014 با نیازی در یک کلینیک محلی ملاقات کرد ، او مطمئن نبود که چگونه هموطنش در ایالات متحده کرایه می کند.
“چگونه او در این کشور بدون پاها ، معلولیت و ویلچر زنده می ماند؟” او با تعجب به یاد آورد.
در ابتدا ، نیازی به عنوان منشی فروش در یک فروشگاه تلفن همراه کار کرد ، گفت که بایان ، که پس از اقامت در هیوستون با نیازی بهترین دوست شد. او سرانجام پنج فرزند داشت – چهار پسر و یک دختر که پیرترین آنها 10 نفر است.
بایان گفت ، وی شروع به كار برای غیرانتفاعی كرد كه به پناهندگان كمك می كرد و این زوج با هم در دانشگاه حضور داشتند و مدرک لیسانس مدیریت تجارت را از دانشگاه هیوستون کسب کردند و در یک برنامه کارشناسی ارشد آنلاین برای سیاست های امنیت ملی در دانشگاه لیبرتی در ویرجینیا ثبت نام کردند.
بایان گفت ، هدف آنها به دست آوردن دکتری و بازگشت به افغانستان برای کمک به بهبود امنیت ملی این کشور بود. پس از آنكه سال گذشته Niazi غیر انتفاعی برای تعطیل كار كرد ، Bayan گفت ، نیازی تجارت خود را با ارائه خدمات به پیوند اخیر تأسیس كرد و به سرعت صدها مشتری را جمع كرد.
بایان گفت: “وقتی می توانید به من بپردازید” الگوی تجاری نیازی بود. هنگامی که او به دوست خود یادآوری کرد که اجاره و دو دستیار برای پرداخت هزینه دارد ، بایان به یاد آورد که نیازی پاسخ می دهد: “همه این خانواده های پناهنده ، آنها تلاش می کنند و برای من سخت است که از آنها پول بخواهم. هر وقت آنها را به من می دهند ، من آن را می پذیرم.”
یک استدلال و یک ضرب و شتم کشنده
بایان گفت که یکی از این افراد سهیل بود.
بایان قبل از رفتن به دیدن نیازی ، ساهیل را می شناخت. وی گفت که سهیل از او و دیگران کمک کرده است تا مستندات لازم را برای بازگشت به افغانستان دریافت کنند. بایان گفت نیازی به او گفت که سهیل به تماس و بازدید می گوید ، می خواهد بداند چگونه می تواند در اسرع وقت به کشور خود برگردد.
اما باین به یاد می آورد که نیازی گفت: “اسناد و مستندات ساهیل به” دست من نبود “.
براساس سند وثیقه ، یک مشتری در تاریخ 26 مارس نیازی را در دفتر خود کشته شد. ساهیل چندین بار در حال آمدن و رفتن از دفتر بود که قبل از اسیر شدن وی با خون روی لباس خود را ترک کرد.
به گزارش این سند ، هنگامی که مقامات صحئیل را پیدا کردند ، وی تلفن نیازی را داشت و گفت که وی از اینکه مدت زمان تصویب وضعیت پناهندگان خود را به تصویب می رساند ، ناامید شده است. او اعتراف کرد که با نیازی مشاجره می کند ، سپس از ماشین خود چاقو می گرفت و مکرراً با آن به او حمله می کرد.
براساس این سند ، جسد نیازی با 20 زخم ضرب و شتم عمیق و لک ها پیدا شد.
پس از اینکه همسر نیازی از طریق تماس تلفنی از مرگش مطلع شد ، بایان گفت ، مظنون همچنان با او تماس گرفت. او فریاد و گریه می کرد ، بایان را به یاد می آورد که تا آن لحظه به خانه دوستش رفته بود.
در میان چرخش اندوه و سردرگمی ، بایان گفت که وی تلفن خود را خواسته است.
سپس ، او گفت ، او مرد را به عقب زنگ زد و از او پرسید كه چه كاری انجام داده است. پس از چند پاسخ مبهم ، بایان گفت ، این مرد به او گفت نیازی “به من گوش نمی داد.”
بلافاصله پس از آن تماس ، بایان گفت ، او و یکی از بستگان نیازی آنچه را که آنها به مقامات آموخته اند گزارش دادند.
اگر او دوباره می تواند مظنون را زیر سوال ببرد ، بایان گفت که او یک سؤال ساده از او می پرسد: “آیا ارزش زندگی بی گناه را بر سر کاغذهای مهاجرتی می گیرد؟”