فروپاشی محیطی ایران دیگر مشکل به آرامی بدتر کننده ای نیست که رهبران برای ده ها سال نادیده گرفته اند. اینجا است ، شتاب می گیرد و خیلی تهدید می کند بقا از کشور خشکسالی وحشیانه تابستان امسال ، که بیش از ده ها سال از سوء مدیریت و وسواس رژیم با درگیری منطقه ای لایه بندی شده است ، واقعیت واضح را به وجود آورده است: ایران است تقریباً خارج از آب و تقریباً خارج از زمان.
ایران همیشه یک کشور خشک بوده است و فقط یک سوم از باران هایی را که بیشتر مکانها به طور متوسط انجام می دهند ، دریافت کرده است. اما در چند سال گذشته ، اوضاع از بد به بدتر رفته است ، و کشور اکنون در پنجمین سال مستقیم خشکسالی خود قرار دارد. آنچه که زمانی یک بحران آهسته بود ، اکنون سریع مارپیچ می شود.
از سال 2003-2019 ، هنگامی که جمعیت ایران هنوز زیر 90 میلیون نفر بود و بارندگی بیشتر از امروز بود ، کشور تقریباً از دست داد 211 میلیارد متر مکعب آب. این تقریباً دو برابر عرضه تجدید پذیر آن ، مقدار آب که به طور طبیعی دوباره پر می شود ، در سطح امروز است.
بیشتر آن برای رشد پمپ شده بود غذا، اغلب از طریق کشاورزی ناکارآمد. در سالهای خشک و گرم ، عرضه تجدید پذیر به دلیل خشک شدن سریع خاک ، افزایش تبخیر و تعرق و کاهش شارژ آبخوان به شدت کاهش می یابد. در همین حال ، میزان مصرف اغلب بدون تغییر باقی می ماند و باعث می شود کسری به میزان قابل توجهی رشد کند. با باران های ضعیف در چند سال گذشته ، تلفات سالانه کند شده است ، اما با افزایش گرما و خشکسالی ، فشار بر روی آب های زیرزمینی شدید باقی می ماند.
در حالی که عناوین غالباً بر جاه طلبی های هسته ای ایران یا جنگ های پروکسی آن تمرکز می کنند ، تهدید وجودی واقعی در زیر سطح قرار دارد – به معنای واقعی کلمه. رژیم که زمانی با پروژه های سد و انتقال آب قدرت مهندسی خود را به نمایش گذاشت ، اکنون بر عهده یک سیستم هیدرولوژیکی شکسته است. رودخانه ها خشک شده اند. دریاچه ها ناپدید شده اند. سفره های آب در حال فروپاشی هستند.
همانطور که رئیس جمهور ایران مسعود پشکیان بی پرده است پذیرفته شده در ماه ژوئیه: “بحران آب جدی تر از آنچه امروز مورد بحث قرار می گیرد.” وی افزود: “تهران از آب در حال اتمام است و اگر این کار ادامه یابد ، ما قادر به تأمین شهر نخواهیم بود.”
برخی از ساکنان دیده می شوند که برای واکشی آب ، کوزه هایی را به خانه های خویشاوندان حمل می کنند ، در حالی که تقاضا برای پمپ های خانگی و مخازن ذخیره سازی افزایش یافته است ، قیمت ها به شدت بیشتر می شود. برخی دیگر برای فرار از کمبود به استانهای شمالی سفر کرده اند. در حال حاضر ، تهرانیها با ترس و ناامیدی از بخش های برابر پاسخ می دهند – اما هنوز هیچ اعتراض خیابانی در پایتخت وجود نداشته است.
در سرتاسر کشور ، شهروندان با گرمای غیرقابل تحمل و ترس از کمبود طولانی در آب روبرو هستند. در خارج از تهران ، در شهرهایی مانند نصیمشهربا سبزوروت خواماماعتراضات اخیراً در خیابان ها فوران کرده است. در 10 سال گذشته ، اعتراضات آب از آن رخ داده است خرمن به اشفاهانبشر کشاورزان ، کارگران و خانواده ها به خیابان ها رفته اند و می پرسند که چرا رودخانه های آنها از بین رفته است و چاه های آنها خالی است. با وجود تجهیزات عمومی ، برخی از خانوارها فقط برای رسیدن به آنها به تانکرهای آب خصوصی روی آورده اند.
پاسخ رژیم به اعتراضات؟ گاز اشک آور و گلوله.
علیرغم سالها خشکسالی ، دولت فقط وصله ای از اصلاحات کوتاه مدت مانند حفر چاه های عمیق تر ارائه داده است. در ماه ژوئیه ، خود پشکیان تصدیق شده، “بحران را نمی توان از طریق پروژه های پراکنده حل کرد ،” خواستار راه حل های خاص منطقه ای که ریشه در مهندسی ، اجرای و آموزش دارد. اما این راه حل ها روی کاغذ باقی می مانند در حالی که مخازن همچنان به پایین ترین سطح تاریخی می روند.
اگرچه دولت اعلام کرده بود 21 ژوئیه که چهارشنبه ها به عنوان یک تعطیلات عمومی در تهران و مناطق اطراف آن برای کاهش آب و انرژی ، Pezeshkian رفتار می شود رانده شده در مورد تصمیم در پایان ماه ژوئیه ، این حرکت را صرفاً آرایشی و بهداشتی-“پوشش” ، نه یک راه حل واقعی-و در عوض دستور کاهش 12 ساعته برای خانوارهایی که به ویژه میزان مصرف آب زیاد است ، دستور داد. وی بر لزوم اقدامات مداوم و بلند مدت که در پنج ستون اصلی پایه گذاری شده است ، تأکید کرد: مهندسی یکپارچه آب-خاک ، آموزش مؤثر ، سیاست های مبتنی بر تشویقی ، اجرای قانونی سختگیرانه و ارزیابی و نظارت مداوم.
ذخایر آبهای زیرزمینی ایران ، که زمانی برای کشاورزان و شهرها زندگی می کند ، بی پروا بوده است متلاطمبشر در بسیاری از مناطق ، ولز اکنون فقط به گرد و غبار می رسد. زمین در حال غرق شدن است. محصولات زراعی در حال شکست هستند. کل روستاها رها شده اند. این فقط یک خشکسالی طبیعی نیست.
هزاران سال ، ایرانیان تعادل را درک کردند: هرگز بیشتر از یک سفره آبشار از طبیعت نتوانستند دوباره از آن استفاده نکنید. این خرد ، که زمانی برای بقا محوری است ، تحت چندین دهه تفکر کوتاه مدت و سهل انگاری سیاسی دفن شده است. آنچه اکنون شاهد آن هستیم ، نتیجه مستقیم آن است انتخاببشر سیستمی ساخته شده بر روی استثمار کاملاً به معنای واقعی کلمه است خود را اداره کنید به زمین
با کاهش آب های زیرزمینی همراه است فرونشست زمینبشر فاصله بین ذرات خاک ، که پس از آب پر شده است ، اکنون با هوا پر شده است و هوا نمی تواند وزن لایه های فوق را تحمل کند. در نتیجه ، تراکم به فروپاشی تبدیل می شود. به همین دلیل امروز بسیاری از شهرهای ایران در حال غرق شدن هستند.
هر چند فساد در قلب بحران آب ایران نهفته است، مشکل فراتر از قراردادهای سد و معاملات خودی است. این همچنین در مورد نحوه استفاده از آب و هدر رفتن هر روز است. اگر شهروندان کیپ تاون ، آفریقای جنوبی ، توانستند آب روزانه خود را فقط کاهش دهند 50 لیتر (حدود 13 گالن) برای هر نفر برای جلوگیری از صفر روز-نقطه ای که شیرهای یک شهر خشک می شود و ساکنان نیاز به صف جیره های آب دارند-پس چرا ساکنان تهران هنوز بیش از 250 لیتر در روز مصرف می کنند-به ویژه هنگامی که تهویه های هوایی با آب روزانه در طول ماه های داغ ده ها لیتر را رها می کنند؟
شهرهایی مانند تهران فراتر از آنچه منابع آب محلی می توانند از آن پشتیبانی کنند ، گسترده شده اند. بیش از حد، زیرساخت های نشتی ، و رشد برنامه ریزی نشده شهری ، سیستم را به آستانه سوق داده است.
در همین حال ، کشاورزی ، بزرگترین مصرف کننده آب، با استفاده از روشهای منسوخ و ناکارآمد گیر کرده است. آبیاری سیل ، کشت محصولات زراعی پر آب مانند چغندر شکر و برنج در مناطق خشک و صاحبان زمین های مرتبط با سیاسی ، سفره های آب برای سود را به جای امنیت غذایی تخلیه کرده اند. برای بدتر شدن اوضاع ، برخی تحقیقات نشان می دهد که تقریباً 35 درصد محصولات کشاورزی در نتیجه ذخیره ضعیف ، سیستم های توزیع ضعیف و عدم برنامه ریزی به زباله می روند. به جای نوسازی کشاورزی یا مدیریت تقاضا ، دولت همچنان به راه دیگری نگاه می کند.
در حالی که ایرانیان مدتهاست که متخصص هستند شارژ سفره ها و حفظ تعادل در جدول آب ، دولت همچنان به ریختن پول در مگاپروژهای چند میلیارد دلاری که برعکس عمل می کنند. این پروژه ها ، سدها ، انحرافات و نقل و انتقالات در نهایت کشته شدن رودخانه ها ، تخلیه دریاچه ها ، خشک کردن تالابها و قطع ارتباط طبیعی بین آب سطحی و سفره ها. بدون آن تعامل ، سفره ها نیز می میرند. آنچه در گذشته زندگی پایدار اکنون به نام پیشرفت برچیده می شود.
در قلب این بحران همان چیزی است که بسیاری از ایرانیان تلخ می نامند “مافیا، “یک شبکه از خودی رژیم ، بنگاه های مرتبط با نگهبان انقلابی و بوروکرات های فرصت طلب که آب را به یک راکت تبدیل کرده اند. آنها به دلیل اینکه آنها جیب را به هم ریخته اند ، از طریق پروژه های عظیم سد و انتقال آب هل داده اند ، بلکه به دلیل اینکه آنها جیب ها را به هم ریخته اند.
رژیم آب را به عنوان یک حق انسانی نمی بیند. آن را به عنوان ابزاری برای کنترل می بیند. عدالت زیست محیطی به معنای هیچ چیز نیست وقتی که هدف سود و قدرت باشد. تحت قانون رهبر عالی علی خمنی ، ایران رد شده دستور کار 2030 سازمان ملل متحد برای توسعه پایدار ، به تعهدات جهانی حتی در حالی که برف برفی کشور ، خون حیات رودخانه های آن از بین رفت ، عقب نشینی کرد.
برخی از این پروژه های به اصطلاح توسعه فقط گمراه نشده بودند-آنها جبهه هایی برای کسب درآمد بودند. Khatam Al-Anbiya ، بازوی وسیع ساخت و ساز سپاه انقلابی اسلامی ، بی شماری نظارت داشته است سد وت انتقال آب طرح ها در کنار شرکت های مرتبط با خودی رژیم.
اما در پشت بتن و کانال ها چیزی بسیار شوم تر بود. به گفته کارشناسان آشنا با پرونده های طبقه بندی شده – از جمله سال 2006 گزارش از دفتر فرماندار اصفهان – حداقل 6.5 میلیون متر مکعب آب به “مرکز هسته ای” مخفی منتقل شد. جزئیات کم است ، از آنجا که پروژه های هسته ای ایران به صورت محرمانه پیچیده می شوند ، اما سیستم های هسته ای به آن نیاز دارند مقادیر عظیم آب برای اهداف خنک کننده. این آب ممکن است به احیای تالابهای گاوخونی ، که اکنون یک فضای ترک خورده و بی جان از گرد و غبار است ، کمک کند.
جنگ با اسرائیل در ماه ژوئن فقط سوخت را روی آتش ریخت. رژیم ایران در حالی که همچنان به کار نرفتی در مورد بحران آب در حال تعمیق آب عمل نمی کرد ، میلیاردها دلار برای موشک و سرکوب هزینه کرد. اکنون ، کشاورزان مجبور شدند رها کردن سرزمین آنها و همچنین خشکی آنها خشک می شود: چرا جنگ و خشونت بانکی در هنگام این کار پول آیا می توانست سفره های زیر پاهای ما را احیا کرده باشد؟
سیاست محیط زیست کنار گذاشته شده است. وزارت انرژی فلج است. رهبران ایران در حال بازی شطرنج ژئوپلیتیکی هستند در حالی که این کشور به معنای واقعی کلمه در زیر آنها خشک می شود.
اما این بحران در مرزهای ایران متوقف نخواهد شد. همانطور که زمین کشاورزی کشور پژمرده می شود و آب کمرنگ تر می شود ، مهاجرت افزایش خواهد یافت درگیری بر سر رودخانه های مشترک ، مانند هلمند با افغانستان و شاخه های دجله با عراق، در حال گرم شدن هستند. کمبود آب اکنون محرک بی ثباتی است و تغییرات آب و هوایی در حال تقویت هرگونه خطر است.
حتی اگر جمهوری اسلامی سقوط کند ، دولت بعدی منظره ویران شده ای را به ارث می برد. رفع آن آسان نخواهد بود و بسیار بیشتر از خطوط لوله جدید یا گیاهان آب شیرین کن خواهد بود.
ایران به یک راه اندازی مجدد کامل نیاز دارد: یک سازمان ملی مستقل آب ، دسترسی آزاد به داده ها ، مدیریت تحت رهبری جامعه و تعهد محکم به عدالت محیط زیست. همچنین باید برخی از سیستم های قدرتمند مدیریت آب سنتی خود – به ویژه مباشرت آبخوان و شارژ آب های زیرزمینی – را برای بازگرداندن تعادل ، بازیابی و مدرن کند. بدون این تغییرات ، هرگونه اصلاحات آرایشی و بهداشتی خواهد بود و فروپاشی ملی ادامه خواهد یافت.
این پیام برای جهان به همان اندازه که برای ایران است. آب برای امنیت و صلح بین المللی ضروری است. اما اگر ما آن را به عنوان یک پس از آن رفتار کنیم ، همه ما قیمت آن را پرداخت خواهیم کرد. فروپاشی آب ایران هشدار دهنده برای کل جهان است.