در مذاکرات آشتی هسته ای در حال انجام بین ایران و غرب ، آخرین مکان به Türkiye تبدیل شده است که استانبول یک چهارراه است. این بازیگران ، که تا به امروز بارها و بارها ملاقات کرده اند ، در سیستم جهانی با یک چالش اساسی روبرو هستند: عدم موفقیت در رعایت مرزهای تعیین شده یا چارچوبهای قانونی به طور کامل. همانطور که مشهور است ، پس از انقلاب ایران در سال 1979 ، سیستم جهانی توسط ایران به عنوان یک مقام غربی محور درک شد ، کسی که به طور فزاینده ای از طریق لنزهای لفاظی مخالف مشاهده می شود. در مقابل ، ایران در دوره سلسله پهلوی دیدگاه بسیار متفاوتی را ارائه داد.
ادامه مذاکرات بین ایران و غرب ، به ویژه مواردی که توسط ایالات متحده ناقص مانده است ، با کشورهای E3 (انگلیس ، فرانسه و آلمان) پیش رفت. بار دیگر ، آدرس استانبول است. علاوه بر ظهور Türkiye به عنوان واسطه و مصالحه ، رویکرد و موقعیت آن در مورد مسئله هسته ای نیز کاملاً واضح است. Türkiye یک چارچوب پایدار را که در حقوق بین الملل و توافق نامه های بین المللی ایجاد می شود ، ارائه می دهد.
گذشته هسته ای ایران ، واقعیت ها
فعالیت های هسته ای ایران دارای سابقه ای طولانی است و قدمت آن به دوران جنگ سرد باز می گردد. به دنبال تأثیر مخرب سلاح های هسته ای که در طول جنگ جهانی دوم نشان داده شده است ، قدرتهای اصلی از انجام اقدامات مهم و بدون داشتن یک عامل بازدارنده هسته ای خودداری کردند. در همین زمان ، بسیاری از بازیگران دیگر شروع به دنبال ابتکارات انرژی هسته ای کردند. با این حال ، با ورود به پیمان در مورد منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) در سال 1970 ، مرزهای دارایی و استفاده هسته ای به طور رسمی در سیستم جهانی تأسیس شد. ایران ، به عنوان امضا کننده NPT از سال 1968 ، خود را به استفاده مسالمت آمیز از فناوری هسته ای متعهد کرد.
قبل از انقلاب ، شاه محمد رضا پهلوی سازمان انرژی اتمی ایران (AEOI) را تأسیس کرد و اعلام کرد که قصد دارد ظرف 20 سال حدود 23،000 مگاوات انرژی تولید کند. با این حال ، به دلیل انقلاب اسلامی در سال 1979 و تحولات منطقه ای مانند جنگ ایران و عراق (1980-1988) ، فعالیت های هسته ای ایران برای مدت قابل توجهی تا حد زیادی خفته باقی مانده است.
پارگی روابط با ایالات متحده و غرب پس از انقلاب ، همراه با خروج شرکتهای غربی از پروژه های ایران ، این رکود را بیشتر تشدید کرد. با توجه به ماهیت ذاتاً مبتنی بر علاقه روابط بین الملل ، ایران شروع به جستجوی شرکای جایگزین کرد و منجر به برقراری ارتباط با فدراسیون روسیه در دهه 1990 شد. توافق نامه ای با روسیه برای نهایی کردن ساخت اولین راکتور انرژی هسته ای ایران در تسهیلات بوشهر ایجاد شد که در نهایت در سال 2011 عملیات را آغاز کرد. با این وجود ، این روند به همین جا ختم نشد. ایران ضمن دستیابی به فناوری هسته ای ، تحقیقات و توسعه خود را در زمینه های مختلف دیگر ادامه داد. در این مرحله ، شناخت چین به عنوان یک بازیگر اصلی دیگر در مسیر هسته ای ایران نیز ضروری است.
بنابراین ، از دهه 1990 ، ایران نه تنها جهت گیری هسته ای خود را به سمت آسیا تغییر داده است بلکه شروع به توسعه روابطی کرده است که آن را به عنوان مرکز جدید ثقل در چهره غرب قرار می دهد. بعد سیاسی این تحول نباید نادیده گرفته شود. این افشای تأسیسات هسته ای Natanz بود که باعث نگرانی و توجه غربی در مورد برنامه هسته ای ایران شد. به دنبال این مکاشفه ، رویکرد غرب نسبت به جاه طلبی های هسته ای ایران دچار تغییر چشمگیری شد.
از Natanz تا جنگ 12 روزه
در سال 2002 ، به دنبال وحی از تأسیسات Natanz ، سه کشور بزرگ اتحادیه اروپا – انگلستان ، فرانسه و آلمان – به طور فعال درگیر مذاکرات با ایران شدند. این کشورها که به عنوان اتحادیه اروپا 3 (یا E3) شناخته می شود ، به دنبال اطمینان از شفافیت در برنامه هسته ای ایران بودند و خواستار آن شدند که ایران غنی سازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد. با این حال ، تلاش های دیپلماتیک بین ایران و اتحادیه اروپا 3 کوتاه مدت بود.
تا سال 2006 ، بحران هسته ای ابعاد چند جانبه ای به دست آورد. اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل ، به همراه آلمان ، فرمت P5+1 را تشکیل دادند. در ژوئن سال 2006 ، گروهی از شش کشور در ازای متوقف کردن برنامه هسته ای خود ، بسته جامع مشوق های اقتصادی و سیاسی را به ایران ارائه دادند. با این حال ، این ابتکار همچنین به موفقیت ماندگار نرسید. در هسته اصلی مسئله ، درک متقابل طرفین از خصومت بود. اهمیت تحریم های شورای امنیت و افزایش فشار بین المللی در این دوره به رسمیت شناختن شایستگی.
در طول این فرآیند ، پیروی از ایران با تعهدات خود تحت NPT و الزامات توافق نامه های مربوطه موضوع بررسی مداوم بوده است. با شناخت واقعیت های منطقه و سیستم بین المللی ، Türkiye و برزیل در سال 2010 گام مهمی برداشت. در آن سال ، یک پیشرفت دیپلماتیک تحت واسطه گری آنها جستجو شد و به اوج امضای اعلامیه تهران رسید. با این حال ، غرب از این توافق نامه پشتیبانی نکرد و در نهایت کنار گذاشته شد.
پس از آن ، در سال 2013 ، طرفین به یک برنامه عمل مشترک در ژنو رسیدند ، و در سال 2015 توسط برنامه جامع عمل (JCPOA) دنبال شدند. JCPOA یک چارچوب گسترده ایجاد کرد ، به ویژه محدودیت اورانیوم ایران را به 3 ٪ محدود کرد. این توافق نامه توسط قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل تأیید شد. با این حال ، یک ویژگی اصلی معرفی مکانیسم “Snapback” بود که در صورت نقض تعریف شده امکان استفاده مجدد سریع تحریم های سازمان ملل را فراهم می آورد.
امروز ، مسئله اصلی در مراکز مذاکرات استانبول پیرامون این مکانیسم است. در صورتی که کشورهای E3 در مذاکرات هسته ای از Snapback استفاده کنند ، بنا بر گزارش ها ، ایران آماده است تا یک برنامه جایگزین را فعال کند. در واقع ، ایران اخیراً با چین و روسیه بحث و گفتگو داشته است و تأکید می کند که این روند صرفاً در تمرکز هسته ای نیست بلکه نتیجه ای از پویایی سیاسی گسترده تر است.
نقش دیپلماتیک Türkiye
ایران ، به خصوص در طول جنگ 12 روزه اخیر با اسرائیلشاهد آسیب پذیری دستگاههای اطلاعاتی و بازیگران پروکسی خود بود و منجر به آگاهی بیشتر از محدودیت های آن در سیستم جهانی شد. در نتیجه ، سوال “ایران هسته ای” اکنون نه تنها یک موضوع فنی بلکه یکی از اعتبار ملی است. لازم به یادآوری است که وقوع جنگ 12 روزه ، مذاکرات هسته ای بین ایالات متحده و ایران در عمان در ماه ژوئن را تضعیف کرد. بنابراین روند از طریق E3 ادامه یافته است. آیا در این مرحله خطر جنگ وجود دارد؟ در حالی که “دکترین اختاپوس”، استراتژی طراحی شده برای حمله به ایران در ضعیف ترین خود ، حاکی از تغییر در چشم انداز امنیت خاورمیانه با محوریت بازدارندگی هسته ای است ، این یک سؤال باز است که آیا مسئله هسته ای همچنان منبع اصلی اضطراب در سیستم بین المللی است.
دلیل اصلی این است که امروز Türkiye به عنوان یک واسطه اصلی در سیستم جهانی و سیاست منطقه ای عمل می کند. در عین حال ، مدیریت دقیق آن در فرایند بین طرفین و تأکید آن بر رویکرد پایداری گرا نیز عوامل اصلی است. علاوه بر این ، بی طرفی سیاسی و نزدیکی جغرافیایی نقش مهمی ایفا می کند. در این زمینه ، در مذاکرات بین ایران و کشورهای E3 ، وزن دیپلماتیک Türkiye و موقعیت آن به عنوان یک بازیگر آگاه در این روند تعیین کننده بود. در نتیجه ، هر دو طرف موافقت کردند که مذاکرات را ادامه دهند. عدم وجود مراحل سخت در مورد مکانیسم Snapback همچنین نشان می دهد که کانال دیپلماتیک باز است. بنابراین ، دقیق خواهد بود که بگوییم Türkiye در حال ادامه ابتکار عمل خود است که در سال 2010 راه اندازی شده است تا ایران و غرب را در مورد مسئله هسته ای هماهنگ کند.