بنابراین ، او از اصلاح کننده خود خواست تا با “شاید 30 یا 40 سوار” مسابقه را ترتیب دهد. آنچه او به دست آورد 100 نفر بود. “ما ظاهر می شویم و تپه ها شروع به پر کردن تماشاگران می کنند.” “یک مفسران ظاهر شد! به نوعی من یک مسابقه واقعی Buzkashi را ترتیب داده ام.” آنچه که به عنوان یک عکسبرداری شروع شد ، یک دیدنی شد. آنتونی منتظر تپه ای در دره خوجند بود ، دوربین های تند و تیز و با فرمت متوسط که روی یک علامت در خاک آموزش داده شده بود. در پشت آن: کوه های Fann ، لایه بی پایان پس از لایه یخبندان – زمینه کامل. سرانجام مجموعه رویایی بود.
و سپس در TROTS یک کودک نو پا.
آنتونی به من می گوید: “او چهار ساله بود …” “خانواده وی سواران بودند. او فقط در این اسب عظیم ، پاها را که از روی همبستگی ها آویزان بود ظاهر شد. من به نقطه مقابل لنز اشاره می کنم ، و او اسب را در یک دایره هدایت می کند ، متوقف می شود و مانند یک رئیس ، روی لگن می زند.” این اولین عکس روز بود. “من به لپ تاپ نگاه کردم ، تصویر را دیدم و فکر کردم: این یک بانکدار است. “