ماه گذشته ، مجله تایم داستانی با عنوان “خاورمیانه جدید در حال آشکار شدن در برابر چشمان ما است” اجرا کرد.
“وسط چه؟ شرق از کجا؟” ، از تیم مارشال در کتاب اصلی خود “زندانیان جغرافیا” می پرسد ، قبل از اینکه به ما یادآوری کند که “خاورمیانه یکی از مکانهایی است که اکنون گذشته است”.
در واقع ، بسیاری از موضوعاتی که امروزه بر منطقه حاکم است ، ریشه هایی دارد که قرن ها برمی گردد. وقتی انگلیسی ها به قرن نوزدهم رسیدند ، تا زمانی که حرف آخر را داشتند ، از آرامش کارها راضی بودند. هنگامی که آنها در سال 1967 به طرز غیرقانونی رفتند ، پس از آخرین موضع قهرمانانه اما بسیار دست و پا چلفتی در عدن ، آنها توسط آمریکایی ها جایگزین شدند که رویکرد بسیار متفاوتی داشتند. آمریکایی ها می گویند که می خواهند ترک کنند ، اما در حقیقت ، آنها بیش از هر زمان دیگری به منطقه مکیده می شوند.
خاورمیانه خانه اعراب است. با این حال ، در دوران مدرن ، اعراب به طور فزاینده ای بین ایران و اسرائیل ساندویچ می شوند و اسلام گرایی در زیر آنها حباب می شود. این وضعیت اکنون چندین دهه ادامه داشته است ، اما برای همیشه دوام نخواهد داشت. اسلام سیاسی رادیکال احتمالاً به اوج خود رسیده است ، و چهره محترمانه آن ، اخوان المسلمین ، اسلحه و صندوق رأی را امتحان کرد. اکنون در دفاع است و عقب نشینی در چندین کشور. مشخص نیست چه چیزی جایگزین آن خواهد شد.
بنابراین آیا خاورمیانه “جدید” وجود دارد؟ هنوز!
دنیای عربی تکه تکه
بیست و دو کشور در لیگ عرب وجود دارد. بسیاری از آنها خلاقیت های مصنوعی است که توسط اروپایی ها ، عمدتاً استعمارگران انگلیس و فرانسه ایجاد شده است. حداقل در پنج سال ، دولت مرکزی کل کشور را کنترل نمی کند: سودان ، لیبی ، سومالی ، یمن ، سوریه ، لبنان
فلسطین نمونه خوبی از ضعف و بی کفایتی عرب است
بیش از هفتاد سال است که اعراب نمی توانند در مورد روشها و مکانیک های ایجاد یک کشور معتبر فلسطین توافق کنند. کمبود لفاظی ها و ایده های نیمه پخته مانند “دفتر تحریم” وجود نداشت ، اما اینها هرگز مؤثر نبودند و فقط برای اینکه مسئولان شلوغ شوند ، خدمت می کردند. جنگ شش روزه ژوئن 1967 آخرین باری بود که اعراب سعی در حل مسئله فلسطین با وسایل نظامی داشتند. این کار برای مصر ، اردن و سوریه به یک فاجعه رسید.
با این حال ، این جنگ در غزه طی دو سال گذشته است که بی کفایتی و ضعف اعراب را لخت کرده است. نسل کشی انجام شده توسط اسرائیلی ها در غزه ضعف کشورهای عربی ، رهبران آنها و عدم موفقیت و عدم توانایی آنها در متوقف کردن آن را لخت کرد. اعراب را نمی توان از صحنه های وحشتناک روزانه در رسانه ها و رسانه های اجتماعی عایق بندی کرد. در بین عموم عرب ناامید شده است. این عواقب ، دیر یا زود خواهد داشت.
شکاف بین اعراب و پارسیان به زمان پیامبر برمی گردد. اندکی پس از درگذشت پیامبر ، اسلام به دو نفر تقسیم شد ، بیشتر اعراب سنی هستند ، بیشتر پارسیان شیعه هستند. استدلال فعلی در مورد پرونده هسته ای ایران به سادگی آخرین تکرار است. گذشته اکنون است.
ملی گرایی
در اوج خود در دهه 50 و اوایل دهه 1960 ناسیونالیسم عرب غیرقابل توقف به نظر می رسید. اما این فقط به یک مرد بستگی داشت و سخنرانی او – گامال عبدل ناصر. ناصر یک مدرس عالی بود و او عادت داشت جمعیت را مسحور کند. انگلیسی ها سخنان خود را تحت نظر داشتند و پخش های ایستگاه رادیویی مصر “” Saut el Arab “از نظر مذهبی ، گویی اینها از بهشت یا جهنم پخش می شوند.
اما هنگامی که ناصر سعی کرد بلاغت خود را عملی کند ، بدبختانه ناکام ماند: به عنوان مثال ، تلاش برای اتحاد با سوریه ، مداخله در یمن و البته جنگ شش روزه با اسرائیل.
تلاش هایی برای تقلید ناصر انجام شد. رژیم های Baathist در سوریه و عراق موردی است که مورد توجه قرار می گیرد ، اما آنها بیشتر به بقای رژیم توجه داشتند. در روزهای ابتدایی خود به عنوان رهبر لیبی ، معطر قذافی ، ناسیونالیسم عرب را نیز در آغوش گرفت. اما تا پایان حکومت خود ، لیبی بیشتر به آفریقا متمرکز بود.
ناسیونالیسم عرب در سال 1970 با ناصر درگذشت. هرگز به درستی جایگزین نشده است: هژمونی و اشتباهات آمریکایی ، اسلام سیاسی ، این شکاف را برای مدتی پر کرد ، اما هرگز قانع کننده نبود.
بچه جدید در بلوک
ایالت مدرن اسرائیل در سال 1947 ایجاد شد. تا سال 1967 ، مجبور شد برای وجود خود بجنگد. اکنون این تنها ایالت خاورمیانه است که دارای سلاح های هسته ای است. همچنین دارای نیروهای مسلح قوی و کارآمد است. این می تواند برای پشتیبانی به ایالات متحده اعتماد کند.
اما در غزه طی دو سال گذشته ، اسرائیل تغییر کرده است. و درک اسرائیل در جهان تغییر کرده است.
ایران
ایران به دنبال بمباران ایالات متحده و اسرائیل زخمهای خود را لیس می زند. اما ایران ناپدید نمی شود و انقلاب اسلامی نیز نخواهد بود. فریب رهبری سیاسی و نظامی ، همانطور که اسرائیل سعی در انجام آن دارد ، دارای ارزش محدودی است. افراد جدید در حال حرکت هستند و در برخی موارد انرژی و خون جدیدی را به همراه می آورند. فلسطین اصول مهمی از انقلاب ایران است. اما در مورد آن اشتباه نکنید ، اولین کار انقلاب محافظت از خود است.
آیا اسرائیل و ایران دستان خود را تحت الشعاع قرار داده اند؟
این امکان وجود دارد که هر دو اسرائیل و ایران ، به طرق مختلف ، دست خود را تحت الشعاع قرار دهند. برخی دیگر ، مانند ترکیه ، هژمونی خود را به طور فزاینده ای به چالش می کشند.
صحبت از خاورمیانه جدید ، همانطور که مجله تایم هفته گذشته انجام داد ، زودرس است ، احتمالاً حتی حماقت.
آزمایش Litmus ایجاد یک کشور پایدار فلسطین است که توسط همه همسایگان از جمله اسرائیل شناخته شده است. فقط در این صورت می توانیم از یک خاورمیانه جدید صحبت کنیم.
منبع: دکتر دنیس ساموت مدیر لینک های اروپا و مدیر ویراستار است commonspace.euبشر
نظرات بیان شده در بخش های نظر و تفسیرها لزوماً نشان دهنده موقعیت نیست commonspace.eu یا شرکای آن