مقدمه
تحریم نفتی در سال 1973 برای اولین بار ارتباط عمیق بین ثبات خاورمیانه و امنیت انرژی جهانی را نشان داد. در پاسخ به حمایت نظامی ایالات متحده از اسرائیل در طول جنگ یوم کیپور علیه مصر و سوریه ، سازمان کشورهای صادرکننده نفتی عرب (اکنون اوپک) تحریم نفتی را علیه هر کشوری که در طی درگیری فوق الذکر از اسرائیل حمایت کرده بود ، تحمیل کرد. این امر باعث رکود جهانی و افزایش چهار برابر قیمت نفت شد. در آن زمان ، اقتصاد جهانی به شدت وابسته به منابع نفتی از خاورمیانه بود ، تقریباً 85 ٪ از واردات نفت خام ما از ملت های اوپک می آید
اگرچه تحریم تا مارس 1974 برداشته شد ، دو مورد پس از بحران خاورمیانه باعث اختلال در بازارهای جهانی انرژی می شود. در اواخر سال 1978 ، انقلاب ایران منجر به افت قابل توجهی در تولید نفت خام ایران و میانگین از دست دادن 3.9 میلیون بشکه در روز شد. تولیدکنندگان همسایه خلیج فارس شکاف عرضه را ترمیم کردند. سپس ، در آگوست 1990 ، حمله عراق به کویت صادرات نفت را از هر دو کشور مختل کرد و باعث دیگر شد افزایش ناگهانی در قیمت نفت خام این بحران ها تأکید می کنند که چگونه بی ثباتی منطقه ای در خلیج فارس می تواند به سرعت در بحران های اقتصادی جهانی افزایش یابد.
این مقاله استدلال می کند که اعتماد غربی به انرژی خلیج فارس نقش مهمی در میانجیگری درگیری در خاورمیانه دارد. به همین ترتیب ، قدرتهای غربی باید میانجیگری انرژی را به عنوان یک عملکرد امنیتی اصلی تشخیص دهند. به عنوان بازیگران منطقه ای مانند قطر ، مصر و عمان به طور فزاینده ای نقش های کلیدی در تسهیل گفتگو را بر عهده می گیرند ، قدرتهای غربی باید برای اطمینان از ثبات بلند مدت در بازارهای جهانی انرژی ، مشارکت های عمیق تری با این واسطه ها دنبال کنند.
رشد جهانی عرضه و چالش های امنیتی انرژی معاصر
از آنجا که این اختلالات اساسی ، بازار نفت از نظر رشد عرضه جهانی تغییر کرده است. چهار کشور در قاره آمریکا – ایالات متحده ، گویان ، کانادا و برزیل – این توانایی را دارند که تا حدی بتوانند جبران کردن کاهش تولید داوطلبانه نزدیک مدت از کشورهای اوپک+. در سال 2018 ، ایالات متحده به بزرگترین تولید کننده نفت در جهان تبدیل شد. به طور هم زمان ، واردات ایالات متحده از روغن خلیج فارس افتاده در 20 سال گذشته با 1.29 میلیون بشکه در روز (56.8 ٪ کاهش) ، در حالی که واردات از کانادا 2.4 میلیون بشکه در روز (121.8 ٪ افزایش) در مدت مشابه افزایش یافته است.

اگرچه وابستگی ایالات متحده به نفت خلیج فارس کاهش یافته است ، این منطقه برای ثبات انرژی جهانی و منافع غربی بسیار مهم است. به عنوان مثال ، اتحادیه اروپا همچنان ادامه دارد وابسته بودن به شدت بر روی نفت خلیج فارس ، به ویژه از عراق ، عربستان سعودی و قطر ، طرف دیگر به منابع انرژی روسیه. بشر علاوه بر این ، منطقه به دلیل نقش استراتژیک صادرات و کنترل بر مسیرهای اصلی تجارت ، همچنان مرتبط است. در اوایل سال 2024 ، قیمت جهانی نفت افزایش یافته در میان تنش های در حال رشد در خاورمیانه. اگرچه درگیری اسرائیل-هماس به طور مستقیم بر عرضه تأثیر نگذاشت ، اما ترس از اختلال گسترده تر را برانگیخت. حملات حوثی ها در تانکرهای نفتی در دریای سرخ و نگرانی های مربوط به تشدید احتمالی بین اسرائیل و ایران باعث افزایش ترس از این امر شد تنگه هورموز، که در سال 2022 حمل شد تقریباً 21 ٪ مایعات نفت جهانیبشر این خطرات تأکید بر تأثیر ماندگار خلیج فارس در بازارهای انرژی.
میانجیگری خاورمیانه به عنوان یک فرآیند اساسی برای امنیت جهانی انرژی
برای جلوگیری از اختلال در عرضه و جنگ گسترده تر منطقه ای ، میانجیگری به ابزاری اساسی برای قدرتهای غربی تبدیل شده است. این نه تنها برای پیشبرد صلح بلکه برای محافظت از ثبات بازارهای جهانی انرژی ، که در برابر درگیری ها و اختلالات خلیج فارس آسیب پذیر هستند. از آنجا که دسترسی به جریان انرژی ایمن و مداوم یک ضرورت استراتژیک است ، قدرت های غربی مجبور می شوند وقتی درگیری ها این ثبات را تهدید می کنند ، مستقیم یا از طریق شرکا درگیر شوند.
به عنوان یک قاعده ، هدف واسطه گری این است که یک شخص ثالث خنثی برای کمک به مشاجرات به خودشان کمک کند تا به جای تحمیل راه حل ، به توافق برسند. واسطه گر برای کمک به یافتن یک وضوح داوطلبانه و پایدار با مهمانی ها ، بعضی اوقات با هم و گاه جداگانه کار می کند. با این حال ، قدرت های غربی اغلب به عنوان دیده می شوند فاقد بی طرفی به دلیل روابط استراتژیک و سیاسی آنها در منطقه. به عنوان مثال ، ایالات متحده به دلیل اتحاد نزدیک با اسرائیل ، اغلب به عنوان یک بازیگر مغرضانه تلقی می شود. حتی وقتی اظهارات غربی خنثی و صلح گرا به نظر می رسد ، آنها اغلب از طریق لنزهای پویایی قدرت اساسی و منافع اقتصادی ، به ویژه در مورد انرژی ، تفسیر می شوند.
این بدان معناست که قدرتهای غربی تحت فشار قرار می گیرند تا با همکاری با مجموعه متنوعی از کشورها برای دستیابی به موفقیت در واسطه گری خاورمیانه عمل کنند. این بخشی از روند وسیع تر در صلح جهانی به دور از سازمان ملل و گروه کشورهای واسطه گری سنتی – مانند ایالات متحده ، انگلستان ، سوئیس ، نروژ و فنلاند است – این امر پس از جنگ جهانی دوم با همکاری واسطه های سنتی ، به مدت چندین دهه پیش از این واسطه گری بین المللی را به عهده گرفت. از یک طرف ، واسطه های سنتی در جستجوی اشخاص ثالث قابل اعتماد برای انتقال ارتباط با طرف مقابل هستند ، همانطور که ایالات متحده به کشورهای حوزه خمیده می شود تا پیام های خود را به ایران منتقل کند. از طرف دیگر ، ایالت ها به طور فزاینده ای در حال انجام هستند نقش های تسهیل صلح به عنوان مؤلفه های مهم سیاست خارجی آنها برای پرستیژ سیاسی و امنیت ملی و منطقه ای.
به جلو نگاه می کنیم: مشارکتهای میانجیگری منطقه ای و نقش قطر ، مصر و عمان
این روند گروه جدیدی از کشورها – مانند قطر ، مصر و عمان – را به عنوان یک مجرای بهتر بین قدرتهای غربی و مشاجرات خاورمیانه – قرار می دهد. قطر و عمان سالها بحث و گفتگوهای محرمانه بین ایالات متحده و ایران را انجام داده اند که منجر به توافق 2023 شد که شامل آزادی زندانیان و بی اعتنایی از آن شد 6 میلیارد دلار درآمد نفت ایرانبشر علاوه بر این ، از زمان آغاز جنگ غزه در سال 2023 ، قطر و مصر ، به عنوان واسطه های مرکزی بین اسرائیل و حماس ظاهر شده اند. ایده های آغاز شده برای راه حل ها، مهلت های حل شده برای پاسخ ها ، هر دو طرف را از وزن خود به یادآوری می کند و وقتی به نظر می رسید که مذاکرات متوقف شده اول گیر کرده است ، مداخله کرد. این وقایع نشان می دهد که قدرتهای غربی باید برای محافظت از امنیت جهانی انرژی ، با این گروه جدید از کشورها همکاری کنند.
اگر قدرتهای غربی به دنبال اطمینان از امنیت کوتاه مدت و بلند مدت در بازارهای جهانی انرژی باشند ، نقش انرژی و میانجیگری دولت خلیج فارس در درگیری های خاورمیانه نباید به رسمیت شناخته نشود. علیرغم رشد در قاره آمریکا ، قدرتهای غربی هنوز هم اعتماد به نفس قابل توجهی به انرژی خلیج فارس ، به ویژه برای مزایای استراتژیک آن دارند. برای کاهش اختلالات مربوط به درگیری در آینده در بازارهای جهانی انرژی ، قدرتهای غربی باید در همکاری با کشورهایی که دارای اعتبار منطقه ای برای دستیابی به موفقیت هستند ، واسطه ها را تشدید کنند. این شامل رسمی سازی مشارکت میانجیگری با کشورهایی مانند قطر و مصر از طریق توافق نامه های چند جانبه یا چارچوب هایی است که فراتر از همکاری موقت است. همچنین نیاز به سرمایه گذاری در ظرفیت سازی برای واسطه های منطقه ای برای تقویت نقش خود در سیستم های هشدار دهنده زودرس و دیپلماسی دفع تخلیه دارد. با حمایت و همکاری واسطه های سنتی ، قطر به همراه سایر کشورهای عربی آماده است تا جایگاه خود را به عنوان واسطه ای که به دنبال صلح منطقه ای و امنیت انرژی جهانی است ، تحکیم کند.
بشر بشر بشر
دکتر طالله عبدالله المدی استاد حقوق انرژی و معاون چهارم دانشکده حقوق در دانشگاه قطر (QU) است. وی دارای مدرک دکترا در رشته حقوق (DPHIL) از دانشگاه آکسفورد است ، جایی که در مورد سرمایه گذاری های مشترک در صنعت گاز نوشت. او همچنین دارای LLM از هاروارد و LLB از Qu است. نویسنده می خواهد به لطف RAS ، Leandro Alves و Eduardo Pereira ، برای کمک به تحقیقات ارائه شده ، و پروفسور فرانسیس Botchway و دکتر Ezieddin Elmahjub بخاطر خواندن پیش نویس ها و نظرات ارزشمند ، گسترش یابد.
اعتبار تصویر: ایل، مجوز محتوای Unsplash ، Unsplash.