من به عنوان یک ایرانی-آمریکایی که به عنوان روزنامه نگار در ایران زندگی کرده و کار کرده است-و 100 روز در آنجا زندان را گذراند-من احساس درد و رنج و وحشت می کنم که تاریخ خود را تکرار می کند. رهبران ایالات متحده ، اسرائیل و جمهوری اسلامی در حال ادعای ادعاهای پیروزی هستند ، در حالی که نقض حقوق بشر و رنج روزمره ایرانیان معمولی ، بار دیگر از عناوین محو شده اند.
در طول 12 روز جنگ ، بیش از 700 نفر متهم به “عملیات اسرائیلی” بودند و به گزارش خبرگزاری خبری با دولت فارس دستگیر شدند. گروه های حقوق بشر گزارش دهید که صدها نفر دیگر بازداشت شده اند. طبق گفته های ایالات متحده ، از جمله آنها فعالان ، نویسندگان ، استادان ، نوازندگان و معترضین سابق هستند مرکز حقوق بشر در ایرانبشر حداقل 300 نفر به دلیل فعالیت های آنلاین و ارسال مطالب مربوط به حملات اسرائیل به ایران بازداشت شده اند ، مطابق به خبرگزاری فعالان حقوق بشر.
در همین حال ، پارلمان ایران دارد یک لایحه تصویب کرد این امر باعث شلاق زدن یا حبس برای استفاده از خدمات اینترنتی مانند Starlink می شود و مجازات ها – از جمله مجازات اعدام – را برای کسانی که متهم به همکاری با اسرائیل یا ایالات متحده هستند ، گسترش می دهد. مقامات دارند اعدام شده حداقل شش نفر به اتهام جاسوسی برای اسرائیل از زمان آغاز جنگ.
جای تعجب نیست که یک رژیم که از حملات بسیار هماهنگ دشمن خارجی چشم پوشی می کند ، اکنون به سرعت حرکت می کند تا آنچه را که به عنوان تهدیدات امنیتی می بیند ، ریشه کند.
اما رژیم فقط با مخالفان خارجی مبارزه نمی کند. از جنگ به عنوان بهانه ای برای سرکوب مخالفان خانگی استفاده می کند.
من با داشتن دست اول ، فقدان روند و شفافیت در سیستم قضایی جمهوری اسلامی را تجربه کرده اند ، شک ندارم که بسیاری از افراد بی گناه به جرم جرایمی که مرتکب نشده اند مجازات می شوند.
در سال 2009 ، پس از شش سال زندگی و کار در ایران به عنوان روزنامه نگار ، من دستگیر و متهم به جاسوسی برای ایالات متحده شدم. بازجویان من ادعا كردند كه سیا به من پرداخت كرده است كه از كتابی كه در مورد ایران می نویسم به عنوان پوشش جاسوسی استفاده كرده است.
یکی اصرار داشت: “این امکان وجود ندارد که بتوانید مصاحبه های زیادی انجام دهید ،” فقط برای یک کتاب. “
من مانند بسیاری از زندانیان سیاسی ایران ، من در سلولهای انفرادی نگهداری شدم و تحت بازجویی های ناخوشایند قرار گرفتم و قادر به اطلاع هیچ کس از محل زندگی من نبودم. مقامات عزیزان من را تهدید كردند ، شواهد ساختگی داشتند و هشدار دادند كه جاسوسی می تواند سالها در زندان و حتی مجازات اعدام منجر شود.
ده ها سال است که رژیم روزنامه نگاران ، رهبران جامعه مدنی ، فعالان حقوق زنان ، وکلا ، دانشگاهیان ، محیط زیست و کارگران بشردوستانه را به ارتکاب جنایات علیه دولت متهم کرده است – گاهی اوقات به اتهام جاسوسی.
در زمان من در بدنام تهران زندان اوین، من با زندانیان دیگری که با اتهاماتی مانند “تبلیغات علیه دولت” ، “اقدام علیه امنیت ملی” ، “گسترش فساد در زمین” و جاسوسی برای دولت های خارجی روبرو شدم. این زندانیان شامل فعالان دانشجویی و معترضین مسالمت آمیز بودند که کاری بیش از اعمال حقوق اساسی بشر انجام نداده بودند. دو نفر از همبازی های من ، هر دو رهبر جامعه بهائی ، به 20 سال زندان محکوم شدند.
حکم خودم هشت سال بود ، اما من خوش شانس بودم. پس از کمپین بین المللی برای آزادی من ، پس از 100 روز زندان آزاد شدم.
بی شماری دیگر – به ویژه افراد بدون حمایت از یک دولت خارجی یا توجه رسانه های بین المللی – چندان خوش شانس نبوده اند.
این رژیم منابع عظیمی را برای بازجویی از شهروندان ، نظارت بر فعالیت های اینترنتی و تماس های تلفنی ، تحت فشار قرار دادن افراد برای اطلاع رسانی به یکدیگر و تنظیم آنها در خیابان ها ، اتومبیل ها ، حتی در پرواز به خارج از کشور ، هزینه می کند.
یک دوست ایرانی به من گفت: “اگر این سیستم خوب کار می کرد ، آنها جاسوسان واقعی را پیدا می کردند و از اسرائیل جلوگیری می کردند.” “اما در عوض ، رژیم افرادی مانند شما را گرفت و ادعا کرد که جاسوسی هستید.”
امروز به نظر می رسد بسیاری از کسانی که در Dragnet رژیم جارو شده اند ، دچار همان سرنوشت می شوند. طبق گفته مرکز حقوق بشر در ایران ، بازداشت شدگان از طریق محاکمات ناعادلانه در دادگاه های کانگورو بدون نمایندگی قانونی یا روند موقت ، به سرعت ردیابی می شوند.
رژیم ایران با سرکوب پاسخ می دهد زیرا “می داند که به دلیل مداخله خارجی به تنهایی سقوط نخواهد کرد.” شبکه حقوق بشر کردستان. وی می گوید: “این تنها زمانی است که حملات خارجی رژیم را تضعیف می کند و اعتراضات گسترده داخلی پدیدار می شود که با یک بحران وجودی واقعی روبرو است.” “به همین دلیل با چنین سرکوب شدید مردم پاسخ داده است.”
این سرکوب ، به عبارت دیگر ، قابل پیش بینی بود.
افسون نجفی ، که جوانترین خواهر او ، هادیس ، در اعتراضات سراسر کشور در سال 2022 توسط نیروهای امنیتی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد ، به من گفت: “درصد زیادی از ایرانیان دوباره توسط جمهوری اسلامی کشته می شوند زیرا مأمورین رژیم پر از نارضایتی نسبت به ایرانیان هستند.
صرف نظر از این که آیا مقامات ایالات متحده و ایرانی مذاکرات مربوط به برنامه هسته ای ایران را از سر می گیرند ، دولت ترامپ فرصتی برای نشان دادن این موضوع حقوق بشر نیز دارد. این بدان معناست که ، از جمله موارد دیگر ، حمایت از دسترسی ایرانیان به اطلاعات – به عنوان مثال ، با بازگرداندن بودجه کامل به صدای آمریکایی فارسی ، منبع مهمی از اخبار بدون سانسور برای میلیون ها نفر در ایران.
شهروندان آمریکایی نیز می توانند نقش داشته باشند. با فراخوانی اعضای کنگره و ابراز حمایت از اقداماتی مانند عمل ایرانآنها می توانند به ایرانیان کمک کنند تا محدودیت های اینترنتی را دور بزنند و با دنیای خارج ارتباط برقرار کنند. حتی ارسال محتوای رسانه های اجتماعی در مورد نقض حقوق بشر ایران می تواند صداهایی را که رژیم برای سکوت می کند تقویت کند.
گام هایی مانند مردم آمریکا ، حتی اگر پیام آنها توسط کنگره و دولت فعلی گرفته نشده باشد ، باز هم سیگنال روشنی را به ایران ارسال می کند: نقض حقوق بشر نادیده گرفته نمی شود.
وقتی از یک هنرمند در تهران پرسیدم که او امیدوار است که جهان در مورد مردم ایران درک کند که اکنون یک آتش بس شکننده وجود دارد ، وی به شرط ناشناس ماندن گفت: “من نمی دانم مردم جهان چه کاری می توانند انجام دهند ، اما من می خواهم که آنها نسبت به دردی که تحمل می کنیم بی تفاوت نباشند.”
وی افزود: “حداقل ،” بگذارید ما در اخبار بمانیم. بگذارید آنها را مورد توجه قرار دهند. “
اگر جهان نتواند به مردم ایران توجه کند ، ما خطر می کنیم که سکوت را به صورت سکوت تحریم کنیم و فصل دیگری از سرکوب در جمهوری اسلامی ایران را تحریم کنیم.