با قضاوت بر اساس اظهارات عمومی ، چشم انداز توافق جدید برای برنامه هسته ای ایران ممکن است در حال بهبود باشد. مشاور ارشد رهبر عالی آیت الله علی خمنی تأیید کرده است که رژیم مایل است انبارهای اورانیوم بسیار غنی شده خود را دفع کند ، خود را به یک برنامه کاملاً غیرنظامی محدود کند و متعهد شود که هرگز بمبی ایجاد نکند. در حالی که ایالات متحده نباید چیزی کمتر بپذیرد ، یک توافق واقعاً مؤثر نیاز بیشتری خواهد داشت.
مذاکره کنندگان هم اکنون چهار دور مذاکرات برگزار کرده اند. این دلگرم کننده است ، اما همچنین نشان می دهد که ایالات متحده از “معامله بزرگ” گسترده تر که امیدوار بود آن را ببیند ، دست کشیده است. در حالی که در برخی از نقاط مقامات آمریکایی در مورد پرداختن به کلیه فعالیت های بدخیم ایران-از جمله ساخت و سازهای موشکی بالستیک و پشتیبانی از گروه های تروریستی منطقه ای-و کاملاً “از بین بردن” برنامه هسته ای خود صحبت کرده اند ، بعید است که مذاکره کنندگان ایرانی در صورت بحث و گفتگو در این زمینه باشند. در عوض ، به نظر می رسد که مذاکرات بر همان چالشی که انیمیشن برنامه جامع مشترک 2015 را متحرک می کند متمرکز شده است: چگونه می توان اطمینان حاصل کرد که فعالیت های غنی سازی ایران منجر به سلاح هسته ای نمی شود.
مشکل این است که برنامه هسته ای ایران اکنون بسیار متفاوت از یک دهه قبل به نظر می رسد. در آن زمان ، محدودیت هایی که بر تعداد سانتریفیوژهای ایران می تواند مستقر شود و سطحی که می تواند غنی سازی کند ، به ایالات متحده و متحدانش اطمینان می دهد که رژیم حداقل یک سال برای “شکستن” و تولید اورانیوم درجه سلاح به اندازه کافی برای بمب نیاز دارد. این باید زمان کافی را برای سوار کردن یک پاسخ نیرومند تضمین می کرد.
از آن زمان ، این رژیم هزاران سانتریفیوژ پیشرفته تر را ساخته و نصب کرده و تجربه ارزشمندی را به دست آورده است. مقامات آمریكا گفتند كه با استفاده از ذخایر فعلی مواد شكسته ، می تواند اورانیوم بسیار غنی شده برای سلاح را در كمتر از یك هفته تولید كند. حتی اگر از ابتدا شروع شود ، آبشارهای سانتریفیوژهای پیشرفته احتمالاً می توانند در کمتر از پنج ماه این کار را انجام دهند.
چنین توانایی های قدرتمندی برای برنامه هسته ای غیرنظامی رهبران ایران ادعا نمی کنند که می خواهند. بنابراین ، هر معامله جدید باید اطمینان حاصل کند که تمام سانتریفیوژهای پیشرفته از بین می روند یا از کشور خارج می شوند. حتی تعداد دستگاه های نسل اول مجاز باید کاملاً محدود باشد ، بنابراین ایران سعی نمی کند کمیت آنچه را که از نظر کیفیت از دست می دهد ، تشکیل دهد.
با توجه به سابقه رژیم ، اطمینان بیشتری لازم خواهد بود. مقامات ایرانی باید سؤالات طولانی را از آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد تلاش های گذشته خود برای توسعه سلاح هسته ای حل کنند. آنها باید تحت فشار قرار بگیرند تا علاوه بر آژانس بین المللی انرژی اتمی ، نظارت بر نظارت بر بازرسان آمریکایی یا اروپایی را نیز برای پذیرش هر دو توافق نامه جدید و هم ثابت کنند که سانتریفیوژها یا مواد شکافتی را به سایتهای اعلام نشده منحرف نکرده اند.
سرانجام ، کاخ سفید نباید با پذیرش محدودیت های زمانی در مورد تعهدات ایران ، عجیب ترین نقص در توافق 2015 را تکرار کند. چنین بندهای غروب خورشید به سادگی تهدید یک بمب ایرانی را به تعویق می اندازد. محدودیت های غنی سازی باید نامشخص باشد یا تا کنون به آینده ای که ممکن است باشد ، منتقل شود.
رهبران ایران باید تشخیص دهند که چنین امتیازاتی به نفع خودشان است. اگر هرگونه توافق جدید – و برای آنها مهمتر باشد ، هرگونه تسکین تحریم های ایالات متحده – برای زنده ماندن از این دولت است ، باید توسط اکثریت دو حزب در کنگره تصویب شود. این حتی اگر این معامله با هدف از بین بردن زیرساخت های هسته ای ایران ، کوچک کردن زرادخانه موشکی آن و قطع حمایت از تروریسم ، فروش سختی باشد. توافق نامه باریک تر باید حتی بیشتر از این برخوردار باشد.
دولت شایسته اعتبار برای جستجوی فرمول دیپلماتیک است که ممکن است نگرانی در مورد جاه طلبی های هسته ای ایران را کاهش دهد. نباید برای کسی که چنین نمی شود حل و فصل شود.
– بلومبرگ ، نیویورک ، نیویورک