
سیاست خارجی ایالات متحده دیگر تأثیر استراتژیک را از طریق تراز ایدئولوژیک دنبال نمی کند بلکه از طریق تقدم پیشرفته فناوری و دستیابی به زیرساخت ها.
وقتی رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ برگشته در اوایل این ماه به خاورمیانه ، او تحمل نکرد وعده از دموکراسی ، ثبات یا ارزشهای مشترک ، برخلاف ادارات قبلی. در عوض ، او نیمه هادی ها ، مراکز داده هوش مصنوعی و مدیر عاملان فناوری را آورد.
محور سفر یک معامله گسترده برای ارائه بود صدها هزار نفر از پیشرفته ترین تراشه های Nvidia به امارات متحده عربی و عربستان سعودی ، با حمایت از برنامه هایی برای ساخت بزرگترین پردیس AI خارج از ایالات متحده. برای ده ها سال ، سیاست خارجی ایالات متحده به دنبال این بوده است صادر کردن آزادی و دموکراسیبشر اکنون ، همانطور که یکی از مقامات ایالات متحده خاطرنشان کرد ، واشنگتن خواستن به “گسترش AI آمریکایی”.
در وارونگی ناگهانی محدودیت های دوران بایدن در صادرات تراشه به خلیج فارس نشان می دهد که واشنگتن در حال تغییر در زمین های ژئوپلیتیکی و ژئوکنومی به سرعت در حال تغییر است. در این شرایط ، خلیج فارس می تواند از سرمایه و موقعیت استراتژیک خود بهره ببرد و به طور بالقوه مسیر پیش از برتری ایالات متحده در منطقه را تغییر دهد.
این تغییر در هیچ بخش کوچکی توسط چین هدایت می شود. در اوایل سال 2025 ، پکن رونمایی کرد R1 Deepseek مدل بزرگ به زبان ، طبق گزارش ها در کسری از هزینه مبتنی بر ایالات متحده chatgpt Openaiبشر اما اهمیت عمیق تر آن برای جهان غیر غربی در این واقعیت نهفته است که اکنون قدرت هوش مصنوعی می تواند از لحاظ استراتژیک ، مقرون به صرفه و فراتر از مرزهای زیرساخت های غربی مقیاس بندی شود. در پایتخت های خلیج فارس ، ظهور هوش مصنوعی پکن بود خواندن به عنوان یک سیگنال ژئوپلیتیکی که چین ارائه داد جایگزین به وابستگی به غرب ، به این معنی که می توان از آن برای محافظت در برابر محدودیت های احتمالی صادرات فناوری ایالات متحده استفاده کرد.
برخی روایت های غربی تمایل ترامپ را برای به اشتراک گذاشتن فن آوری های پیشرفته به عنوان یک سخاوتمندانه به تصویر بکشید امتیازبشر اما به احتمال زیاد تلاش برای گرفتار شدن کشورهای حوزه خلیج فارس در اکوسیستم های فناوری به رهبری ایالات متحده است. این درگیری شامل می شود لنگرگاه زیرساخت های ابری ایالات متحده در منطقه ، تهیه تراشه هایی که نیاز به سرویس دهی به ایالات متحده دارند ، و ترویج سیستم عامل هایی که شرکاء را در محیط های نرم افزاری اختصاصی قفل می کنند. به عنوان ایالات متحده دارای قابلیت نفتی قدرت در حال بازپرداخت است ، این در نهایت با دسترسی به زیرساخت های بحرانی مشروط و نامتقارن ، نفوذ غربی را حفظ می کند. واشنگتن فقط پس از ظهور چین به عنوان یک جایگزین مناسب برای خلیج فارس و قبل از اینکه کشورهای منطقه ای کاملاً به حوزه های فن آوری رقیب منتقل شوند ، به سیستم های ایالات متحده وصل شده است.
خلیج فارس از این واقعیت کور نیست و منتظر نیست که ترغیب شود. Deepseek است قبلاً یکپارچه به مراکز داده آرامکو در دمام. ادغام نزدیکتر با سیستمهای چینی به دولتهای خاورمیانه اهرم می کند و انگیزه را برای دریافت کننده منفعل فناوری یا یک گره فرعی در چارچوب های امنیتی تحت هدایت غربی کاهش می دهد. در عوض ، کشورهای خلیج فارس به طور فعال نقش های خود را به عنوان سرمایه دار ، توسعه دهندگان و کارگزاران در اقتصاد جهانی هوش مصنوعی شکل می دهند. پویایی کم ارزش است که اکنون بسیاری از خط لوله نوآوری Silicon Valley به طور قابل توجهی در حال انجام است دارای بانکدار توسط صندوق های ثروت حاکمیت خلیج فارس.
در سال 2025 ، صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان سعودی افزایش یافته سهام آن در آمازون بیش از 50 درصد است. شرکت سرمایه گذاری موبادالا ابوظبی ، یکی از سه صندوق اصلی امارات ، به عنوان یک پشتیبان اصلی فناوری ایالات متحده ظاهر شده است. از طریق MGX، یک وسیله نقلیه AI مستقر در ابوظبی ، با همکاری مشترک Mubadala 30 میلیارد دلار آمریکا در کنار مایکروسافت و بلکروک ، و در سال 2024 6.6 میلیارد دلاری آمریکا به اوپای پیوست.
در این روش ، همراهان سرمایه داران و مدیر عاملان پلتفرم که دسترسی به فناوری پیشرفته را ارائه می دهند ، نباید به خودی خود به عنوان یک هدف مشاهده شود. تراشه های پیشرفته متعهد به شرکت های اماراتی و سعودی ابزاری برای رسیدن به هدف هستند. آنها هزینه دسترسی به سرمایه خلیج فارس هستند.
این ارزیابی مجدد به ویژه در تضاد با نحوه درگیر شدن ایالات متحده شرکای کوچکتر خود ، کاملاً واضح است. به عنوان مثال ، در جزایر اقیانوس آرام ، واشنگتن زیرساخت های کابل زیرزمینی را به شرط رد شبکه های زمینی چینی یا قطع خطر از سیستم گسترده تر. اما این منطق در خلیج فارس ناکام است زیرا وضعیت اقتصادی خاورمیانه به آن قدرت مذاکره بیشتر می دهد.
برخی هنوز هم ممکن است اعتقاد داشته باشند که ایالات متحده می تواند الگوی خود را از استثنائی AI مجدداً تأیید کند. اما نتایج این سفر نشان می دهد که ایالات متحده می پذیرد که دیگر این مورد نیست. در عوض ، واشنگتن تحت ترامپ نشان می دهد که اگر در نهایت منجر به “بهترین” معامله برای اقتصاد ایالات متحده شود ، به اشتراک می گذارد ، سازش و در صورت لزوم اعتراف می کند. استرالیا و سایر متحدین آمریکایی باید اطمینان حاصل کنند که چنین معاملات فقط از نظر اقتصادی پاداش دهنده نیستند بلکه به امنیت آنها نیز کمک می کنند.
تحولات اخیر در حوزه تراشه لزوماً نشانگر فروپاشی قدرت ایالات متحده نیست ، اما با این وجود آنها تحول دارند. ایالات متحده یک بازیگر قدرتمند باقی مانده است ، اما دیگر این تنها معمار یک نظم جدید جهانی نیست که تحت تأثیر برتری تکنولوژیکی قرار دارد. و اگر ایالات متحده باید جواهرات تاج اقتصاد هوش مصنوعی خود را تحویل دهد تا از قدرت از قدرت فنی در حال ظهور جلوگیری کند و مرتبط باشد ، همینطور باشد. این ممکن است قیمتی باشد که باید پرداخت شود.