TIRINKOT ، افغانستان – هزاران خانواده که به زور از کشورهای همسایه بازگشتند ، اکنون با تعمیق فقر ، بیکاری و عدم خدمات اساسی در میهن خود دست و پنجه نرم می کنند.
در میان آنها زارگونا ، یک زن 67 ساله است که اخیراً پس از گذراندن ده ها سال به عنوان پناهنده در پاکستان به استان اروزگان بازگشت. شوهرش ، ایختیار الله ، زمانی کارگر که جوانی خود را صرف کار در ساخت و ساز برای حمایت از خانواده خود می کرد ، اکنون در بستر است ، قادر به کار نیست.
زارگونا گفت: “به خدا ، ما حتی نان نداریم.” “یک کودک چای می خواهد ، دیگری نان می خواهد ، اما ما چیزی نداریم – نه صبح ، نه شب. زندگی غیرقابل تحمل دشوار شده است.”
زارگونا روزهای خود را صرف مراقبت از شوهر بیمار خود می کند و به جستجوی غذای کافی می پردازد تا خانواده خود را در طول شب به دست آورد. بدون داشتن منبع درآمد و دسترسی به حمایت دولت ، آینده آنها ، مانند بسیاری از خانواده های اخیر که اخیراً تبعید شده اند ، نامشخص است.
ایکتیار الله با صدای ضعیف گفت: “من اینجا دروغ می گویم.” “من هفت یا هشت فرزند دارم. ما هیچ چیز نداریم – غذا ، آب ، حتی یک فنجان چای. وضعیت ما بسیار بد است.”
داستان آنها توسط ده ها هزار افغانی که در ماه های اخیر از پاکستان و ایران تبعید شده اند ، تکرار می شود. به گفته سازمان های امدادی ، نرخ بازده اجباری افزایش یافته است ، به ویژه از زمانی که پاکستان مرحله دوم اخراج انبوه را در بهار امسال آغاز کرد.
سازمان بین المللی مهاجرت تخمین می زند که بیش از 128،000 افغانی فقط بین 1 آوریل و 12 مه از پاکستان تبعید شده اند. بسیاری از کسانی که در حال بازگشت هستند هیچ خانه ، شغل یا بستگان در افغانستان ندارند. برخی زندگی خود را در تبعید گذرانده اند و اکنون با ادغام مجدد در کشوری که هنوز از بحران اقتصادی و عدم اطمینان سیاسی بازگردد ، روبرو شده اند.
فقدان پناهگاه ، مراقبت های بهداشتی و فرصت های شغلی فشارهای شدیدی را به جوامع محلی وارد کرده است که قبلاً توسط سالها جنگ و سرمایه گذاری کشیده شده اند. در صورت عدم حمایت فوری ، گروه های امدادی در مورد فاجعه بشردوستانه هشدار داده اند.
زارگونا و همسرش ، اکنون نمادی از سختی های تحمل شده توسط بازگشت کنندگان ، می گویند که آنها احساس رها می کنند. وی گفت: “ما همه چیز را برای ایجاد زندگی به ما دادیم.” “اکنون ما به هیچ چیز برخاسته ایم.”