آنچه ما نیاز داریم این است که در سراسر اروپا کار کنیم تا ظرفیت تحقیقات پزشکی در سطح جهانی و کنترل شده در سطح جهانی ایجاد شود. سپس ، به جای اینکه این تحقیق را انجام دهیم – یا ، در واقع ، داده های بیمار که در آن قرار دارد – به کارتل فارما ، باید الگوی متفاوتی از حفاظت از مالکیت معنوی تهیه کنیم که امکان اشتراک و مجوز تحقیق را به گونه ای فراهم می کند که از همکاری بین المللی پشتیبانی می کند تا داروهای بهتری برای همه تولید کند.
چنین رویکردی فقط برنامه های ترامپ را برای تقویت قدرت ایالات متحده تحت تأثیر قرار نمی دهد ، بلکه به معنای دیگر درمان دانش پزشکی نجات دهنده به عنوان اموال تجاری است که فقط ثروتمندترین آنها را می تواند داشته باشد.
به ما گفته می شود که دانش زندگی جامعه مدرن است – بنابراین ، چرا ما به منافع خصوصی اجازه می دهیم تا ده ها سال آن را دیوار بکشید؟
در ضمن ، ما باید ظرفیت تولید را نیز بسازیم. بخش دولتی مجبور نیست هر دارویی را که جامعه ما به آن نیاز دارد تولید کند ، اما در دنیای فزاینده ای ناامن ، ما به ظرفیت خانه بیشتری احتیاج داریم. این بدان معناست که طیف متعادل تری از شرکتهای بخش خصوصی درگیر داروها و همچنین ظرفیت بهتر بخش دولتی است ، بنابراین ما نمی توانیم باج بدهیم.
سرانجام ، با توجه به تأثیر طولانی مدت که به ما و کمک های اروپایی بر مراقبت های بهداشتی در سطح جهان کاهش می یابد ، ما باید با کشورهایی در South International همکاری کنیم تا به افزایش ظرفیت تولید آنها نیز کمک کنیم. با توجه به همه چیز ، بسیاری از کشورها از رفع نیازهای بهداشتی محلی خود ناامید شده اند. و ما باید با دانش ، انتقال فناوری و یک مدل مالکیت معنوی متفاوت از آنها حمایت کنیم.
ما می توانیم دنیایی داشته باشیم که همه به داروهای مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند. اما هر دو ترامپ و Massive Pharma ما را در جهت مخالف سوق می دهند. وقت چیز دیگری است.